کد مطلب: 52732
 
تاریخ انتشار : سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۰۳
تحقیقات برای یافتن ضارب فراری بهنام یخچالی ملی پوش تیم بسکتبال پتروشیمی بندرامام ادامه دارد و هنوز این شخص متواری است.
پلیس به دنبال ضارب ملی پوش بسکتبال
 
به گزارش ایران خبر دیدار تیم‌های نفت آبادان و پتروشیمی بندر امام در هفته بیست و دوم لیگ برتر بسکتبال در حالی شب گذشته با حساب 78 بر 64 به سود پتروشیمی به پایان رسید که در پایان با حادثه‌ای ناگوار برای بهنام یخچالی ملی‌پوش بسکتبال همراه بود.
 
یخچالی در این مسابقه عملکرد بسیار خوبی داشت و شاید همین موضوع باعث عصبانیت تماشاگران آبادانی شد و وی را از ناحیه کتف با ضربه‌ای که گفته می‌شود به وسیله چاقو بوده است زخمی می کنند، از سوی دیگر گفته می‌شود، ضربه صندلی باعث مصدومیت این بازیکن شده است.
 
کتف یخچالی پس از این اتفاق حدود 8 بخیه زده می‌شود.
 
 تحقیقات میدانی خبرنگار ما از افراد حاضر در سالن 17 شهریور آبادان، فرد ضارب که هنوز هویتش مشخص نشده تحت تعقیب ماموران نیروهای پلیس است، از سوی دیگر جلسه کمیته انضباطی قرار است امروز در دفتر فدراسیون برای رسیدگی به این موضوع برگزار شود.
 
 لازم به ذکر است، هفته گذشته نیز در گرگان تماشاگران در اواسط بازی با پرتاب سنگ باعث توقف مسابقه شدند و به نظر می رسد این اتفاقات در بستکبال ایران به یک اپیدمی تبدیل شده است.
 
 
**گزارش شاهد عینی صحنه مضروب شدن ملی پوش بسکتبال؛
لیدر پتروشیمی: دقیقاً دیدم که به یخچالی حمله کردند!
سعید شاهوردی لیدر باشگاه پتروشیمی بندرامام  گفت: در پایان بازی دیشب پالایش نفت آبادان و پتروشیمی بندرامام، باران سنگ بر سر ما به باریدن گرفت. تماشاگران آبادانی حتی 2 بار هم با سنگ من را  هدف قرار دادند. 
 
شاهوردی درباره صحنه مضروب شدن بهنام یخچالی توضیح داد: بازی که تمام شد بهنام داشت در زمین خوشحالی می‌کرد که چند نفر از تماشاگران آبادانی داخل زمین پریدند. دقیقاً دیدم که چهار نفر به سوی یخچالی حمله‌ور شدند و ثانیه‌ای بعد بهنام روی زمین افتاد. 
 
وی افزود: متاسفانه نتوانستیم آن‌ها را شناسایی کنیم و تماشاگرانی که به بهنام حمله کردند بلافاصله از سالن 17 شهریور گریختند. 
 
لیدر باشگاه پتروشیمی درباره حضور نیروی انتظامی در پایان دیدار پالایش نفت آبادان و پتروشیمی بندرامام اظهار کرد: ماموران نیروی انتظامی سمت تماشاگران پتروشیمی بودند و سعی می‌کردند به آن‌ها کمک کنند تا سنگ نخورند. به هرحال نباید این اتفاقات می‌افتاد، چون ما همه اهل یک استانیم.