کد مطلب: 53543
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۰۳
فیلم «نفس» بهکارگردانی نرگس آبیار نشان داد که ساخت فیلم «شیار١٤٣» اتفاقی نبوده. آبیار در این فیلم داستان دختربچهای کنجکاو را نشان میدهد که آرزوهای زیادی دارد و با معصومیت بچگانهاش در جستوجوی زندگی است.
به گزارش ایران خبر، با عشق به شناخت از دنیای پیرامونش و علاقهمندی به خواندن کتاب، تماشاگر را با خود میبرد و در این مسیر واقعیات جامعه را به تصویر میکشد. به دلیل حضور فیلم در بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فیلم فجر، گفتوگوی کوتاهی با این کارگردان زن انجام دادیم.
با دیدن فیلم «نفس» متوجه شدم که فیلم «شیار١٤٣» صرفا یک اتفاق نبود. در این فیلم همچون فیلم قبلیتان بیشتر به تبعات جنگ پرداختید. فیلمی اجتماعی که البته اینبار از روستا بیرون آمدید و داستان را به حومه کلانشهری مثل تهران آوردید. با وجود اینکه فیلمتان مشکلات جنگ را مطرح میکند ولی شرافت انسانها را بدون محکومکردن جنگ تحمیلی به تصویر کشیدید. این نگاه از کجا میآید؟
من از نشاندادن تبعات جنگ، هراسی ندارم. ما خود قربانی جنگ و جنگطلبی شدیم. جنگی هشت ساله به ما تحمیل شد و ما باید تبعات آن را نشان دهیم. در جهانی که دائم به جنگطلبی متهم میشویم، باید نشان دهیم خود قربانی جنگ و تجاوز بودهایم و این وظیفه بزرگی است. برای من بهتصویرکشیدن مردانی که برای دفاع از وطن، از فرزند و خانواده و زندگی دست کشیدند، بهخصوص قشر کمتوان جامعه ارزشمند است. در جنگ، بیشترین قشری که در جبههها حضور داشتند، همینها بودند. البته طرح از قبل طراحی شده و تصمیم خاصی ندارم که این آدمها را روایت کنم. این روایتها خیلی غریزی شکل میگیرند و شامل آدمهایی میشوند که من تجربهشان کردهام.
ایده انیمیشنها که همان تخیلات کودک را نشان میدهد، بهشدت در خدمت فیلم است. ترکیب این فضای فانتزی و واقعنمایی صحنههای دیگر فیلم، طعم خاصی به فیلم میدهد و تلخی فیلم را کم میکند. از پرداختن و پرورش چنین ایدهای بگویید.
چون فیلمنامه «نفس» براساس یکی از رمانهای من به همین نام نوشته شده که در رمان دائم با تخیل کودک روبهرو هستیم. در فیلم هم به سراغ انیمیشن برای نشاندادن این تخیلات رفتیم. انیمیشن برای اینکه فضای دوتکهای با فضای واقعنمای فیلم نداشته باشد، برگرفته از نقاشیهای کودک فیلم است. حسین جمشیدی گوهری و امین حقشناس، وظیفه ساخت انیمیشنها را برعهده داشتهاند. سعی بر این بوده که فضای انیمیشن بکر و با پرسپکتیو طراحیشده در ذهن کودک همخوانی داشته باشد.
فیلمهایتان از دل رمانهایتان خلق شده. این نکته چه حسنی دارد؟
هیچ تصمیم خاصی برای اینکه لزوما از رمان خودم اقتباس کنم، ندارم. در واقع دلیلش این است که فضای رمانهای خودم را بهتر میشناسم و به روابط میان کاراکترها و تعامل و جزئیات آنها واقف هستم. اگر فیلمنامهای به من پیشنهاد شود که اتمسفر و شخصیتهای آن را بشناسم و موضوع را دوست داشته باشم، یقینا از ساخت آن استقبال میکنم. البته شناخت نویسنده هنگام نوشتن داستان و کلنجاری که با شخصیتها میرود، او را از هر نظر بر متن مسلط میکند و این موضوع وقتی نویسندهای خود فیلمساز باشد، خیلی در روند واقعنمایی مؤثر است.
انتخاب بازیگر کودک چگونه صورت گرفت؟ ضمنا بازی خانم پناهیها با آن گریم سنگین از نقاط قوت فیلم است. ایشان چگونه مجاب به این کار شدند و همینطور شبنم مقدمی؟ ضمنا مهران احمدی و سیامک صفری را بر چه معیاری انتخاب کردید؟
ما از حدود دوهزار بچه تست گرفتیم. ساره اولین تست من بود. اما آن زمان هنوز پیشتولید به شکل جدی شروع نشده بود و من میخواستم بچههای دیگری را هم ببینم و امتحان کنم. پس از آن بچههای زیادی را دیدم و نهایتا چهار نفر انتخابهای نهایی من بودند که از میان آنها ساره نورموسوی انتخاب شد. برای نقش ننهآقا یا همان افسرخانوم در فیلم احتیاج به بازیگری داشتیم که صحنههای سخت فیلم و لوکیشنهای متفاوت فیلم و شرایط آب و هوایی را تاب بیاورد. این بود که به سراغ خانم پناهیها رفتیم که بازی در نقشهای متفاوت و عجیب را دوست دارد. ضمنا از چنین شجاعتی برخوردار است. مهران احمدی بازیگری است که خیلی خوب نقش را میفهمد و ایدههایی برای بهترشدن نقش دارد. او برای نقشش زحمت میکشد و آن را به نوعی زندگی میکند. شبنم مقدمی خیلی دیر به گروه ما پیوست. اما خیلی زود نقش زنعموی فیلم را درک کرد و به نظرم خیلی درست از پس نقش برآمده است.
چرا همچنان تکنیک روی دست را هم در این فیلم بهکار بردید؟
دوربین روی دست به نگاه چشم نزدیک است و به واقعنمایی فضا کمک میکند. برای این نوع فیلم که من روایت میکنم دوربین روی دست بهترین است. در واقع محتوای فیلم خیلی تعیینکننده است که چه فرمی برای حرکت دوربینت انتخاب کنی. شاید من روزی به سراغ مضامینی بروم که احتیاج به استایل دیگری برای دوربین داشته باشد.
انتظاراتتان از مخاطبان فیلم چیست؟
امیدوارم یاد بگیریم فارغ از هر نوع پیشداوری، فیلم ببینیم و صرفا به ذات اثر و تأثیر آن توجه کنیم. «نفس» هم فیلمی است که آرزو میکنم مخاطبان، اینطور به تماشایش بنشینند.