نزد فاطمه آمد و گفت: دخترم نزد تو چیزی برای خوردن هست که بسیار گرسنهام؟ عرض کرد: نه به خدا سوگند! وقتی پیامبر(ص) بیرون رفت، دخترش از اینکه نتوانسته پدر را سیر کند، محزون شد. ناگهان دختر همسایه در زد و دو قرص نان و یک تکه گوشت خدمت فاطمه(س) آورد.
او خوشحال شد و گفت خود را بر رسولخدا مقدم نمیداریم. درحالیکه همه گرسنه بودند آن را زیر سبد نهاد و سرپوش بر آن گذاشت. حسن و حسین علیهاالسلام را خدمت پیامبر(ص) فرستاد تا جدشان را برای غذا دعوت کنند. پیامبر(ص) تشریف آورد و غذای بسیار معطری زیر سبد یافت. سوال کرد این غذا از کجاست؟ فاطمه(س) جواب داد: از جانب خدایی که به هرکس بخواهد بدون حساب روزی میدهد. پیامبر(ص) و همه اعضای خانواده علی(ع) و همسران پیامبر(ص) از آن غذا خوردند و برای همسایهها هم فرستادند.
بانوی عطوفت حضرتزهرا(س) همیشه رفتاری سرشار و آمیخته از ادب و تواضع و فروتنی نسبت به پدر داشت. اگرچه رابطه ایشان بسیار عاطفی و سراسر محبت و صمیمیت بود، اما این مانع از احترام و تواضع ویژه ایشان نسبت به پیامبر(ص) نمیشد.
نقل است از حضرتفاطمه(س) که فرمود: وقتی بر پیامبر(ص) آیه نازل شد (که پیامبر(ص) را با نامش خطاب نکنید)، هیبت پیامبر(ص) مرا گرفت، بهطوریکه نتوانستم به او «یا ابة» بگویم و یارسولالله به او میگفتم. حضرت از من روی گرداند. چندبار به همین ترتیب صدا کردم و او جواب نداد. سپس فرمود: دخترم این آیه درباره تو و خاندان تو نازل نشده است. تو از منی و من از تو هستم. این آیه درباره اهلجفا و تکبر و کسانی که فخر میورزند نازل شده است. تو «یا ابة» بگو. چون برای قلب من محبوبتر و برای پروردگار رضایتبخشتر است.
پیمان عشق و محبت(مرج البحرین یلتقیان)
ازجمله نکات مهم زندگی حضرت فاطمه(س) ازدواج آن حضرت بود. ایشان خواستگارانی بسیار در میان صحابه داشت که از نظر مالی در رتبههای بالایی قرار داشتند اما رسولخدا(ص) همچنان مسأله را به نظر خداوند موکول مینمود تا سرانجام جبرییل بر پیامبر(ص) نازل شد و گفت: ای محمد! خدا بر تو سلام میرساند و میفرماید، فاطمه را به عقد علی درآور، خداوند علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است.
و فاطمه(س) و پیامبر(ص) و اگر بهتر بگوییم خداوند تبارک و تعالی، علی(ع) را که جوانی سرشار از ایمان و تعهد بود، انتخابکردند.
مسأله، مسأله زندگی، مهر و عطوفت، آرامش و تربیت، ایمان و تقوا بود. مسأله، مسأله حفظ دین و سلامت فکر و روح بود. قرار بود از محفل ساده و بیتکلف و بیریای علی(ع) و فاطمه(س) هرلحظه نوری به عرش بلند شود و عرش را نورانی کند که خدا خود خواسته بود و اذن داده بود.
آری! «فی بیوت اذن الله ان یرفع و یذکر فیها اسمه». قرار بود ماحصل این ازدواج حسن(ع) و حسین(ع) و زینب(س) و امکلثوم(س) باشند که هرکدام چون نوری در آسمان ولایت بدرخشند و راه زندگی ارادتمندانشان را بهسوی خداوند روشن کنند.
فایدهای که آن ازدواج داشت، چیزی نبود که با زر و سیم بتوان آن را قیمت گذاشت که هرچه فایده کمتر است، معنویت بیشتر به ثمنبخس فروخته میشود و هرچه تجلی معنویت بیشتر باشد، مال کم ارزشتر خواهد بود. قرار بود ازدواج علی(ع) و فاطمه(س) الگویی شود برای شیعیانشان تا ابد.
در روایاتی نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: اگر علی نبود، فاطمه همتایی نداشت. از اینجا مشخص میشود منظور پیامبر(ص) در کفویت زوجین، ایمان دو طرف است.
در آن زمان دارایی علی(ع) منحصر به شمشیر و زرهی بود برای جهاد در راه خدا و شتری برای کار در باغستانهای مدینه. او به دستور پیامبر(ص) زره را کابین فاطمه(س) قرار داد که به حدود ٤٠٠ درهم به فروش رسید و پول آن صرف فراهمآوردن مقدمات زندگیاش شد. پیامبر(ص) مقدار اندکی از پول را به بلال داد تا با آن عطر بخرد و بقیه پول را به چند تن از صحابه داد تا جهیزیه را از بازار فراهم کنند.
جهیزیه ساده و اندکی فراهم و نزد پیامبر(ص) آوردند. ساده و بیتکلف مینمود. پیامبر(ص) چون سادگی بیش از حد اشیا را نگریست، دست به دعا بلند کرده و فرمود: خدا به اهلبیت برکت دهد و البته خدا نیز چنین کرد چراکه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» در حق هیچکسی بهجز این خاندان نازل نشد! آری خدا خواست که اهلبیت پاک و مطهر قرار گیرند، به دور از هرگونه رجس و نازیبایی و ناپاکی و خدا خواست که تا روزگار هست و هست، هرجا کرامتی دیده شود، دوستدارانش به یاد حسن(ع) بیفتند و هرجا قیامی در راه خدا علیه ظلم ستم کیشی روی دهد، با پرچم حسین(ع) افراشتهشود و الگوی هر زن مسلمانی زینب(س) باشد.
تفاهم در زندگی مشترک
امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: «بهخدا سوگند(در سراسر زندگی مشترک با فاطمه(س) تا آنگاه که خدای عزیز و جلیل او را قبضروح فرمود هرگز او را خشمگین نساختم و بر هیچ کاری او را اکراه و اجبار نکردم و او نیز مرا هرگز خشمگین نساخت و نافرمانی من نکرد؛ هر وقت به او نگاه میکردم رنجها و اندوههایم برطرف میشد. »
تقسیمکار منزل با همسر
امام صادق(ع) میفرماید: «...علی(ع) آب و هیزم میآورد و حضرتفاطمه آرد میکرد و خمیر میساخت و نان میپخت و لباسها را وصله میزد و آن بانوی گرامی از زیباترین مردم بود و گونههای مطهرش از زیبایی مثل گل بود. درود خدا بر او و پدر و فرزندانش باد. »
امام علی(ع) فرموده است: «فاطمه بهقدری با مشک آبکشی کرد تا بر سینهاش اثر گذاشت و به قدری با آسیاب دستی آرد کرد تا دستهایش مجروح شد و آنقدر خانهروبی کرد و برای پختوپز آتش زیر دیگ نهاد که لباسهایش گردآلود و دودی گردید؛ و در این امور زحمت و رنج بسیار به او میرسید...»
پیامبر(ص) به فاطمه(س) کمک میکند. رسولخدا(س) به منزل حضرتعلی(ع) وارد شد، او را دید که همراه فاطمه(س) مشغول آسیابکردن هستند، پیامبر(ص) فرمودند: «کدامیک خستهتر هستید؟ حضرت علی(ع) عرض کرد: فاطمه ای رسولخدا! پیامبر(ص) به فاطمه(س) فرمودند: «دخترم برخیز» و فاطمه(س) برخاست و پیامبر(ص) بهجای او نشست و با علی(ع) در آرد کردن دانهها یاری فرمود.
بنابراین احترام به همسر و رعایت حقوق همسر و همسردوستی و فرزند دوستی و سختکوشی در امور خانه و تبدیل خانه به مدرسه و تبدیل بخشی از خانه به مسجد و عبادتگاه و برنامهریزی در کار خانه و رعایت حق خدمتکار و آموزش قرآن و اخلاق به خدمتکار از ویژگیهای حضرت زهرا(س) بود چنان که تبدیل خانه به سنگر جهاد و مبارزه علیه ستمگران و دفاع از ولایت را در راستای وظایف خویش میدانست، همچنین توجه به دعا در حق همسایه و قانع بودن به خانه اجارهای در ابتدای زندگی و ایجاد روحیه عبادت و انفاق گروهی و خانوادگی در بین اعضا و رعایت تفاهم با همسر و قبول مسئولیت شخصی در تربیت فرزندان و تقسیمکار در امور خانه و مشورت در امور و بردباری و تحمل فقر خانوادگی و مشکلات خانوادگی و فرمانپذیری از همسر از اخلاق و روحیات خاص حضرت زهرا(س) بود حتی رسیدن به انواع موفقیتهای خانوادگی و سرودن شعر برای شوهر و فرزندان و پدر نیز از اخلاق خانوادگی حضرت زهرا(س) است.
خوب شوهرداری کردن
برای زن بزرگترین موفقیت و ارزش این است که در شئون گوناگون زندگی، خشنودی همسرش را به دست آورد و از هرگونه عملی که موجب ناراحتی شوهر میگردد پرهیز نماید. حضرتعلی(ع) میفرمایند: «جهاد زن، خوب شوهرداری است.» زن برای اینکه بتواند در این جهاد پیروزمند باشد، باید تمام سعی و تلاش خود را بهکار گیرد تا خانه را محل آرامش مرد قرار دهد.
شوهرداری حضرت زهرایمرضیه(س) بهترین الگو برای زنان مسلمان است. رفتار حضرتزهرا(س) با شوهر در عالیترین مرحله صفا و مهربانی بود. نهتنها هرگز خاطر شوهر را نرنجاند بلکه یاوری مهربان برای او بود.
حضرت علی(ع) میفرمایند: «سوگند به خدا، من زهرا(س) را تا آن زمان که خداوند او را به سوی خود برد، خشمگین نساختم و در هیچ کاری موجب ناخشنودی او نشدم. او نیز هیچگاه مرا خشمگین نکرد و عملی از او سر نزد تا باعث ناخشنودی من شود.»
و همچنین نقل است که امام علی(ع) فرمود: هرگاه به چهره او «زهرا(س)» نگاه میکردم هرگونه غم و اندوه از من برطرف میشد.
پس از ماجرای تلخ سقیفه، سران سقیفه برای جلب افکارعمومی به فکر چاره افتادند تا بهگونهای از حضرت زهرا(س) دلجویی نمایند که اجازه ملاقات میخواستند. اما فاطمه زهرا(س) هرگونه پیشنهادی را رد مینمود و موضع اعتراض و سکوت و بیزاری را ادامه میداد.
روزی امام علی(ع) وارد منزل شد و فرمود: فاطمه جان خلیفه و عمر پشت در منزل، منتظر اجازه ورود میباشند، تا نظر شما چه باشد. حضرت زهرا(س) فرمودند: «علی جان خانه، خانه توست و من همسر تو میباشم، هر آنچه میخواهی انجام ده.»
همسرداری حضرت فاطمه(س) نیز بهترین الگو برای زنان مسلمان است. شیوه رفتار با همسر برای یک زن آنقدر مهم است که حضرت علی(ع) میفرماید: جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است.
فاطمه(س) با آن همه فضیلت، همسری نیکو و مطیع برای امیرمؤمنان علی(ع) بود. روایت است هنگامی که علی(ع) به فاطمه(س) مینگریست، غم و اندوهش برطرف میشد.
رسول خدا(ص) در نخستین شب ازدواج علی(ع) و زهرا(س) کارهای آنان را به این شکل تقسیم نمود: خمیر کردن آرد و پختن نان و تمیز کردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه(س) باشد و کارهای بیرون منزل ازقبیل جمعآوری هیزم و موادغذایی را علی(ع) انجام دهد.
پس از آن بود که حضرت زهرا(س) فرمود: جز خدا کسی نمیداند که از این تقسیمکار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسولخدا(ص) مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، باز داشت.
فاطمه(س) هیچگاه حتی اموری را که احتمال میداد علی(ع) قادر به تدارک آنها نباشد، از او طلب نمینمود؛ تا آنجا که از علی(ع) در رابطه با فاطمه(س) نقل شده است: به خدا سوگند که او را بهخشم نیاوردم و تا هنگامی که زنده بود، او را وادار به کاری که خوشش نیاید نکردم؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نافرمانی هم نکرد.
از ویژگیهای مهم حضرتفاطمه(س) این بود که آن بزرگوار بهترین یار و یاور شوهرش علی(ع) در اجرای فرامین الهی بود. پیامبر(ص) از علی(ع) سوال کرد: همسرت را چگونه یافتی؟ و علی(ع) پاسخ گفت: نِعْمَ الْعَوْنُ علی طاعَةِ الله(بهترین یار و یاور برای اطاعت و بندگی خدا).
آن بانوی بزرگوار، نام همسر خود را با احترام یاد میکرد. گاهی وی را با کنیه «ابالحسن» میخواند و گاهی با یاد قرابت نسبی(یاابنعم) وی را ندا میداد. در حدیث شریف کساء آمدهاست که حضرت فاطمه(س) میفرماید: ابوالحسن علی بن ابیطالب وارد شد و فرمود سلام بر تو ای دختر رسول خدا. گفتم: و بر تو باد سلام ای ابا الحسن و ای امیر مؤمنان. اینگونه نقل نام و خطاب احترامآمیز یکی از نکات اصلی رابطه زوجین نسبت به یکدیگر است.
از دیگر نکات متابعت ایشان از شوهر بود. نقل است دونفر هنگام مصدوم شدن حضرت زهرا(س) از امیرمومنان درخواست ملاقات و عیادت ایشان را کردند، حضرتعلی(ع) تقاضای آن دو را به فاطمه(س) ارایه کردند و ایشان در جواب فرمودند: البیت بیتک و الحره امتک(خانه متعلق به شماست و من هم به منزله کنیز و خدمتگزار در خانه شما هستم.)
رسیدگی به وضع ظاهری به خاطر همسر از اصول زندگی یک زن و مرد مسلمان است. آمده است پیامبر برای شب عروسی حضرتزهرا(س) دستور داد عطرهایی خوشبو تهیه کنند و حضرت زهرا (س) نیز در داخل خانه دایما معطر بودند.
تربیت و رفتار با فرزندان
سیره رفتار فاطمه(س) با فرزندان خود نیز سرمشقی مناسب برای تربیت صحیح فرزندان است. ایشان به فرزندان احترام میگذاشتند و آنها را با احترام خطاب میکردند و همیشه سعی در آموزش و تربیت دینی و اخلاقی آنها داشتند.
در حدیث شریف کساء حضرت فاطمه(س) در پاسخ سلام فرزند خود امامحسن(ع) میفرماید: سلام برتو ای نور دیدهام و میوه دلم. و در پاسخ سلام امامحسین(ع) میفرماید: سلام بر تو ای فرزند من و ای نور دیدهام و میوه دلم.
حضرت زهرا (س) فرزندان خود را همیشه برای یادگیری و تعلیم و تزکیه آماده میکرد؛ بهعنوان مثال به فرزندش حسن(ع) میفرمود: «به مسجد برو، آنچه را از پیامبر شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن».
و در عین حال شادی و خوشحالی را در بیت خود تسری میداد و این تا حدی بود که از بازی با کودکان که نقش بسزایی در تربیت آنها دارد اجتناب نمینمود. نقل شده است که فاطمه(س) فرزندش حسن(ع) را روی دست میگرفت و بالا میانداخت و حرکت میداد و میفرمود: اشبه أباک یاحسن، و اخلع عن الحق الرّسن، و اعبد الهاً ذامنن، و لاتوال ذا الاحسن.(ای حسن، نظیر پدرت باش و ریسمان ظلم از حق دور کن و خداوندی را که صاحب نعمتهاست پرستش کن و با افراد تیرهدل دوست مباش.)
ایشان همیشه رسیدگی به فرزندان را در اولویت قرار میداد. سلمان میگوید: روزی فاطمهزهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود. در این هنگام فرزندش حسین گریه میکرد. عرض کردم: برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ ایشان فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید.
همچنین از نکات بارز حضرتزهرا(س) در تربیت فرزندان، سبک عملی تشویق به عبادت برای آنها بود. مسلما وقتی والدین الگوی عملی کودکان برای عبادت پروردگار باشند، در آینده و بزرگسالی آنها نیز به تأسی از والدین این راه را پیش خواهند برد.
در همین زمینه امامحسن(ع) میفرماید: مادرم فاطمه را در شبجمعه در محراب عبادت دیدم که به عبادت و نماز مشغول است، او پیوسته به رکوع و سجود مشغول بود که شب به پایان رسید.
آن حضرت در شب بیستوسوم ماه مبارک رمضان کودکان خود را به بیداری فرا میخواند. حضرت در روز بچهها را میخواباند تا استراحت کنند و غذای کمتری به آنان میداد تا بدینگونه زمینه و موقعیت بهتری برای شب زندهداری داشته باشند. ایشان نمیگذاشت احدی از اهل خانه خوابش ببرد و میفرمود: محروم است کسی که از برکات شب قدر محروم بماند.
از نکات دیگر تربیتی ایشان عدالت در توجه به کودکان بود. آمده است روزی امامحسن(ع) نزد پیامبر(ص) آمد و اظهار تشنگی کرد. رسول خدا(ص) برخاست، ظرفی برداشت و از گوسفندی که داخل منزل بود مقداری شیر دوشید و به امامحسن(ع) داد. فاطمهزهرا(س)، به پیامبر(ص) گفت: گویا حسن برای شما عزیزتر از حسین است. پیامبر(ص) فرمود: نه. هردو برایم عزیز و محبوبند ولی چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم.
همچنین روزی حسنین(ع) در حضور پیامبر(ص) کشتی گرفتند. در این میان فاطمه(س) شنید که پدر بزرگوارش، امامحسن را به پیروزی بر امامحسین ترغیب میکند. حضرت زهرا(س) از این نوع رفتار پیامبر(ص) اظهار تعجب کرد. پیامبر فرمود: دوستم جبرییل، حسین را تشویق میکند و من حسن را تشویق مینمایم.
تشویق فرزندان به فراگیری سوادآموزی
حضرت زهرا(س) از همان آغاز کودکی فرزندانش، عبادت خدای تعالی را در روح و روان آنها تثبیت کرد و خوی پرستش خدای یکتا را در فطرت لطیف آنها سرشت و از همان آغاز به آنها علم آموخت و برای کسب معارف و تشویق در فراگیری، آماده میکرد، بهعنوان مثال، به فرزندش حسن(ع) که ٧ ساله بود میفرمود: «بهمسجد برو، آنچه را از پیامبر شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن. »
حضرت فاطمه زهرا(س) در آموختن مسائل دین به دیگران از اشتیاق زایدالوصفی بهرهمند بود. روزی زنی نزد او آمد و گفت: مادری پیر دارم که درمورد نماز خود اشتباهی کرد و مرا فرستاده تا از شما مسالهای را بپرسم. حضرت زهرا(س) سوال او را پاسخ فرمود؛ زن برای بار دوم و سوم مسألهای پرسید و پاسخ شنید. این کار تا دهبار تکرار شد و هربار آن بانوی بزرگوار، سوال وی را پاسخ فرمود. زن از رفتوآمدهای پیدرپی شرمگین شد و گفت: دیگر شما را به زحمت نمیاندازم.
فاطمه(س) فرمود: باز هم بیا و سوالهایت را بپرس، تو هر قدر سوال کنی، من ناراحت نمیشوم. زیرا از پدرم رسولخدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم شنیدم که فرمود: روز قیامت علمای پیرو ما محشور میشوند و به آنها به اندازه دانششان خلعتهای گرانبها عطا میگردد و اندازه پاداش بهنسبت میزان تلاش است که برای ارشاد و هدایت بندگان خدا نمودهاند.
سادهزیستی زهرایی
سادهزیستی و پرهیز از تجمل از نکات بارز زندگی حضرت فاطمهزهرا(س) است. مهریه کم، جهیزیه مختصر، اکتفا به غذای اندک و معاش کم، استفاده از حداقل امکانات برای زندگی و... همانگونه که در فوق شرح داده شد از خصوصیات آشکار سیده زنان عالم است.
شیعه و سنی نقل کردهاند، امیرمؤمنان و فاطمهزهرا و امامحسن و امامحسین(ع) و خادمه آنان «فضه» طبق نذری که کرده بودند ٣روز، روزه گرفتند.
شب اول هنگام افطار فقیری در زد، حضرتعلی(ع) افطار خود را به او داد. سایرین نیز به او اقتدا کرده و افطار خود را به فقیر دادند و با آب افطار کردند. شب دوم یتیمی در زد و باز افطار خود را به او دادند. شب سوم نیز اسیری آمد و چیزی طلبید، اینبار نیز افطار خود را به او دادند. آنگاه از سوی خدای متعال سوره «هل آتی علی الانسان» نازل شد. و در آن آیه «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» اشاره به ایثار و انفاق آن بزرگواران دارد. تفسیر این داستان را در تفاسیر شیعه و سنی و ازجمله در تفسیر معروف «کشاف» تألیف عالم و مفسر بزرگ سنی «جاراللّه زمخشری» میتوان یافت.
روح عبادت و نیایش
تجلی عبادت و روح عادت در سیره حضرت موج میزد به گونهای که عبادت ایشان زبانزد عام و خاص، دوست و دشمن بوده است. حضرت پیامبر(ص) درباره حضرت فاطمه(س) میفرمود: ایمان به خدا در اعماق دل و باطن روح زهرا چنان نفوذ کرده که برای عبادت خدا خودش را از همهچیز فارغ میسازد. فاطمه دخترم بهترین زن عالم است. پارهتن من و نور چشم من و میوهدل من و روح و روان من است. حوریهای است به صورت انسان. آنگاه که در محراب عبادت میایستد نورش برای ملائک آسمان درخشندگی دارد و خداوند به ملائکه خطاب میکند: بنده مرا ببینید! چطور درمقابل من به نماز ایستاده و اعضای بدنش را خوف میلرزد و غرق عبادت است! ای ملائکه گواه باشید که پیروان فاطمه را از عذاب دوزخ در امان قرار دادم.
در حدیث دیگری به سلمان میفرماید: ای سلمان! خدای تعالی چنان دل و جان و تمام اعضا و جوارح دخترم فاطمه را به ایمان پر کرده که یکسره برای عبادت و فرمانبرداری حق تعالی خود را از همهچیز فارغ ساخته است.
امام حسنمجتبی علیهالسلام فرمود: در دنیا کسی عابدتر از مادرم فاطمه(س) نبود؛ آنقدر به عبادت میایستاد تا پاهایش ورم میکرد. همینطور ابنعمره از پدرش نقل میکند که گفت: از امامصادق(ع) پرسیدم: چرا فاطمه(س) زهرا نامیده شد؟
فرمود: برای آنکه وقتی فاطمهزهرا(س) در محراب عبادت میایستاد، نورش برای اهل آسمان میدرخشید، همانطوری که نور ستارگان برای اهل زمین میدرخشد.
اماممجتبی(ع) نقل فرمودهاند که: «مادرم فاطمه(س) را دیدم شبجمعه در محراب خود به عبادت برخاسته است و تا نمایانشدن سپیده صبح در عبادت و رکوع و سجود میبود و میشنیدم که برای مؤمنین و مؤمنات دعا میفرمود و آنان را نام میبرد و برایشان دعا میکرد و برای خود هیچ دعا نمیکرد، به او گفتم: مادر! چرا همانطوری که برای دیگران دعا میفرمایی برای خودت دعا نمیکنی؟ فرمود: پسرم، ابتدا همسایه سپس خانه خود.
سبک زندگی سیاسی و اجتماعی
حضرت فاطمه(س) حتیالامکان از ظاهر شدن در انظار عمومی اجتناب میکرد اما این بدانمعنی نبود که در مواقع حساس و لازم از انجاموظیفه خود شانه خالی کند.
ابنابیالحدید از واقدی نقل میکند که پس از جنگ احد فاطمه(س) با گروهی از زنان مدینه از خانه خارج شد و چون چهره مجروح پدرش را دید، او را در آغوش گرفت و خون از صورت مبارکش پاک کرد؛ سپس آبی فراهم نمود و خونهای چهره رسول خدا را شست و شمشیر او را پاک کرد.
همچنین مینویسد: زنانی که از مدینه آمده بودند ١٤ نفر بودند که زهرا(س) یکی از آنان بود و آب و نان با خود به جبهه برده و در کنار رزمندگان از مجروحین پرستاری میکردند.
همچنین علی(ع) نقل میکند: ما به همراه پیامبر(ص) در جریان حفر خندق بودیم که فاطمه(س) با تکه نانی نزد پیامبر(ص) آمد و آن را به خدمت او برد. پیامبر(ص) فرمود: این چیست؟ فاطمه عرض کرد: از نانی است که برای دو فرزندم پختم، این تکه آن را برای شما آوردم. پیامبر(ص) فرمود: دخترم! این اولین غذایی است که بعد از ٣ روز وارد دهان پدرت میشود.
دفاع از حریم امامت و ولایت
بدونشک امامت حلقه اتصال نبوت است. پیامبر جانشین و امام بعد از خود را در اندک مناسبتهای مختلف قبل از وحی و بعد از رسالت خطیر نبوت بیان میکرد. اما بعد از رحلت جانگداز پیامبر امامت و وصایای پیامبر را کنار گذاشتند. دختر پیامبر برای تبیین موضوع مهم امامت تلاش فراوان نمود. گریهها و ندبههای این بانوی بهشتی بالاترین فریاد و دفاع از مقام امامت بود.
بیرونکشاندن حضرت فاطمه(س) از خانهاش به بیتالاحزان، نهتنها به نفع خلیفه و دستیارانش تمام نشد؛ بلکه باعث وبال حکومت گردید. آنها میخواستند حضرت زهرا(س) را از مسجد رسولخدا(ص) که محل تجمع مردم بود، دور سازند؛ ولی با این کار سند دیگری بر مظلومیت حضرت زهرا(س) افزودند.
زیرا مردم میدیدند عدهای که خود را از پیروان آنان میدانند و به نبوت پدرش اعتراف دارند، ظلم و ستمگریشان به جایی رسیده است که نزدیکترین مردم به رسولخدا(ص) یعنی دخترش را که عواطف زنانه خود را دارد، در فشار قرار دادند و او را از اظهار حزن و اندوه در فراق پدرش باز داشتند که مبادا حضرت زهرا(س) از ظلمی که بر او روا داشتهاند، با صدای بلند سخن بگوید.
ولی صدیقهطاهره(س) بهرغم هیأتحاکمه، به اعتراض خویش درقالب حزن و اندوه ادامه داد و از خانهاش به بقیع در زیر درختچهای مأویگزید. هنگامی که آن درخت را قطع نمودند، امام علی(ع) سایبانی به نام بیتالاحزان ساخت و حضرت زهرا(س) در آنجا قرار گرفت. از مهمترین و بارزترین قلههای زندگی بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمهزهرا(س) دفاع ایشان از حریم ولایت امیرمومنان علی(ع) و خطبه فدکیه آن حضرت است که سرانجام آن حضرت در راه دفاع از ولایت مجروح شده، نوزادش محسن(ع) را سقط کرده و بهشهادت رسید.