به گزارش
ایران خبر، رضا مهماندوست که سال ۲۰۰۹ ایران را برای اولین بار در تاریخ قهرمان تکواندوی جهان کرد، جمعه شب به عنوان سرمربی آذربایجان مقابل یکی از امیدهای اصلی ایران برنده شد. او چرا از ایران رفت؟
او زمانی که بیژن مقانلو سرمربی فعلی تیم ملی را به عنوان مربی کنارش داشت به سیطره عجیب کرهایها پایان داد اما کمی بعد از این تاریخسازی از تیم ملی جدا شد. مهماندوست استعفا داد و فدراسیون هم قبول کرد. خبرگزاری ایسنا دو هفته بعد از آن ماجرا دلیل جدایی مهماندوست را پایین بودن حقوق ماهیانه او اعلام کرد.
بعد از این استعفا دو طرف بارها علیه هم صحبت کردند و بعد از مدتی گرد و خاک خوابید. فرزند بیمار رضا مهماندوست چند وقت بعد از دنیا رفت. مهماندوست که مدتها سکوت کرده بود، اسفند ۹۱ در گفتوگو با روزنامه اعتماد از مشکلات عجیبش گفت. مهماندوست چند ماه بعد از این مصاحبه از ایران رفت و سرمربی تایلند شد. او بعد از عملکرد خوب در این کشور راهی آذربایجان شد و همراه این تیم در فینال مسابقات جهانی سال ۲۰۱۵ ایران را شکست داد و قهرمان شد. متن مصاحبه سال ۹۱ مهماندوست، به خوبی دلایل او برای قبول هدایت آذربایجان را نشان میدهد. بخشهایی از این مصاحبه که به مباحث آن روزهای تکواندو مربوط میشدند در اینجا نیامده.
فرزند رضا مهماندوست نه دو هفته پيش كه وقتي پدرش را از سرمربيگري تيم ملي كنار گذاشتند درگذشت! وقتي كه سرمربي تيم ملي را مي خواستند كنار بگذارند، مي گفت حقوق و مزاياي من حق فرزندان معلولم هستند كه احتياج به دارو و درمان دارند. مهماندوست قبل از المپيك لندن، از جانب فدراسيون جهاني تكواندو به عنوان بهترين مربي جهان معرفي شد. چون براي اولين بار پس از چهل سال، به قهرماني كره يي ها در جهان خاتمه داد: آن هم در خاك خود كره جنوبي! اما كودتايي در فدراسيون تكواندو شكل گرفت و رضا مهماندوست را قبل از المپيك كنار گذاشتند. مهماندوست گفت :مرا كنار مي گذاريد، عيبي ندارد، اما حقم را چرا نمي دهيد، اين پول، حق فرزند معلول من است. خرج دارو و درمان و پرستار اوست. پولش را ندادند و خودش را هم با بي حرمتي كنار گذاشتند. تكواندو هم در لندن، ضعيف تر از حد انتظار ظاهر شد. به هر حال چندي پيش محراب مهماندوست، فرزند معلول رضا مهماندوست چشم از جهان فرو بست و اين بهانه يي شد تا سراغي از اين مربي زحمت كش بگيريم.
وقتي خبر فوت فرزندتان محراب را شنيديم خيلي ناراحت شديم، چرا كه همواره شاهد اين بوديم كه شما از بيماري فرزندان تان مي گفتيد و هميشه خواستار اين بوديد كه فدراسيون حق و حقوق شما را به درستي بدهد تا بتوانيد به فرزندان بيمار خود رسيدگي كنيد.
چه بگويم. چرا مي خواهيد از اين خاكستر آتش ديگري بلند كنيد؟ ديگر پسرم را از دست دادم و اين در حالي بود كه نه فدراسيون بلكه مسوولان وزارت ورزش و كميته ملي المپيك هم از شرايط من باخبر بودند. ديگر كار از كار گذشته است تا پولي كه به من ندادند تا براي درمانش هزينه كنم، براي ختمش بپردازم. حالاهم شروع به دادگاهي كردن افراد كنم كه چه؟
بعد از اين اتفاق و اتفاقات تلخ گذشته كه باعث كنار رفتن شما از تيم ملي شد رضا مهماندوست سرمربي اسبق و موفق تيم ملي تكواندوي ايران چه مي كند؟
من پيش از اين كارمند شركت سايپا بودم كه به خاطر تكواندو و ماموريت هايي كه با آنها موافقت نشد تا در اردوها به شاگردانم تمرين دهم از اين كارخانه اخراج شدم. پس از اتفاق هايي كه برايم افتاد به لطف دوستان به سايپا برگشتم و حالاپنج صبح به كارخانه مي روم و در آنجا مشغول هستم.
در كدام قسمت شركت سايپا فعاليت مي كنيد؟
در بخش اداري قسمت ورزش كارخانه سايپا.
اعضاي فدراسيون براي تسليت در مراسم ختم محراب حاضر شدند؟
بله همه آمدند: اما نوشدارو بعد از مرگ سهراب چه فايده يي دارد؟ به هر حال آمدند و صورت من را بوسيدند و تسليت گفتند و همين باعث شده خيلي حرف ها را نزنم. من آدمي هستم كه سعي مي كنم آدم ها را ببخشم. آنها نان ما را بريدند و اين در صورتي بود كه تصويب شده بود به مربيان موفق حق و مزايايي جداگانه بدهند: اما با اين حال وقتي افرادي كه اين قانون را تصويب كرده اند مي بينند كه رييس اين كار را نمي كند و با او برخورد نمي كنند بهتر است سكوت كنيم.
حال دختر بيمارتان چطور است؟
دخترم هم در بيمارستان بستري است. به هر حال بايد نابود شويم تا باور كنند كه مشكل داريم. دوستان چه خوب گفتند كه بايد حتما زير تابوت مان بروند تا باور كنند كه بي دليل خواستار رسيدگي به وضعيت مان نبوديم. بايد برويم و در قبر بخوابيم تا بفهمند كه با چالش ها مواجه هستيم. بايد هر دفعه دختر بيمارم را از طبقه چهارم ساختمان به دوش بگيرم و به بيمارستان منتقل كنم. مشكلات آنزيمي، غددي و. . . هر روز حال او را خراب تر مي كند.
با تمام اين اتفاقات آيا فدراسيون نشينان و مسوولان حرفي از كمك نزدند؟
هيچ. به مراسم ختم آمدند و من را بوسيدند و بعد خداحافظ. حالااينها به كنار! من ۱۲ سال در تكواندو زحمت كشيدم: اما حتي براي يك روز هم بيمه ام نكردند، در صورتي كه كارگرهاي ساختمان هم بايد بيمه شوند. انگار رضا مهماندوست براي اين مملكت نبود و از جاي ديگر آمده بود. چه پيشنهادهايي به من شد و قبول نكردم. چه پول هاي مي دادند و من به خاطر مملكتم جواب منفي به آنها دادم.
به ياد داريم كه در زمان سرمربيگريتان در تيم ملي ايران پيشنهاد هاي زيادي داشتيد، در حال حاضر پيشنهادي از ديگر كشورها براي مربيگري نداريد؟
چرا دارم: اما دخترم بيمار است و بايد بمانم و به او رسيدگي كنم. الان هم تازه از بيمارستان به خانه رسيده ام و با شما صحبت مي كنم. به هر حال هميشه در ايران مرغ همسايه غاز بوده است. مي روند مربيان ناكارآمد خارجي مي آورند و تيم هاي ورزشي ما را نابود مي كنند و بعد هم شكايت مي كنند و چيزي هم اضافه تر از حق و حقوق شان مي گيرند و مي روند بي آنكه آب از آب تكان بخورد. اگر از مشكلات و گرفتاري هاي من فيلمي درست كنيد بايد بنشينيد و زار زار گريه كنيد، آن وقت است كه ديگر همه مي فهمند كه نبايد در ايران مربيگري كنند. راستش اگر به پيشنهاد خارجي ها جواب مثبت بدهم و بروم چه حرف هايي كه پشتم نخواهند زد و به عنوان يك خائن كه مملكت خود را گذاشت و رفت از من ياد خواهند كرد.
كشتي در آستانه حذف از المپيك است و اين در حالي است كه تكواندو هم اين خطر را بيخ گوش خود مي ديد كه البته اين موضوع تا حدود زيادي منتفي شد: اما با اين وجود نمي توان با قطعيت اعلام كرد كه در آينده چنين موضوعي تكواندو را تهديد نكند.
راستش بحث حذف رشته هايي مثل كشتي و تكواندو بحث فني و محبوبيت نيست، بلكه به شعار المپيك كه دوستي، مودت، برابري و برادري است باز مي گردد. وقتي در كشتي ورزشكار پاي حريف را مي گيرد و با صورت او را به تشك مي كوبد يا در تكواندو و بوكس با لگد و مشت به صورت حريف ضربه وارد مي شود تا خون از سر و صورتش جاري شود، شعار هاي المپيك زير سوال مي رود. ضمن اينكه بحث بيماري ها نيز مطرح است. ما در مبازه مي بينيم كه ورزشكار در حالي كه از سرش خون مي آيد به سمت دهان حريف مي رود، همين موضوع مي تواند ناقل بيمارهاي خطرناكي باشد. يادم هست در مسابقات تكواندو ورزشكار اسپانيا چنان ضربه يي به تكواندوكار آفريقاي جنوبي زد كه خون تمام پيكرش را گرفت و اين در حالي بود كه پدر و مادر ورزشكار در سالن بودند و مادر ورزشكاري كه مجروح شده بود گريه مي كرد كه با ديدنش آدم متاثر مي شد.
اما با تمام اين تفاسير به نظر مي رسد كه كشتي در المپيك بماند.
شايد در المپيك ۲۰۲۰ باز شاهد حضور كشتي در مسابقات باشيم: اما شك نكنيد به خاطر مسائلي كه به آنها اشاره كردم باز به كشتي و ورزش هايي كه درگيري در آنها زياد است گير خواهند داد.
مربيان موفقي چون كوروش باقري و غلامرضا محمدي كه همزمان با شما به عنوان مربيان موفق معرفي شدند هم اكنون در حال فعاليت هستند، البته اين در حالي است كه محمدي در آستانه المپيك كنار رفت: اما در ادامه بازگشت و به كار خود ادامه داد، از همين رو انتظار مي رفت با كنار رفتن فريبرز عسگري كه جايگزين شما شده بود، رضا مهماندوست هم به تيم ملي برگردد كه البته اينطور نشد تا مرتضي كريمي به عنوان سرمربي معرفي شود.
من خودم نخواستم به تيم ملي برگردم، وگرنه واسطه هاي را فرستادند تا مراسم آشتي كنان برگزار كنند. به هر حال من دو بار پي در پي بهترين مربي جهان شدم: اما چه كسي آمد از من كه كلي زحمت كشيده بودم قدرداني كند. راستش ديگر نه انگيزه يي براي كار دارم و نه دلخوشي. به خاطر مشكلات مالي پسرم را از دست دادم. به تازگي هفت ميليون تومان دادم تا از خارج براي دخترم دارو بياورند. دارو كم و گران است. تنها يك و نيم ميليون تومان هزينه يكي از داروهايش شد. يك سري دارو هم بود كه دوستان از خارج آوردند و لطف كردند پولش را نگرفتند. اين در حالي هست كه همسرم هم در بيمارستان صارم بستري است و او هم حال خوبي ندارد.