«راستش برای من اندازه نقش مهم نیست، کیفیت و اثرگذاری اش مهم است.» این جمله کلیشه و مشتقات آن را بارها از زبان برخی بازیگران محترم شنیده ایم؛ گاهی به آنها حق می دهیم و گاه بی توجه رد می شویم.
خوب می دانیم که برای چه کسانی واقعا کیفیت نقش مهم است و برای چه کسی دم زدن از آن وقتی هم پای آمار و ارقام وسط می آید. متوجه می شویم معدودند بازیگرانی که با نقش های کوچک چون نقش های بزرگ مواجه شوند و آن را طوری بازی کنند که حتی نقش یک فیلم محو شود!
پرونده ای که پیش روی تان است اختصاص دارد به بهترین بازیگران مکمل سینمای ایران. فیلم های موفق آنها را کنار هم قرار داده ایم و نوشته ایم به چه دلیل شایسته تحسین هستند. بهانه تدوینش بازی خیره کننده شبنم مقدمی در فیلم «زاپاس» است. خانم مقدمی حضوری مستمر و موفق در نقش های دو دارد و بارها برای آنها تمجید شده. با خودش هم گفتگو کرده ایم و روایتش را از بازی در نقش مکمل و این که چه می کند تا در نقش های فرعی بدرخشد، شنیده ایم.
آنهایی که در خلق نقش های مکمل چیره دست هستند و همگان را به تحسین واداشته اند
ذخیره های طلایی
هنوز بر سر تعریف نقش مکمل مناقشه است. بعضی خط کشی نقش به اصلی و فرعی را قبول ندارند و گاهی در جشنواره های مختلف بر سر این که فلان بازیگر نقش مکمل بازی کرده یا اصلی، اختلاف نظر وجود دارد. فارغ از تعریف نقش یک و دو، بازیگرانی هستند که هر نقشی را از فیلتر خود عبور می دهند و آن طوری بازی می کنند که در اذهان باقی می ماند.
برای این بازیگران کیفیت مهم است نه کمیت. مبنای این گزارش، مرور بازیگرانی است که در نقش های فرعی حضور داشته اند و به خاطر قدرت و توان بازیگری بر کل فیلم سایه انداخته اند. 9 بازیگر را گزینش کرده ایم تا ببینیم مهمترین آثار سینمایی شان چیست، کجا یک پله بالاتر بوده اند و چه جوایزی به آنها تعلق گرفته. توضیح این که منظورمان از آیتم «مهم ترین آثار» فیلم هایی است که این دسته از بازیگران در آن نقش مکمل داشته اند.
بابک حمیدیان
مهم ترین آثار: یک بوس کوچولو، خاک آشنا، بی پولی، قصه ها، هیس! دخترها فریاد نمی زنند، رستاخیز، چ، روباه، استراحت مطلق، سیانور
شاخص ترین نقش: انتخاب نقش ممتاز بابک حمیدیان کار سختی است. او حتی در حضور چند دقیقه ای اش در «اعترافات خطرناک ذهن من» صحنه را مال خود می کند و نشاطی دوباره به فیلم می دهد! با این همه حضور او در نقش شهید احمد وصالی فیلم «چ»، استراحت مطلق و بازی در نقش «یزید» و «ابن زیاد» جایگاهی ویژه در کارنامه اش دارد.
حمیدیان در «چ» نقش شهید وصالی را برون ریز بازی می کند و طوری فریاد می زند که گویی شخصیت اصلی فیلم است. در رستاخیز، ابن زیاد را متفاوت از نمونه های پیشین بازی کرده و در استراحت مطلق شمایلی کامل از جوان های خام اندیشی است که در دام اعتیاد گیر افتاده اند.
میزان حضور: نقش حمیدیان در «چ» پررنگ است؛ در رستاخیز اما زیاد نیست.
موفقیت جشنواره ای: سیمرغ نقش مکمل برای فیلم های چ و رستاخیز، جایزه انجمن منتقدان و جشن حافظ برای چ و هیس دخترها... و تندیس خانه سینما برای ریسمان باز.
پگاه آهنگرانی
مهم ترین آثار: مگس، آتش سبز، صداها، زادبوم، طبقه سوم، ورود آقایان ممنوع، راه آبی ابریشم، آقا یوسف، خانه دختر، جامعه دران.
شاخص ترین نقش: «دربند» را می توان ویژه ترین نقش مکمل پگاه آهنگرانی دانست. او در فیلم پرویز شهبازی نقش دختری را بازی می کند که در کلانشهر تهران رهاست. ظاهرا مهربان است اما خیلی زود جلد عوض می کند و شیادی اش رو می شود. تغییر حس در ابتدای فیلم و گردش دوباره در بخش سوم فیلم، بهترین چالش برای آهنگرانی است که بازی اش را به رخ بکشد.
در این فیلم، بازیگر مقابل او نازنین بیاتی تازه کار است و طبعا کار آهنگرانی کهنه کار حساس تر می شود. آهنگرانی در دربند شمایلی باورپذیر از جوانان امروز را نشان می دهد؛ جوان هایی که اگر هدایت می شدند، زندگی آرامی داشتند اما حالا رهاست و بلاتکلیف. در عین حال پای مرام که به میان بیاید، آدم دیگری می شود و ذات پاکش را نشان می دهد. این تصویر در بازی آهنگرانی به خوبی بازنمایی شده است.
میزان حضور: پگاه آهنگرانی حضوری کامل در فیلم دربند دارد.
موفقیت جشنواره ای: سیمرغ بلورین نقش دوم زن برای دربند در جشنواره سی و سوم فجر، نامزد نقش دوم زن برای دربند در جشن شانزدهم خانه سینما، نامزد نقش مکمل برای «زادبوم» در جشنواره بیست و هفتم فجر.
مهمترین آثار: لطفا مزاحم نشوید، جدایی نادر از سیمین، برف روی کاج ها، آشغال های دوست داشتنی، وارونگی، ابد و یک روز، آااادت نمی کنیم.
شاخص ترین نقش: ابد و یک روز را می توان بهترین نقش شیرین یزدان بخش دانست، البته این انتخاب به آسانی انجام نمی شود چرا که یزدان بخش در همه فیلم خوب بوده و به تمام معنا توانسته از عهده نقش مکمل برای کمک به قصه بربیاید. کار او در نقش مادر خانواده فیلم «ابد و یک روز» از این حیث سخت می شود که هم باید یادآور مادران دلسوز باشد و هم نوعی از بی خیالی در رفتارش به چشم بیاید.
در فضای ملتهب خانواده، شیرین زبانی و رفتارهای اوست که فیلم را قابل تحمل می کند و برای لحظاتی به مخاطب تنفس می دهد. این را هم اضافه کنیم که «آشغال های دوست داشتنی» اگر اکران شده بود چه بسا جای ابد و یک روز را به عنوان بهترین نقش مکمل خانم یزدان بخش می گرفت.
میزان حضور: از ابتدا تا آخر فیلم حضور دارد.
موفقیت جشنواره ای: یک سیمرغ برای فیلم «لطفا مزاحم نشوید» و کاندیدا شدن برای فیلم «ابد و یک روز».
مهمترین آثار: بعدازظهر سگی سگی، ضد گلوله، خط ویژه، عصر یخبندان، نقطه کور، بارکد
شاخص ترین نقش: «بارکد» بهترین و قدرتمندترین حضور سینمایی محسن کیایی است. او در این فیلم قرار است مکملی باشد برای بهرام رادان اما حتی در لحظاتی روی بازی رادان هم سایه می انداز و چشم مخاطب را به خود خیره می کند. میلاد «بارکد» عصاره جوان هایی است که می خواهند میانبر بروند و یک شبه خوشبخت شوند.
کیایی باید این مفهوم را در بازی اش منتقل کند و در عین حال دُز شیرینی نقش هم تحت تاثیر موقعیت تلخ از بین نرود. در بازی کیایی به طور همزمان می توان نوعی از جدیت، حماقت، ملاحت و شجاعت دید! «بارکد» بیش از همه به کام اوست و ثابت کرد پتانسیل و قدرت خنداندن مخاطب را دارد. او در فیلم های «یک روز بخصوص» و «سد معبر» که احتمالا در جشنواره رونمایی خواهند شد هم نقش دوم بازی کرده است.
میزان حضور: محسن کیایی در کل «بارکد» حاضر است و بازی دارد.
موفقیت جشنواره ای: هنوز بازی اش توسط داوران جشنواره های مختلف دیده نشده است.
مهمترین آثار: الو الو من جوجوام، دنیای وارونه، من ترانه پانزده سال دارم، به نام پدر، فرزند خاک
شاخص ترین نقش: «فرزند خاک» را می توان بهترین نقش مهتاب نصیرپور در سینما دانست. او در این فیلم نقش زنی کُرد را بازی کرد که وظیفه راهنمایی یک زن برای یافتن همسر مفقودش را بر عهده داشت. آن طور که خود نصیرپور گفته، ابتدا پیشنهاد دیگری داشته اما نقش «گوانا» را از محمد علی باشه آهنگر طلب می کند.
آنچه از این نقش به یاد مانده لهجه گوانا، سرسختی او در برابر سختی های طبیعت و مهربانی اوست. سکانس پایانی فیلم فرزند خاک، یکی از ماناترین صحنه های سینمای ماست که توأمان می توان درد و رنج و ایثار مادری را در چهره نصیرپور حس کرد.
میزان حضور: نقش نصیرپور در «فرزند خاک» بعد از 30 دقیقه که از فیلم می گذرد، شروع می شود و داستان در نهایت با سرنوشت او به پایان می رسد.
موفقیت جشنواره ای: سه سیمرغ بلورین برای فیلم های «من ترانه ...»، «به نام پدر» و «فرزند خاک» از جشنواره فیلم فجر و یک تندیس برای فرزند خاک از جشن خانه سینما.
مهم ترین آثار: چهارشنبه سوری، طلا و مس، آسمان زرد کم عمق، عصر یخبندان
شاخص ترین نقش: «عصر یخبندان» را می توان ممتازترین بازی سحر دولتشاهی در نقش مکمل دانست. او در این فیلم از قالب موجه همیشگی خارج شده و نقش یک دختر معتاد را بازی کرده. ظاهرش باز هم شیک بود اما در نهایت معلوم می شود خاستگاهش چیست و چطور اسیر اعتیاد و نیز یک پسر شارلاتان شده.
سحر دولتشاهی تا پیش از این، فرصت عرض اندام در نقش های مکمل را نداشت؛ یعنی نقش ها طوری نوشته می شدند که برای او چالش ایجاد نمی کردند و غالبا شبیه هم بودند اما «عصر یخبندان» این اجازه را به او می دهد که گاهی در نقش دختر خوشبخت ظاهر شود، گاهی بدبخت. اعتیاد نقش، موقعیت خوبی بود که سحر دولتشاهی بتواند توان خود در به تصویر کشیدن استیصال و گرفتاری یک دختر فریب خورده را به رخ بکشد.
میزان حضور: بازی اش در فیلم چندان طولانی نیست و بیشتر می آید تا هویت و بدجنسی آقازاده داستان برملا شود.
موفقیت جشنواره ای: سیمرغ بلورین برای «عصر یخبندان» و کاندیدای تندیس جشن خانه سینما برای «طلا و مس».
مهمترین آثار: ملکه، آسمان زرد کم عمق، آااادت نمی کنیم
شاخص ترین نقش: «سیف الله» در فیلم «ملکه» بهترین حضور سینمایی حمیدرضا آذرنگ است. او که سابقه طولانی در تئاتر دارد، با این نقش به مخاطبان عام سینما معرفی شد و بعد از آن نام او در فیلم ها و سریال ها جا افتاد. آذرنگ برای جان دادن به سیف الله تلاش زیادی کرده؛ هشت ماه ریشش را نزده، یک شب تا صبح نمی خوابد تا خمودی نقش باورپذیر شود و ... آذرنگ باید صلابت و تردید این کاراکتر را به باور مخاطب می نشاند؛ پس آنچه او را موفق می کند، استفاده درست از حالت چشم و حرکت صورت و نوع بیان است.
سابقه تئاتری بیشترین کمک را برای رسیدن به این هدف به او کرد. حیف است نکته ای را ضمیمه ای گزارش نکرد؛ این که آذرنگ در سریال «دندون طلا» یکی از بهترین بازی هایش را در نقش یک مکمل ارائه کرده است.
میزان حضور: سیف الله حضوری مستمر در «ملکه» دارد اما محور اصلی داستان نیست.
موفقیت جشنواره ای: کاندیدا شدن برای فیلم ملکه در جشنواره فجر و کسب دیپلم افتخار برای همین فیلم از جشن منتقدان، بهترین بازیگر مکمل از نگاه ماهنامه فیلم برای «آسمان زرد کم عمق».
مهم ترین آثار: بی پولی، جرم، دراکولا
شاخص ترین نقش: انصاری در سینما همیشه نقش مکمل بازی کرده و هنوز نقش یک به او نرسیده. با این حال گلیم خود را از آب بیرون کشیده اما نقش ها یا فیلم ها آنقدر مهم نبوده اند که نام سیامک انصاری را سر زبان ها بیندازند. برخلاف تلویزیون و شبکه نمایش خانگی که انصاری شهرت و موفقیتش را مدیون آن است، در سینما چنین زمینه ای برای عرض اندام برای او، مهیا نبوده اما سه فیلمی که در بالا به آنها اشاره شد (بی پولی، جرم، دراکولا) مهمترین آثار او به شمار می روند.
در این میان اما نقش فتاح در فیلم «جرم» مسعود کیمیایی جایگاه ویژه ای در کارنامه سیامک انصاری دارد. او در نقش یک کار چاق کن که در خدمت قاسم خان (مسعود رایگان) است، نمایشی تازه از توانایی اش ارائه داد، به ویژه آن که نقش جدی است و با شمایل کلی انصاری فاصله ای طولانی دارد. او در این نقش، بدجنسی و زرنگی یک واسطه را به خوبی در چهره، لحن و حرکت بدنش به باور مخاطب می نشاند.
میزان حضور: انصاری یک سکانس بیشتر در جرم بازی ندارد.
موفقیت جشنواره ای: انصاری موفقیتی در جشنواره ها ندارد.