به گزارش
ایران خبر، وقتی اخبار جشنواره کن از طریق سایت های سینمایی و فضای مجازی به دست مان رسید، به ناگاه شور و شوقی اهل سینما را فرا گرفت که بار دیگر اثری از اصغر فرهادی تحسین همگان را در یکی از مهم ترین فستیوال های جهانی برانگیخته و حتی انتظار جایزه هم می رود.
علی معلم، سردبیر کهنه کار مجله دنیای تصویر یکی از معدود ایرانی هایی بود که در کن «فروشنده» فرهادی را دید و با تمجیدهایش، خیلی های مان ساعتی قبل از مراسم اختتامیه امیدوار شدیم که هم شهاب حسینی جایزه بهترین بازیگر مرد را از آن خود کند، هم فیلم جدا از تحسین منتقدان، نخل طلا را بار دیگر به ایران بیاورد. حالا که در آستانه اکران فروشنده در سینماهای داخل کشور قرار گرفته ایم، علی معلم بیشتر می تواند درباره فروشنده و حاشیه هایش برای مان حرف بزند.
آقای معلم شما جزو اولین ایرانی هایی بودید که فروشنده را دیدید. با توجه به نزدیک شدن به زمان اکران این فیلم در ایران می خواهیم کمی از آخرین اثر فرهادی برای مان بگویید.
- فیلم فروشنده در ادامه آثار آقای فرهادی و در سبک و سیاق فیلم های قبلی ایشان فیلم قابل قبول، پذیرفتنی و مناسبی است. خود من این فیلم را در کنار درباره الی قرار می دهم و به لحاظ جایگاه به نظرم بیشتر از آثار دیگر فرهادی مورد پسند مردم قرار خواهد گرفت چون هم سوژه خوبی دارد هم شکل پرداختن به آن به نوعی است که تماشاگر را جلب خواهد کرد.
در واقع اولین وظیفه هر فیلمی هم این است که داستان جدایی تعریف کند و به نظرم موضوعی که برای فروشنده انتخاب شده به سلیقه مخاطب ایرانی نزدیک خواهد بود و برای غالب افراد قابل حس و لمس است.
این مسئله در خصوص دوستداران حرفه ای سینما و طرفداران سینمای فرهادی مصداق دارد یا مخاطب عام هم می تواند از این فیلم لذت ببرد؟
- به نظرم تماشاگران سینما اصلا قابل تقسیم نیستند. خوشبختانه سینما تنها جایی است که نمی توانید تماشاگرانش را از هم تفکیک کنید. اگر فیلم بتواند داستان خودش را بگوید، مخاطب را جذب می کند. البته که سطح دریافت فیلم در سطوح مختلف تماشاگران متفاوت است.
در حالت معمول هر فیلم جدی با بحث هایی توأم خواهد بود. یعنی نظرات مختلف و بحث هایی که ایجاد می شود، گفتمانی را به وجود بیاورد اما همان طور که گفتم اولین وظیفه یک فیلم این است که برای تماشاگرانش داستان را خوب تعریف کند.
من قبلا جای دیگری هم گفته بودم که به نظرم در حال حاضر اصغر فرهادی بهترین داستانگوی سینمای ایران است و کسی است که داستانش را خیلی خوب می تواند تعریف کند. به نظ رمن در کنار ارجاعات بینامتنی و مسائل و دیدگاه هایی که یک فیلمساز مطرح می کند، اولین وظیفه اش این است که داستانش را خوب تعریف کند. همان طور که در این فیلم به شکل درام اجتماعی رخ داده و فیلمنامه واقع گرایی اجتماعی را بازتاب می دهد.
البته اصغر فرهادی از آنجایی فیلمساز شاخصی به حساب می آید که غیر از این مسئله داستان گویی به صورت موازی به فرم هم اهمیت زیادی می دهد و غالب آثارش به لحاظ فرم توانسته بیشتر منتقدان را راضی کند.
- بله، قطعا بین فرم و محتوا نمی توانیم فاصله ای ایجاد کنیم چون فیلم خوب فیلمی است که داستانش را با زبان سینما بیان کند. در این میان فیلمساز ابزاری مثل صدا، تمهیدات بصری و ... را برای بهتر گفتن داستانش به کار می گیرد. یک فیلم خوب حتما باید مونتاژ خوبی داشته باشد و از صدا و موسیقی به بهترین شکل ممکن استفاده کند. فیلم خوب فیلمی است که مقوله بازیگری در آن پررنگ باشد. به طور کلی محتوای فیلم برگرفته از زبان فیلم است و مثلا می توانم بگویم فروشنده از نظر فرم بهتر از کارهای قبلی فرهادی است.
با تمام این تعریف ها اما بعضی از مخالفان همیشگی و آنهایی که به هر دلیلی درصدد تخریب این گونه آثار هستند، بحث سیاه نمایی را پیش کشیده اند. آیا فروشنده اصغر فرهادی واقعا فیلمی است که سیاه نمایی کرده یا این انگ را به آن چسبانده اند؟
- به هر حال کسانی هستند که بدون اینکه فیلم را دیده باشند یا بدانند داستان فیلم چیست، اظهارنظر می کنند. این افراد آدم های ناآگاهی هستند و طبیعتا من نمی توانم درباره شان حرف بزنم. مطمئنا کارشناسان فیلم را می بینند و نظرات متفاوتی خواهند داشت. این مسئله کاملا طبیعی است و حتی در مورد مهمترین فیلم های تاریخ سینما هم مصداق دارد. یعنی ممکن است نظرات مختلفی وجود داشته باشد یا موضوعی که فیلم مطرح می کند، حساسیت های مختلفی را ایجاد کند.
طبیعی است هر فیلم خوبی باید این بحث ها را ایجاد کند. اما این بحث ها تا جایی که در حوزه فرهنگ مطرح شود مورد قبول است. آنجا که با رانتهای قدرت بحث ها از حوزه سینما و فرهنگ خارج می شود، اشکال دارد، وگرنه نظرات مختلف و تنوع سلایق پذیرفتنی است. ممکن است من از این فیلم خیلی خوشم بیاید اما کسانی باشند که خیلی آن را نپسندند. این کاملا طبیعی است. ما در نوشتن و ارائه نظر آزاد هستیم اما تا آنجایی که از گفتمان فرهنگی وارد گفتمان دیگری نشویم.
این حرف هایی که بعضی ها می زنند در حوزه نقد قرار نمی گیرد و اینها بیشتر افرادی هستند که با سیاست، باند، حزب، دسته و گروه کار دارند و به نظر من نظرات شان نوعی پیشداوری است. متاسفانه از این قضاوت ها در ایران خودمان زیاد داریم. حتی با دیدن عکس های فیلم درباره آن فیلم نظر می دهند.
یا حتی با خواندن خلاصه داستان دو خطی، فیلم را نقد می کنند.
- بله، این پیشداوری ها جامعه ما را خیلی اذیت کرده است. این مسئله رسانه های ما را هم درگیر کرده و بعضی ها ابراز نظر را با ابراز قدرت اشتباه گرفته اند. مطمئنا هر پدیده ای را می توانی دوست داشته باشی یا نداشته باشی اما اگر بخواهی با تحمیل نظر خودت از رفتارهای نامناسب غیرفرهنگی استفاده کنی؛ این یک بیماری نگران کننده است.
در مورد فروشنده یک شایعه نگران کننده هم وجود دارد و آن اینکه بعد از راه افتادن دوباره موج تحریم فیلم ها از سوی حوزه هنری، شنیده می شود فروشنده هم در سینماهای حوزه اکران نخواهد شد. البته این مسئله از مطالب و موضع گیری های رسانه های وابسته به حوزه نتیجه شده؛ هر چند که تهیه کننده فیلم گفته با سینماهای حوزه قرارداد بسته و مشکلی برای اکران وجود ندارد.
- من فکر می کنم در یک قالب مشخص می شود این مسئله را حل کرد و آن احترام به قانون است. متاسفانه در کشور ما بعضی افراد اخیرا نوعی از جمهوری اسلامی را پیشنهاد می کنند که ما به آن رأی نداده ایم. آنچه ما به آن رأی دادیم اساسش قانون بوده و مواردش هم مشخص است.
یکی از موارد این قانون احترام به پروانه هاست و تصمیماتی که گرفته می شود اما این مسئله دچار خلل شده و باید فکر عاجلی برایش کرد. وقتی فیلمی مجوز نمایش گرفته همه نهادها باید تابعیت و اکرانش کنند. همان طور که وقتی رسانه یا کتابی مجوز انتشار می گیرد همه باید تمکین کنند.
حالا ممکن است نظرات مختلفی وجود داشته باشد اما دستگاه های دولتی در کشور باید از این تصمیمات و پروانه ها دفاع کنند و این طور نباشد که هر کس هر جایی گیر کرد خط کشی های خودش را ارائه کند. ما خط کشی های خودمانی نداریم. یک قانون هست و همه باید از آن تبعیت کنند، حالا چه حوزه هنری باشد چه تلویزیون ما «نر داش غلام» نداریم.
سال ها پیش فیلمی روی پرده بود به اسم غلام ژاندارم که ناصر ملک مطیعی در آن ایفای نقش می کرد. یک جایی از فیلم می گفت این قانون که همه اش ماده دارد، بعد خودش نوشت، نر داش غلام. حالا در این مسئله اکران فیلم دیگر بسته به نظر من و شما نیست. نهادهای قانونی و وزارت ارشاد باید از این قانون دفاع کنند و وظیفه شان هم همین است.
اخیرا رییس جمهور در مورد لغو کنسرت ها موضع محکمی گرفته و اهالی سینما امیدوارند این تحکم در حوزه سینما هم وجود داشته باشد.
- اساسا اینکه در یک حوزه چند نهاد تصمیم گیرنده داشته باشیم بی نظمی به وجود می آورد. قانون می گوید به مواردی که در چارچوب قانون مشخص و تعریف شده احترام بگذاریم. حالا اگر هر نهادی با هر قدرتی که دارد از این مسئله جلوگیری کند، شلم شوربا و آشوب به وجود می آید و این آشوب به ضرر مردم خواهد بود چون مردم حق دارند که قانون داشته باشند.
در نظام مردم سالار که قانونمند هم هست محل اعراب ندارد. البته این کار من و شما نیست بلکه کار رییس جمهور و نهادهای نظارتی و قانونی و مجلس است که بر احترام به قوانین و دفاع از صاحبان حق تاکید کنند. مجلس، قوه قضاییه و دولت باید از حقوق افرادی که مورد ستم و هجوم قرار می گیرند دفاع کنند. اینکه یک گروه بیاید و بگوید چون از قیافه فلانی خوشم نمی آید فیلمش را دوست ندارم، بلبشو ایجاد خواهد کرد و این به هیچ وجه به نفع فرهنگ و کشورمان نیست.
شما بعد از اتفاقات و حاشیه هایی که در جشن حافظ رخ داد در این باره حرف نزدید. الان و بعد از گذشت مدتی از این حاشیه ها درباره حاشیه سازان و مسائلی که مطرح شد چه نظری دارید؟
- من تمایلی ندارم در این مورد صحبت کنم.
واقعا بعد از آن همه بی احترامی نمی خواهید چیزی بگویید؟
- اینها حاشیه هایی است که به متن مربوط نیست. متن ماجرا همان جشن حافظ است که با در نظر گرفتن و رعایت همه قواعد و قوانین برگزار شد.