به گزارش
ایران خبر، اکبری نبوی، کارشناس مجری بخش سینمایی «چشم شب روشن»، چهارشنبه ۳۰ فروردین میزبان امین تارخ، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون و مدرس بازیگری بود.
تارخ در ابتدای بحث درباره دلایل علاقه شدید به بازیگری در بین مردم گفت: «این ذات انسان است که میل به دیده شدن دارد و مربوط به قشر خاص و منطقه مشخصی نیست، بلکه در همه اشخاص وجود دارد. یکی از بهترین و کوتاهترین راهها برای رسیدن به این هدف نیز به غلط بازیگر شدن شناسایی میشود. اما چنین استنباطی درست نیست و این تفکر پسندیده نیست. چرا که بازیگری حرفه سختی است که گاه جانسوز و جانگذار میشود و زمانی که میل به شهرت در انسان اغنا میشود، سختیها بیشتر خود را نشان میدهد. چرا که بازیگر ماندن از بازیگر شدن سختتر است.»
او افزود: «همچنین مناسبات مالی که پشت این حرفه است به غلط استنباط میشود. بازیگران بسیاری داریم که شایسته و خوب بودند، اما به خاطر اینکه این حرفه همیشه نو به نو و تازه به تازه میشود و چهرههای ماندگار کمتری در تاریخ بازیگری میمانند، حالا دیگر شناخته شده نیستند.»
تارخ با بیان اینکه عمر بازیگری کوتاه است، یادآور شد: «تعداد کمی از مجموعه بازیگران تا آخر عمرشان بازیگر میمانند. چرا که بسیاری از بازیگران بعد از مدتی درخشیدن روی صحنه، پیشنهادات کمتری دریافت میکنند و دچار بازنشستگی زودرس و گوشهنشین میشوند. ما در انجمن بازیگران بیش از ۵۰۰ عضو داریم، اما ۳۰۰، ۴۰۰ نفر آنها مستمریبگیر هستند و نمیشود گفت بازیگری شغل پردرآمد و از نظر مالی خاص است. در سینمای دنیا هم همینطور است و افرادی چون وودی آلن که تا این سن به کارشان ادامه بدهند و موفق باشند کم هستند.»
این مدرس بازیگری با تأکید بر اینکه این هنر و حرفه هم مثل دیگر حرفه و هنرها نیازمند آموزش و تجربه است، ادامه داد: «بازیگری در عدم نصیب کسی نمیشود. در آمریکا هم آموزش بازیگری به عنوان یک اصل مطرح است، چون آموزشگاهها و دانشگاه های بسیاری برای این مبحث وجود دارد.»
بازیگر فیلمهای «مادر» و «دلشدگان» تصریح کرد: «استانیسلاوسکی پایه گذار علم نوین بازیگری است و مقولهای را به نام احساس، اکت و عمل شناسایی کرد و به معرض آموزش گذاشت. البته که بازیگری ابزارهای بسیار زیاد دیگری هم دارد اما همه چیز برای شکل دادن به یک شخصیت متکی به عمل است.»
او پس از پخش قسمتهایی از سریال «بوعلی سینا» در این باره گفت: «زمان سریال «ابن سینا»، ۳۱ ساله بودم. اولین کار تلویزیونی من قبل از انقلاب و سریالی به نام «شهر من شیراز» بود. بعد هم چند تله تئاتر کار کردیم. بعد از انقلاب هم با سریال «سربداران» کارم را آغاز کردم.»
تارخ با اشاره به مباحثی در حوزه بیان و بدن در بازیگری، بیان کرد: «بدن در ایفای نقش بوعلی سینا نقش اساسی داشت، چون از ۱۸ تا ۵۸ سالگیِ او را در برمیگرفت. من برای ایفای نقش ۱۸ سالگی باید ریتم تند و سریعی میداشتم، اما در سن ۵۸ سالگی نقش یک پیرمرد خمیده که حرکات آهستهای دارد را بازی میکردم.»
بازیگر سریال «معصومیت از دست رفته» با اشاره به گویش شاعرانه این سریال، افزود: «بازیگر باید مخاطب را وادار به شنیدن و تماشا کردن کند. طبق آموزههای استانیسلاوسکی، به مرور زمان و با آموزش و تجربه بیشتر، دیگر نقش ملاک نیست، بلکه این بازیگر است که نقش را از فیلتر شخصیت خود عبور میدهد. برای همین است که نقشی چون هملت، توسط هر بازیگر به شیوهای متفاوت اجرا میشود.»
این مدرس رشته بازیگری درباره وضعیت این حوزه اظهار کرد: «به لحاظ کیفیت، به ندرت اتفاقاتی در عرصه بازیگری حرفهای میافتد که میشود گفت تصادفی است و استعدادهای خاصی که نبوغ ویژهای دارند میآیند و تبدیل به بازیگر حرفهای میشوند. وضعیت آموزشی در دانشگاهها بسیار نامناسب است، من در ۲۳ سالی که کارگاه آموزشی بازیگری دارم با افراد دارای لیسانس و فوق لیسانس این رشته روبرو میشدم که وقتی میگفتم چرا به اینجا آمدهای، میگفتند در دانشگاه مدرک گرفتیم و حالا آمدهایم بازیگری را بیاموزیم! متاسفانه دانشگاه منزلت لازم را ندارد.»
تارخ تصریح کرد: «از پشت میز و نیمکت بازیگر درنمی آید و از کار عملی و کارگاه و یوگا کار کردن و پشت سر گذاشتن عرصهای که توانهای بالقوه فرد بالفعل دربیایند است که بازیگر شکل میگیرد. دانشگاه ها باید هرچه بیشتر به سمت کار کارگاهی بروند.»
او در بخش دیگری از سخنانش گفت: «در بین بازیگران ما متاسفانه بعضی و بعضی و بعضی از آنها دیدهام و شنیدهام که وقتی میخواهند فیلمنامه را به آنها بدهند تا پیش از کار بخوانند، میگویند فیلمنامه برای چه؟! پول چقدر می دهید؟! بعضی از تهیهکنندگان در این زمینه مقصر هستند. فردی را صرفا به مناسبت زیبایی به سرکار میآورند، در حالی که زیبایی پنج دقیقه اول فیلم فراموش میشود و مخاطب منتظر استعداد بازیگری در فرد مورد نظر است.»
تارخ در پایان سخنانش تصریح کرد: «ما نیازمند کار فرهنگی و صنفی به صورت توامان هستیم. مثلا جلسات هفتگی یا ماهیانه ای وجود داشته باشد که در آنها درباره اخلاق حرفهای صحبت شود تا به مرور کسی به خود اجازه ندهد چنین صحبتی کند. اما اکنون ما صاحب خانه سینمایی هستیم که مثل کانون بازنشستگان است و فعالیتهای فرهنگی آنچنانی در آن اتفاق نمیافتد، بنابراین نمیشود چنین توقعی داشت.»