از یک سو آمریکا به دنبال جایگزین برای داعش در عراق است و از سوی دیگر داعش احتمالا با تمرکز بر حضور در مناطق صحرایی، خود را تقویت خواهد کرد.
به گزارش
ایران خبر، در حالی که مردم عراق خود را برای جشن پیروزی نهایی در شهر موصل و شکست داعش در این شهر، آماده میکنند و بخوبی از اهمیت این شکست نظامی داعش در عراق، آگاهند، اما همچنان نگرانی درباره این گروه تروریستی که مدعی «خلافت» و تشکیل حکومت است، وجود دارد.
«عمر معربونی» نویسنده و پژوهشگر امور نظامی در یادداشتی با تیتر «پس از آزادی موصل، داعش کجا میرود» که وبگاه لبنانی «بیروت پرس» آن را منتشر کرد، به بررسی وضعیت داعش پس از شکست نظامی در عراق میپردازد.
در این یادداشت آمده است: چند ساعتی است که نیروهای عراقی از پایان عملیات در شهر قدیمی موصل خبر میدهند و مرحله آتی، دقیق و سرنوشتساز است و سوالاتی زیادی درباره سرنوشت این سازمان تروریستی مطرح است؛ سازمانی که «ابومحمد العدنانی» از سران برجسته و سخنگوی آن، در تاریخ 2014/06/29 موجودیت آن را اعلام و مدعی تشکیل «خلافت اسلامی» شد. سپس «ابوبکر البغدادی» به عنوان خلیفه آن در مسجد «النوری» در موصل بر آن تاکید ورزید. العدنانی که مرد شماره دو داعش به شمار میرفت و برخی وی را مغز متفکر این گروه تروریستی میدانستند، بعدها در 2016/08/30 کشته شد. هرچند که به خطا شایع شد که این البغدادی بود که اعلام خلافت کرده بود.
طبعا هدف از نگارش این مقدمه، تصحیح شایعه پایان «حکومت خلافت» است که گفته میشود، از مسجد النوری موصل اعلام موجودیت کرده است و حتی برخی میان شکست داعش در موصل و پایان ایده خلافت به دلیل تحولات میدانی جاری ارتباط قائل میشوند.
اما باید گفت: میان تحولاتی که تا به امروز در میدان نبرد روی داده، بیانگر شکستهای بزرگی است که داعش در بعد نظامی در عراق و سوریه متحمل شده است و حتی ممکن است، طی مرحله آتی که احتمالا کوتاه نیز نخواهد بود، داعش دیگر زمینی نداشته باشد که بخواهد بر آن سیطره داشته باشد اما رسیدن این گروه تروریستی به این درجه و سطح از فروپاشی و ضعف، به معنای تحقق شکست نهایی بر این گروه نیست. من وظیفه خود میدانم که منطق و ارکانی که داعش بر پایه آنها، اعلام موجودیت کرد و بسرعت صعود کرد را متذکر شوم.
این گروه تروریستی بر پایه ایده خلافتی تشکیل شد که از زمان سقوط خلافت عثمانی، آرزو و رویای دهها میلیون مسلمان بود. این گروه، بسیار هوشمندانه نام روزنامه خود را «دابق» گذاشت. دابق نام نبردی است که میان عثمانیها و حکومت ممالیک [حاکم بر مصر] روی داد و مقدمه ورود عثمانیها برای اشغال سوریه و نفوذ به جهان عرب برای صدها سال بود. این نام انتخاب شد زیرا در اذهان بسیاری این چنین القاء میشود که تکرار این سناریو این بار به نفع داعش میسر است.
نویسنده در ادامه مینویسد که فرماندهان داعش زمانی که دیدند دیگر نمیتوانند در شهر موصل بمانند، مسجد النوری را منفجر کردند تا این فرصت را از پیروز این میدان بگیرند که دقیقا از مکان و منبری که البغدادی از آنها، استفاده کرده، حرفی بزند. این به آن معناست که تروریستها میخواهند وجهه البغدادی در هر بحث و درسی که با مسجد النوری در ارتباط باشد، همچنان حفظ شود یا در هر مسئلهای مرتبط با این مسجد و موصل، نام البغدادی ابتدا به اذهان خطور کند.
معربونی در ادامه مینویسد: از آنجا که تفکر سلفی و تکفیری زمین حاصلخیز رویش داعش بود (و هست)، اکنون نیز میتواند زمینهساز پیدایش داعشی جدید با نامهای دیگر شود همانطور که اکنون شاهد این مسئله در سوریه، یمن، لیبی و ...هستیم. به طوری که صدها گروه دیگر با نامهای متفاوت، دقیقا همان تفکر و ایدئولوژی داعش را رواج میدهند و این مسئلهای قابل توجه است. آمریکا نیز که مدیر فنی این گروهها و سازمانهای تروریستی است و هر که را بخواهد، افراطی یا میانه رو اعلام میکند و در تلاشی آشکار میخواهد پیروزیهای نظامی در دو میدان سوریه و عراق را دور بزند.
در ادامه این یادداشت آمده است: آمریکا که میداند داعش در آخرین روزهای خود است، تلاش میکند با همراهی ترکیه، سوریه، قطر و امارات جایگزینی برای آن در عراق بیابد و این کار را با ایجاد یک رهبری تحت عنوان رهبری عربهای سنی با استفاده از رهبرانی که اساسا هیچ مشارکتی در مقابله با داعش نداشتهاند، انجام میدهد تا دولت عراق همچنان دولت گروههای مختلف و نه دولت شهروندی باقی بماند. آمریکا همچنین به دنبال حفظ فضای ایجاد شده برای تجزیه عراق یا دستکم تشکیل دولتهای خودگردان در این کشور همانند منطقه کردستان که از پیامدهای اشغال عراق از سوی آمریکاییها بود، است.
این کارشناس نظامی میگوید: هرچند که مانند خیلیها، بابت آزادی موصل از دست توحش داعش بسیار خشنودم اما نگرانیهای زیادی درباره مرحله پس از داعش دارم. به ویژه که میدانم این گروه تروریستی و سایر گروههای تکفیری دارای پایههای راسخ و ثابتی در بیش از یک مکان در جهان دارند و تنها در منطقه ما نیستند.
وی در ادامه به بررسی سرفصلهای مرحله پساداعش میپردازد و مینویسد که از آنجا که بررسی هر یک از این سرفصلها فرصت زیادی میطلبد، به همین اشارههای تیتروار بسنده میکند و صرفا پیشبینیهای خود را بیان میکند.
نگارنده این یادداشت مینویسد: درباره پیشبینیها، من معتقدم که داعش تلاش میکند تا پارامترهای سیطره و نفوذش را در بیش از یک مکان تقویت کند و این اقدام را در شبه جزیره سیناء، اردن و لبنان ادامه میدهد به گونهای که ضامن ارتباطات و نفوذش در منطقه باشد اما رویکرد و توجه اصلی آن، الجزائر، لیبی و نیجر خواهد بود تا مثلث نفوذش را در مناطق صحرایی تثبیت کند. لذا با وجود خوشحالی بسیارم از آزادی موصل، باید بگویم که ضروری است تلاش زیادی کنیم تا وارد مرحله تعادل میزان قوای راهبردی شویم که نخستین گامهایش را با ارتباط برقرار کردن میان مرزهای عراق و سوریه، برداشتیم.لذا برای کوتاه کردن دوره رویارویی که به نظر نمیرسد کوتاه باشد، باید دستاوردهای مرتبط با میدان نبرد و سیاست را حفظ کنیم.