پیمایشهای انجامشده در کشورهای پیشرفته نشان میدهد بیشتر مردم احساس میکنند ارباب سرنوشت خود هستند و کمتر کسی موفقیت در زندگی را به عوامل خارج از کنترل شخصی نسبت میدهد. در این کشورها همچنین اکثریت معتقدند کار سخت برای پیشرفت در زندگی بسیار مهم است. در حالی که در ایران اگر این سوالات پرسیده شود بسیاری چنین پاسخی نخواهند داد.
پس مردم ایران نیز باید به این باور برسند که قدرت و توانایی فرد است که باعث بالارفتن از نردبان ترقی میشود نه روابط و رشوه و شانس. لازمه آن هم قطع وابستگی بودجه دولت به نفت و تغییر نظام انگیزشی است که مبتنی بر کار و تولید باشد. مردم باید آموزش ببینند و درک و شناخت بهتری پیدا کنند که در نظام بازار آزاد و آزادی اقتصادی و تجارت و سرمایهگذاری است که کشور پیشرفت میکند و لازمه آن هم انحصارزدایی، ارتباط و اتصال به بازارهای جهانی و توجه به ملاک سود در مراودات با دیگران است.
در دوران جدید پساتحریم که قرار است سایه سنگین دولت از سر اقتصاد برداشته شود و اقتصاد نفتی جای خود را به اقتصاد غیرنفتی بدهد چنین روحیات ضدتوسعهای که حاصل فرهنگ نفتی است باید رخت بربندد.
نخستین سرمایه بهدست آمده از توافق، روحیه خوشبینی است؛ بهطوریکه جامعه به این باور رسیده است که سالهای سخت و زمستان ناامیدی، اینک به بهار امید و در آیندهای نه بسیار دور به تابستان ثمردهی تبدیل خواهد شد و آینده شغلی و سطح زندگی خود و فرزندانشان بسیار بهتر خواهد بود.
در فضای جدید پساتحریم، نسل جوان باید به این باور برسد که فرصتهای شغلی را در داخل و نه خارج از مرزهای ایران جستوجو کند و به آینده اقتصادی خود اطمینان داشته باشد. به این ترتیب، جریان معکوس فرار مغزها یعنی بازگشت ایرانیان مقیم خارج به داخل کشور شکل بگیرد.
ایران اقتصاد نوظهوری است که تاکنون جای آن در بین اقتصادهای نوظهور جهان خالی بوده است و درواقع دستکم 20 سال دیرتر میخواهد به صف اقتصادهای نوظهور بپیوندد. با رفع تحریمها امکان ورود صادرکنندگان ایرانی به بازار بزرگ آمریکا، فرصتی عظیم در اختیار آنها میگذارد. اقتصاد آمریکا هر ساله نزدیک به 3 تریلیون دلار تقاضای واردات کالاها و خدمات دارد. با توجه به سهم یک درصدی ایران از جمعیت و وسعت جهان و تنوع محصولات تولیدی، ایران میتواند بهطور میانگین 30 میلیارد دلار از صادرات خود را به تنهایی روانه بازار آمریکا کند و با رشد اقتصادی بالایی که در سالهای آتی به دست میآورد صادراتش را به ارقام 40 تا 50 میلیارد دلاری هم برساند، برای نمونه صادرات کره جنوبی به آمریکا بیش از 70 میلیارد دلار است.
در زمینه صادرات و ورود سرمایهگذاری به ایران، بخش گردشگری ازجمله بخشهایی است که زودتر از بقیه تاثیر مثبت میپذیرد و شاهد هجوم بالای گردشگران خارجی خواهیم بود. توجه به زیرساختهای گردشگری از حیث ساخت، نوسازی، بازسازی و گسترش بسیار ضروری است تا گردشگر آمده به ایران، دوباره و به دفعات به کشور بازگردد و درآمدی ماندگار و فزاینده به ارمغان آورد. جدا از اینها باید به این جنبههای بسیار مهم هم توجه کرد.
در کنار گسترش دادن شبکههای اطلاعاتی و اطلاعرسانی که اطلاعات دقیق و شفافی از فرصتها و شرایط و واقعیات ایران به خارجیها انتقال میدهد، باید به تقویت شبکه و شاهراه اینترنت و سرعت و پهنای باند نیز همت گمارد. با چنین تمهیداتی میتوان به سرمایهگذاران و شرکتهای خارجی در سفرهای اکتشافی به ایران کمک کرد تا فرصتها را بهتر سنجیده و قضاوت کنند.
از مداخلات و سیاستهای اقتصادی شوکآور و غیرقابل پیشبینی که باعث انصراف سرمایهگذار خارجی و تضعیف عملکرد اقتصادی میشود، باید پرهیز کرد و بوروکراسی کند و فاسد را اصلاح کرد.
چارچوب قضایی بیطرفانه و اطمینانبخش نیز از پیشنیازهای ضروری است تا امنیت جانی و مالی سرمایهگذار داخلی و خارجی حفظ و اعتماد به قوهقضائیه تقویت شود.
این بار هم تاریخ همچون گذشته قضاوت خواهد کرد که آیا ما توانستیم از فرصت به دست آمده به درستی استفاده کنیم یا این مورد هم به انبوه فرصتهای از دست رفته پیشین افزوده خواهد شد و بار دیگر قهرمان از دست دادن فرصتها لقب میگیریم.