محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی با عنوان «ستیزهجویی اجتماعی؟!»، به بررسی موضوع تنازعات اجتماعی و خانوادگی در کشور پرداخت:
چندی پیش پزشکی قانونی تهران اعلام کرد در سهماهه نخست امسال 26هزار و 734 نفر بهدلیل آسیبهای ناشی از نزاع به مراکز پزشکی قانونی استان تهران مراجعه کردهاند. طبق این گزارش، از کل آسیبدیدگان نزاع در سهماهه نخست امسال 17هزار و 265 نفر مرد و 9هزار و 269 نفر زن بودهاند.(1)
از این خبر چه تصوری در ذهن ما نقش میبندد؟ یک نزاع، درگیری و جنگ بهاستعداد دو لشگر، آن هم با تلفاتی که ثبت شده است! چرا زودرنج و کمطاقت شدهایم و با کمترین بهانه به جان هم میافتیم؟
آمار پزشکی قانونی حاکی است هر ساعت 72 درگیری منجر به جرح در کشور و 12 نزاع در تهران صورت میگیرد. فقط در دو ماه نخست سال گذشته 104هزار و 200 نفر بهدلیل صدمات ناشی از نزاع به مراکز پزشکی قانونی مراجعه کردهاند. بر همین اساس 104هزار پرونده در مراجع قضائی تشکیل شده و بیش از 200هزار نفر تنها در دو ماه درگیر کلانتریها و دادسراها و دادگاهها بودهاند.(2)
براساس اعلام رسمی قوه قضائیه، تعداد ورودی پرونده به دستگاههای قضائی بیش از 10میلیون بوده است.(3)؛ یعنی از هر 7 ایرانی، یک نفر سر و کارش با دادگاه، دادسرا، کلانتری و... است.
دستگاههای فرهنگی و مذهبی در کشور چه میکنند؟ ما دارای مکتبی هستیم که همه را دعوت به سلم و صلح و صبوری و حلم میکند. ما در فرهنگ علوی و نبوی آموختهایم ببخشیم و متواضع باشیم و اخلاق الهی را در جامعه پاس بداریم. کارکردها و کاربردهای دینی ما برای فصل خصومت، ایجاد سازش و آشتی و اعلام برادری و رواداری کجای جامعه ما باید نمود داشته باشد؟
روایت داریم امام رضا(ع) پیامی را توسط حضرت عبدالعظیم حسنی(س) به شیعیان بهویژه مردم ایران دادند و فرمودند: "سلام مرا به دوستان برسان و به آنها بگو شیطان را به خود راه ندهید. آنها را فرمان بده به رها کردن ستیزهجویی و روی آوردن به یکدیگر، چرا که این کار موجب نزدیک شدن به من است و نیز فرمان بده به اینکه خود را به درافتادن با یکدیگر مشغول نسازند که من با خود عهد کردهام چنین کنم که از خدا بخواهم سختترین عذاب را در دنیا به وی برساند و در آخرت جزو زیانکاران باشد... و نیز آنها را آگاه کن اگر دوستان مرا بیازارند، از حوزه ولایت من خارج میشوند و بهرهای از ولایت ما نخواهند داشت و من از این سرنوشت به خدا پناه میبرم."(4)
آیا ما با این کارنامه از ستیزهجویی اجتماعی تحت ولایت امام هشتم(ع) هستیم؟ چرا اینقدر ما را با هم مشغول کردهاند؟ چرا یک دلخوری ساده را به نفرت، نفرت را به کینهجویی و کینهجویی را به انتقام تبدیل میکنیم؟ این معضل اخلاقی اختصاص به حوزه اجتماعی ندارد. در حوزه "سیاسی" هم دچار این مصیبت هستیم. ریشه فتنه 88 همین کینهجویی و ستیزهجویی بود که سرویسهای امنیتی دشمن بر آن سوار شدند و اقتدار و امنیت ملّی پاکترین حکومت روی زمین را به چالش کشیدند.
براساس دادههای آماری مراکز معتبر، از هر 5 ازدواج در شهرستانها یکی و از هر سه ازدواج در تهران یکی منجر به طلاق میشود.(5) معلوم میشود آن ستیزهجویی اجتماعی، تا عمق اجتماع ما ریشه دوانده و به خانههای ما نیز راه یافته است.
دهها هزار مرکز مشاوره، کارآمدی خود را در "وصل" از دست دادهاند و عمدتاً به مدیریت "فصل" روی آوردهاند. سرریز این رویکرد بهگونهای فاجعهآمیز است که خود را در شکل "طلاق توافقی" نشان میدهد؛ یعنی مرحلهای که هر دو طرف میپذیرند تنها راه، جدایی است و هیچ فرمولی برای بازگشت مسالمتآمیز به زندگی نیست. آمار زندگی مجرّدی در ایران چه قبل از ازدواج و چه پس از ازدواج و طلاق نگرانکننده است.(6)
اینکه چه باید کرد را باید جامعهشناسان، روانشناسان، اساتید علوم اجتماعی، قُضات، مسئولان قضایی و امنیتی و نهادهای مربوط بهویژه شورایعالی انقلاب فرهنگی پاسخ دهند، اما در همین مختصر که میشود راهحلی نشان داد، چند کلمهای از باب نصح یادآوری میشود.
خدا رحمت کند مرحوم دولابی را که میفرمود: لُبِّ اخلاق در دو کلمه است؛ "مرنج" و "مرنجان" و نیز میفرمود: بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی و خانوادگی ما با این دستور عالی اخلاقی قابل حل است. در این دو کلمه دریایی از معرفت و معانی نهفته است.
مرحوم حاجآقا مجتهدی رحمةاللهعلیه قصه همین رهنمود اخلاقی را اینطور بیان میکند که مرحوم آخوند در سفر مشهد از آقای نخودکی اصفهانی خواستند او را موعظه کند، آقای نخودکی فرمودند: "مرنج" و "مرنجان". مرحوم آخوند ملاحسینقلی همدانی سؤال میکنند: "مرنجان را فهمیدم که کسی را نباید برنجانم اما مرنج یعنی چه؛ مگر میشود کسی که به من اهانت کرده یا حقی را ضایع کرده از او نرنجم؟" مرحوم نخودکی میفرماید: علاج آن است که خود را کسی ندانی. اگر خود را کسی ندانستی، دیگر نمیرنجی!
ریشه ستیزهجویی اجتماعی، غرور، تکبّر، خودخواهی، خودبینی، خودپسندی و... است. با این رذایل اخلاقی باید مقابله شود. در همین تهران 10میلیون نفری، چند کرسی اخلاق داریم که صاحبنفسانی امثال دولابیها و نخودکیها و... آلودگیهای روح ما را با نکتهسنجیهای اخلاقی بشویند؟ چند عالم اخلاقی داریم که این سروده حافظ را در گوش جان ما زمزمه کنند: وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم/ که در طریقت ما کافریست رنجیدن.
با این روحیه که "نرنجیم" باید صبح را شام کنیم؛ ضمن اینکه کسی را هم "نرنجانیم". اگر به این مقام و مرتبت رسیدیم، قطعاً بساط پروندههای قضائی ستیزهجویی اجتماعی محو خواهد شد.
پینوشتها:
1 ــ رسالت، 4 مرداد 94
2 ــ سایت الف، 9 مرداد 93
3 ــ رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه، فارس 94.3.29
4 ــ بحارالانوار، ج 71، ص 231 و نیز اختصاص شیخ مفید، ص 247
5 ــ محمدرضا رستمی معاون ساماندهی امور جوان وزارت ورزش و جوانان ــ مهر 94.5.3
6 ــ مسئولین مختلف دراینباره اظهار نگرانی کردهاند، از جمله فهیمه فرهمندپور، مشاور وزیر کشورــ مهر 93.9.12.