بیستمین گزارش تحلیلی بازار سهام را در حالی منتشر می کنیم که 20 ماه از شروع سقوط تاریخی بورس تهران گذشته است،از آن زمان تاکنون شاخص بورس تهران که زیان سرمایه گذاران را با انحراف جدی نشان می دهد،حدود 30 درصد افت کرده است به این معنی که هر کس در 15 دی 92 سهمی خریداری کرده است تا الان یک سوم از دارایی خود را از دست داده است و اگر سود تقسیم شده در مجامع را از بازدهی سرمایه گذاران کسر کنیم زیان سرمایه گذاران در سهام 40 درصد برآورد می شود و اگر تورم 20 ماه گذشته را در نظر بگیریم به شناسایی زیان بیش از 60 درصدی توسط سرمایه گذاران بازار سهام می رسیم.بله 60 درصد!این عدد اشتباه نیست.سرمایه گذاران بازار سهام در 20 ماه گذشته حدود دو سوم از دارایی خود را از دست داده اند و در شکل گیری این شرایط اسفناک بورس، در کنار ریسک های سیاسی و بیرونی مسئولان دولت و سایر مسئولان هم مقصر و شریک هستند.
بورسی که به تغییر در دولت امید داشت...
در نوشتار امروز قصد داریم تعارفات را کنار بگذاریم و درباره دلایل سقوط فرسایشی بورس تهران در 20 ماه گذشته بیشتر بنویسیم.
با روی کارآمدن دولت تدبیر و امید،امیدواری ها نسبت به آینده کشور بیش از گذشته تقویت شد.قبل از خرداد 92 مردم روزهای سختی را سپری کرده بودند و التهابات سیاسی رخ داده به ویژه در خصوص پرونده هسته ای ایران،رشد حدود 4 برابری نرخ ارز را در پی داشت.در بورس تهران اما شرایط متفاوت تر از سایر بخش های کشور بود،رشد قیمت دلار برای صاحبان سرمایه این فرصت را ایجاد کرده بود که دست کم برای حفظ ارزش دارایی خود سهم بخرند،آن هم سهام شرکت هایی که نرخ محصولاتشان به دلیل رشد قیمت ارز و تورم کم سابقه سه برابر شده بود.بدین ترتیب بورس تهران از مهر 91 تا 24 خرداد 92 رشدی معادل 73 درصد را از خود به نمایش گذاشت،رشدی که حسن روحانی در آن نقشی نداشت و اصطلاحا به دلیل نوسان نرخ ارز و تورم رخ داده بود.
اما بعد از 24 خرداد 92 اوضاع متفاوت بود،بورس دیگر به نرخ فروش شرکت ها یا رشد سود آن ها نگاه نمی کرد،بورس به چهره آرام حسن روحانی می کرد که شعار اعتدال داشت و به محمد رضا نعمت زاده که 3 روز قبل از رای گیری انتخابات ریاست جمهوری به تالار حافظ آمده بود و در بین اهالی بورس از تغییر اساسی شرایط مملکت در صورت پیروزی روحانی در انتخابات سخن می گفت.بورس دیگر استرس ظاهر شدن محمود احمدی نژاد در صفحه تلویزیون را نداشت که با حرف و سخنی بازار فردا را به هم بریزد. احساس می شد امید به بورس بازگشته است.
بیش از 2 سال از آن روزهای تاریخی می گذرد،دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجی عملکرد خوبی داشته و ایضا توانسته به مهمترین شعار انتخاباتی خود یعنی کنترل تورم عمل کند.اما ما از زوایه بورس به عملکرد دولت تدبیر و امید نگاه می کنیم و از نظر ما به عنوان یک شهروند نیز عملکرد دولت در غالب حوزه ها قابل تقدیر است و دوست داریم در بورس هم این داوری ادامه یابد ولی به بورس که می رسیم حکایت متفاوت است. دست کم تا کنون چنین بوده است.
طبق آخرین آمار رسمی اعلام شده 8 میلیون نفر در ایران صاحب کد معاملاتی هستند که حدود 700 هزار نفر از این کدهای معاملاتی در سال 92 فعال بوده اند یعنی در سال حداقل یک بار معامله سهام داشته اند.اما از زمان روی کار آمدن حسن روحانی بورس رفتارهای متفاوتی از خود نشان داده است.بازار سهام که تا قبل از انتخابات 92 رشدهای آهسته و پیوسته ای را پشت سرگذاشته بود از 24 خرداد ماه 92 هیجان را در دستور کار خود قرارداد این هیجان ها تا مهر 92 ادامه پیدا کرد یعنی زمانی که روحانی گفت و گویی تلفنی با رئیس جمهور آمریکا داشت.پس از آن دیگر سهمی در بازار سهام فروشنده نداشت و هر روز سهامداران در بورس 4 درصد و در فرابورس 5 درصد سود می کردند.این شرایط تا 15 دی ماه 92 ادامه پیدا کرد زمانی که سهامداری در بورس آرزوی خیلی از ایرانیان شده بود،شرایطی که تا آن زمان بورس تهران 92درصد(بازدهی بورس از 24 خرداد 92 تا 15 دی ماه همان سال) سود نصیب سرمایه گذارانش کرده بود.اما تاسف این که دولت در آن روزها کار خاصی برای مهار هیجان های کاذب بورس نداشت،گویی آن ها هم دوست داشتند بورس به عنوانی یکی از المانهای کاری دولت هر روز بی خود و بی جهت بالا برود.
یادباد آن روزگاران یاد باد!
باری؛آن روزهای طلایی بورس تهران به سرعت سپری شد و دوران خشکسالی شروع شد.دورانی که بورس سرمست از آمدن دولت جدید لحظه ای به خود آمد و به وضعیت رکودی اقتصاد نگاه کرد و ایضا به صورت های مالی نه چندان دلچسب شرکت ها؛بله.در 15 دی 92 بورس تازه متوجه شد که دوران موج سواری بر روی تورم تمام شده.متوجه شد که گفت وگوی تلفنی اوباما و روحانی دلیلی بر توافق ایران با غرب نیست و متوجه شد که راه درازی برای بهبود اوضاع در پیش است.اما در شرایطی که بورس درحال متوجه شدن خیلی از واقعیت های اقتصادی بود،خیلی از دولتمردان هم بی توجه به سرمایه های مردم در بورس افت بورس را به سقوط تبدیل کردند.وزیر نفت از خوراک 20 سنتی صحبت کرد و پس از بحث و جدل فراوان نرخ خوراک پتروشیمی ها که 23 درصد از ارزش بازار سهام را در اختیار دارند را با 6 برابر رشد 13 سنت به خانه ملت فرستاد و با موافقت نمایندگان نهایی کرد.کمی آن طرف تر وزیر صنعت دولت یازدهم که بورسی ها او را یکبار در تالار شیشه ای با وعده های فراوان ملاقات کرده اند داعیه صیانت از اموال دولت را سرداد و با این توجیه که معادن سنگ آهن برای دولت است،بهره مالکانه سنگین(30 درصد از برداشت ماده معدنی) را برای شرکت های سنگ آهنی به عنوان دارندگان 8 درصد از ارزش بازار سرمایه تعیین کرد و به مجلس فرستاد.بعد از آن هم که قیمت فروش گندله این شرکت ها را تا 20 درصد کاهش داد تا عملا این شرکت های برتر بازار سهام به سختی بتوانند حقوق کارکان خود را بپردازند.ولی اقدامات برخی از مسئولان برای به زیرکشاندن! شاخص بورس به همین دو مورد ختم نشد بلکه آن ها نیم نگاهی هم به صنعت بانکداری داشتند،صنعتی که 12 درصد از ارزش بازار سرمایه را اختیار دارد.یک روز اساسنامه جدید برای آن ها نوشتند که عملا خیلی از اختیارات هیات مدیره بانک ها را سلب کردند.در روزی دیگر فقط به نرخ های سود سپرده 28 تا 32 درصدی موسسات غیرمجاز نگاه کردند و در حین همین نگاه های معنادار خود برای بانک ها سقف سود 22 و بعدا 20 درصدی تعیین کردند تا قدرت رقابت را از آن ها بگیرند.اما سهامداران بانک ها که در گذر از این شرایط خود را برای دریافت سود نقدی در مجامع بانک ها آماده کرده بودند سه روزمانده به مجامع بانک ها شاهد مداخله بانک مرکزی در تعیین سقف سود برای این صنعت بودند.درباره سایر صنایع که نمی توانند به دلیل سیاست کنترل تورم قیمت محصولات خود را مطابق با تورم و افزایش دستمزدها افزایش دهند حرفی نمی زنیم.همین اقدامات دولت در سه صنعت بانکداری،پتروشیمی و سنگ آهن که حدود نیمی از ارزش بازار سهام را در اختیار دارند،دلیل مهمی برای وضعیت کنونی بورس تهران است.
پشت پرده خوراک پتروشیمی ها چیست؟ماهم بدانیم؟
الان 9 ماه است که قانون جدید نرخ خوراک در مجلس تصویب شده،فلسفه تصویب این قانون این بود که دولت مثل سال 92 و 93 هر نرخی را که دلش می خواهد برای خوراک پتروشیمی ها تعیین نکند.این قانون می گفت قیمت خوراک واحدهای پتروشیمی متناسب با معدل وزنی درآمد حاصل از فروش گاز و یا مایع تحویلی برای سایر مصارف داخلی، صادراتی و وارداتی، قیمت محصول با حفظ قابلیت رقابتپذیری محصولات تولیدی در بازارهای بینالمللی و بهبود متغیرهای کلان اقتصادی تعیین شود.بعد از تصویب قانون مزبور کارگروهی در سه وزارتخانه مرتبط تشکیل شد تا قیمت خوراک پتروشیمی ها را برای 10 سال آینده تعیین کند اما هنوز این کارگروه بعد از گذشت 9 ماه از تصویب قانون مزبور به دلیل مخالفت های مکرر وزارت نفت ،قیمت خوراک پتروشیمی ها را تعیین نکرده است.جالب است بدانید که به تازگی قیمت خوراک در سال 91 و 92 مشخص شده است،یعنی همان قانون عطف به ماسبق شدن خوراک 13 سنتی در سال های 91 و 92 تازه لغو شده است!
خروج از رکود،کجاست؟کو!؟
قصد از توصیف شرایط صنایع مهم و حساس بورس این بود که یک بار دیگر مرور کنیم که چه بر سر بازار سهام گذشته و چرا اصلا سرمایه در این بازار دیگر اعتمادی به هیچ کس و هیچ چیز ندارد.مقصر آب شدن سرمایه های مردم در بورس فقط شرایط سیاسی نیست،الان یک سال است که دولت از خروج کشور از رکود صحبت می کند،سوال نگارنده این است که اگر کشور از حالت رکود خارج شده چرا فولاد مبارکه به عنوان غول فولادسازی ایران باید 40 درصد از سود خود را در بهار امسال از دست بدهد؟چرا ذوب آهن اصفهان زیان ده شده؟چرا پتروشیمی ها بعد از کاهش سودهای سال گذشته الان به سختی درجا می زنند؟چرا سیمانی ها کوره های خود را دائما خاموش می کنند؟چرا کاشی های تولید شده کاشی سازان مشتری ندارد؟چرا خودروسازان به نقطه سر به سر رسیده اند؟چرا صنایع کوچک مثل کابل قندی و پارس الکتریک برای زنده ماندن ناچار به فروختن زمین های خود شده اند ،چرا ارزش معاملات بورس به یک سوم شرایط عادی رسیده است؛مگر بورس ویترین اقتصاد کشور نیست؟ و ده سوال و چراهای دیگر!؟
باری؛بورس چاره ای جز تحمل این شرایط را ندارد!تنها توصیه باقی مانده این است که مردم اصلا به بورس نیایند و اصلا به این بازار اعتماد نکنند!چون گویا بازار سرمایه اصلا برای مسئولان مهم نیست و ظاهرا مشکلات اقتصادی کشور آنقدربزرگ و پیچیده است که جایی برای فکرکردن به بورس باقی نگذاشته... !تنها امید باقی مانده نهایی شدن توافق است،شاید در آن زمان مثل دوسال پیش بورس تحث تاثیر خبرها قدری بالابرود و قدری از زیان های مردم جبران شود،شاید آن موقع اسمی غیر از کوره پول سوزی بتوان برای بورس تهران انتخاب کرد.
در هفته قبل چه خبر بود؟
در هفته گذشته ارزش معاملات در دو بازار بورس و فرابورس برابر با 1.136 میلیارد تومان رقم خورد و ارزش معاملات خرد ( بدون معاملات بلوکی و اوراق مشارکت ) هم در بازار بورس و فرابورس 307 میلیارد تومان به ثبت رسید.
افت شاخص بورس از ابتدای هفته تا انتهای هفته ( از 65.218 تا 64.206 واحد ) معادل 1.55درصد بود و افت شاخص فرابورس نیز از 750 تا 728 واحد برابر با 2.93درصد ثبت شد.بررسی وضعیت تکنیکی شاخص بورس نیز حاکی از آن است که شاخص كل ظاهرا در داخل يك محدوده تراكمي در حال نوسان است،به گونه اي هم هر چه پيش مي رويم نوسانات شاخص كل محدودتر مي شود.
در حال حاضر ضلع پاييني اين الگو حوالي ٦٣٢٠٠ واحد قرار دارد كه با رسيدن به آن انتظار داريم كفه تقاضا در بازار سنگين تر از قبل شود.در صورت دريافت پالس هاي بازگشتي احتمال رشد شاخص كل تا حوالي ٦٨٠٠٠ واحد وجود دارد.