ایران خبر- ایام آخر ماه صفر مالامال از غم رحلت جانگداز رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله است. شخصیت اول جهان اسلام، خانم انبیا، او که شهرتی جهانی دارد و حتی آنها که وی را نمی شناسند هم احتمالا نامش راشنیده اند. اما در این میان غم غربت رسول خدا(ص) خودنمایی میکند. شاید بارها به مناسبت های گوناگون از غربت اولیا خدا و به ویژه ائمه معصومین علیهم السلام سخن به میان آمده باشد اما کمتر به غریبی رسول خدا(ص) و غربت دین اسلام پرداخته شده است.
پیامبر(ص) در کلامی تأملبرانگیزی در این باره میفرمایند:
إِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِيباً وَ سَيَعُودُ غَرِيباً كَمَا بَدَأَ فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ...؛ [1]
اسلام با غربت شروع شد و در آینده باز به غربت خواهد رسید پس خوشا به حال غریبان!
رسول گرامی اسلام دو نوع غربت را معرفی می نماید: غربت اول، غربت آغازین اسلام است، که با یک عده انسانهای مشرک و معاند و انکارکننده مواجهه شد. این غربت در مقابل کفر بود. اما غربت دوم آن، غربت در برابر تأویل و تحریفها است؛ کسانی که اسلام را پذیرفتهاند اما فرامین آنرا با نفسانیات و دنیاپرستی خودشان مخلوط میکنند، اسلام را تحریف میکنند و چهره غیرواقعی از آن نشان میدهند و باز اسلام غریب میشود. اوج مظلومیت و غربت اسلام نیز در آخرالزمان اتفاق می افتد.
غربت رسول الله (ص)
نمونه انسان کامل، آنکه در اوج صفات انسانی و ایمانی قرار گرفته است، کسی جز رسول الله (ص) نیست. ایشان در نهایت غربت به پیامبری مبعوث شدند و در این راه سختی های بسیار تحمل کردند، حتی روزهای اوج قدرت اسلام پر است از شرح غربت پیامبر اکرم (ص)، ایشان در نهایت غربت نیز از این جهان رحلت فرمودند. آنقدر غریب که تنها پس از گذشت چند روز از رحلتشان منافقین پرده از چهره خویش کنار زدند و بر گرد خانه تنها یاردگار و پاره تن حضرت جمع شدند و بغض و کینه پنهان چندین ساله خویش را آشکار نمودند.
رسول الله (ص) در شرح غربت خویش میفرمایند:
ما اُوذِیَ أحَدٌ مِثلَ ما اُوذِیتُ فی اللّه؛ [2]
احدی مانند من در راه خدا آزار ندیده است .
غربت اهل بیت رسول الله (ص)
غربت رسول الله (ص) بعد از ایشان در میان اهل بیت شان نیز ادامه یافت. در حالیکه هنوز پیکر مطهر پیامبر(ص) تشییع و تدفین نشده بود گروهی برای غصب حق خلافت از امیرالمومنین(ع) گرد هم آمدند، فدک را به ناحق گرفتند و حضرت فاطمه (س) را غریبانه به شهادت رساندند. این غربت با خانه نشینی و عدم درک مقام والای امیرالمومنین علی (ع) و شهادت ایشان ادامه یافت و در سایر ائمه علیهم السلام نیز امتداد پیدا کرد.
البته گوشه ای از دریای غربت رسول الله (ص) و اهل بیت مطهر ایشان را می توان در میام مومنین حقیقی ایشان نیز مشاهده نمود.
مومن، در دنیا غریب است
ذاتا انسان موجود غریبی است، گاه با سرگرم شدن به زندگی غربت خویش را از یاد میبرد و یا وجود پدر و مادر و همسر و فرزندان میتواند اندکی از غربت او بکاهد، اما هیچ یک از اینها نمیتوانند انیس جان او باشند. و البته مومن غریبتر است.
امیر المومنین علی (ع) در نامه بیست و هفتم نهج البلاغه غریب را چنین معرفی می نماید:
وَالْغَرِیبُ مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ حَبِیبٌ.
و غریب کسی است که دوست و همراهی ندارد.
مؤمن هرچه در مراتب ایمانی رشد میکند، به غربت نزدیکتر میشود. مؤمنان حقیقی با جسمشان با مردم زندگی میکنند ولی با دل، خدا را بندگی میکنند. حتی گاهی به ظاهر دچار آسیب و ضرر دنیایی نیز می شوند اما هیچ چیز نمی تواند مانع رابطه ایشان با خدا شود. خداوند در قرآن کریم در مورد اینها میفرماید:
رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ [3]
زن و فرزند و خانواده و مال و امکانات او را به حرام نمیاندازد، باعث نمیشود از یاد خدا غافل شود.
و رستگاری از آنِ مومنانی است که تسلیم تمام دستورات پروردگار باشند؛ اینجاست که چون همهی مردم بهطور کامل تسلیم و مطیع نیستند، مؤمنین واقعی غریب و تنها میمانند؛ غربتی که تحملش بسیار سنگین است؛ اما در عوض بالاترین درجات و تقرب به خداوند را به همراه دارد.
امام باقر علیه السلام در کلامی نورانی میفرماید:
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ هُمُ النُّجَبَاءُ وَ الْمُؤْمِنُ غَرِيبٌ وَ الْمُؤْمِنُ غَرِيبٌ ثُمَّ قَالَ طُوبَى لِلْغُرَبَاءِ. [4]
به درستی که مومنان رستگار شدند، ایشان نجیبند و در ادامه سه بار با تاکید میفرمایند که مومن غریب است و خوشا به حال غریبان.
اما غریب کیست؟
پس از آنکه پیامبر کرم(ص) فرمودند: «
إِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِيباً وَ سَيَعُودُ غَرِيباً كَمَا بَدَأَ فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ...»؛ از ایشان سوال شد، غریبان چه کسانی هستند؟
حضرت در پاسخ فرمودند:
الذين يحيون ما امات الناس من سنّتی [5]
آن ها كسانی هستند كه آن چه را مردم از حكمت و سنت من ميرانده اند، زنده می گردانند.
یعنی کسانی که به احیای سنت های رسول خدا در جامعه میپردازند در حالیکه مردم آن سنت ها را رها کرده اند، در چنین موقعیتی مومنین برای رفع غربت دین تلاش می کنند و همین تلاش بر غربت مومن می افزاید.
رسول الله در ادامه میفرمایند:
الذين يصلحون اذا فسد الناس....
آنان كه پيوسته در همه امورشان به سوى صلاح و درستى حركت مى كنند، در زمانى كه مردم به خاطر جاذبه هاى شيطانى در همه جهات زندگى خويش به جانب فساد و معصيت و گناه و لذتهاى نامشروع قدم برميدارند.
امام صادق علیه اسلام نیز در کلام بلندی غربا را چنین توصیف می کند:
أنَّ رضاالله و طاعته و نصیحته لاتُقبل و لایوجد و لاتُعرف الا فی عباد غرباء [6]
رضایت، طاعت و نصیحت خدا، اصلاً نزد کسی غیر از غربا پیدا نمیشود. غربا خدا را حقیقتاً عبادت میکنند. اصلاً کسی نمیتواند بندگی خدا را بکند مگر غربا.
بعد میفرماید:
اخلا من الناس سِخریّا کما ینهون من المنکرات؛ [7]
گروهی از مردم، اینها (غربا) را مسخره میکنند چون نهی از منکر میکنند.
با وجود آنکه مومنان در نهایت محبت و با رعایت شرایط و انتخاب بهترین راهها سعی در دوری دیگران از اشتباه دارند اما همین نهی از منکر نیز موجب غربت ایشان میگردد.
امام صادق (ع) در ادامه میفرماید:
واعلم رَحِمَک الله لاتنال محبه الله الّا ببغض کثیر من الناس؛ [8]
بدان، خدا تو را رحمت کند که محبت خدا نمیرسد به کسی مگر با بغض عده زیادی از مردم (مؤمنان ضعیف).
اگر بخواهید مؤمن قوی باشید به بغض کثیر منالناس مبتلا میشوید و غریب خواهید شد. امام صادق (ع) میفرمایند: ثمرۀ این غربت، محبتالله است. کسی به چنین غربتی مبتلا شود، خدا به او مهر میورزد.
غربت مومن جز در انس با خدا برطرف نمی گردد
در طریق هدایت، تنهایی و غربت، یک سنت رایج الهی برای مؤمنان است. مؤمن از این تنهایی و غربت وحشت نمیکند. زیرا مؤمن با جمعیت از غربت بیرون نمیآید بلکه با خدا از غربت درمیآید.
امیرالمومنین (ع) در وصف مومن میفرماید:
لَا يَثِقُ بِغَيْرِ رَبِّهِ غَرِيبٌ وَحِيدٌ جَرِيدٌ حَزِينٌ يُحِبُّ فِى اللَّهِ وَ يُجَاهِدُ فِى اللَّهِ [9]
مومن به غیر خدای خویش تکیه نمی کند، غريب و يكتا و اندوهگين(حزن قلبی) است، براى خدا دوستى می كند و در راه خدا جهاد می نمايد.
مومن غربت خویش را سرمایه مناجات قرار میدهد، انیس و مونس حقیقی او خداست. اگر همه عالم راهی را بروند و راه خدا، راه دیگری باشد او راه خدا را میرود. مؤمن غریب با غربت به قربةً الیالله میرسد.
در فرزی از دعای مشلول بدین مضمون اشاره دارد:
يَا صَاحِبَ كُلِّ غَرِيبٍ يَا مُونِسَ كُلِّ وَحِيدٍ
غربت مومنان در آخرالزمان
درباره روزگار غربت اسلام در آخرالزمان احادیث بسیاری نقل شده است. پیامبر اکرم(ص) در روایتی دوران آخرالزمان را چنین توصیف می نمایند:
روزگاری خواهد آمد که دین خدا تکه تکه خواهد شد. سنت من در نزد آنان بدعت و بدعت در نزد آنان سنت باشد، شخصیت های بزرگ در نزد آنها حیله گر خوانده می شوند و اشخاص حیله گر در نزد مردم، با شخصیت و وزین خوانده شوند. مومن در نزد آنان حقیر و بی مقدار می شود و فاسق به پیش آنها محترم و ارجمند باشد، کودکانشان پلید و گستاخ و بی ادب و زنانشان بی باک و بی شرم و بی حیا شوند، پناه بردن به آنها خواری و اعتماد به آنان ذلت و درخواست چیزی از آنها نمودن، جامه درویشی به تن کردن و مایه بیچارگی و ننگ است.
ایشان در ادامه میفرمایند: زمانی بر مردم بیاید که هر کس دین خویش را به سختی حفظ کند. دینداری شان بسان کسی ماند که آتش در دست خود نگه دارد.
از علی بن ابی طالب(ع) درباه آخرالزمان سوال شد: آیا در آن زمان مومنانی وجود دارند؟ حضرت فرمود: آری. باز پرسیده شد: آیا از ایمان آنان بر اثر فتنه ها چیزی کاسته می شود؟ فرمود: نه، مگر آن مقدار که قطرات باران از سنگ خارا بکاهد اما آنان در رنج بسر برند.
امام صادق(ع) سختی مومنان در آخر الزمان را چنین تشریح می نماید: «در آن زمان می بینی که پیروان همه ادیان تحقیر می شوند و حتی هر کس که یک فرد دیندار را دوست داشته باشد. مردم ارتباط با او را تحریم می کنند و او را از خود می رانند.» [10]
لذا در دعای شکواییه که سفارش شده هر روز در آخرالزمان بخوانید میفرماید: «
اللهم نشکو الیک فَقدَ نبینا و غببة ولینا و قِلّة عددنا و کثرة عدونا...» پس یکی از وجوه غربت آخرالزمان، قلّت عدد و زیادی دشمنان و گسیختگی امت اسلام و پراکندگی مسلمانان است و در این میان تنها یک عده مؤمنان حقیقی هستند که آنان غربا هستند.
اما تجلی غربت در آخر الزمان وجود نازنین امام زمان (عج) است. اميرالمؤمنين علیه السلام در باره غربت حضرت مهدی (عج) میفرماید: صاحب اين امر (غيبت) تنها و يگانه و غريب است. [11]
سزاست اگر مومنین در غربت ولی خویش ندبه جدایی و تنهایی سر دهند؛
أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ أَيْنَ الْمُتَخَيَّرُ لِإِعَادَةِ الْمِلَّةِ وَ الشَّرِيعَةِ أَيْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْيَاءِ الْكِتَابِ وَ حُدُودِهِ أَيْنَ مُحْيِي مَعَالِمِ الدِّينِ وَ أَهْلِهِ
كجاست آن ذخيره براى تجديد فريضه ها و سنّت ها، كجاست آن برگزيده براى بازگرداندن دين و شريعت، كجاست آن آرزو شده براى زنده كردن قرآن و حدود آن، كجاست احياگر نشانه هاى دين و اهل دين
[1] اعلام الدین، ص 279
[2] کنزالعمّال، حدیث ۵۸۱۸
[3] سوره نور، آیه 37
[4] المحاسن، ج1، ص272
[5] حلية الابرار، ج 2، ص 695
[6] روضة الكافى، ص 56، حديث 17
[7] همان
[8] همان
[9] اصول كافى، ج 3، ص 321
[10] بشاره الاسلام، ص ۱۳۲
[11] مكيال المکارم، ج1، ص 129