غوغای فساد اخلاقی در سینمای ایران
تعریفی از اخلاق:
اخلاق در لغت عبارت است از صورت باطنى و ناپيداى انسان كه سرشت و سيرت نيز ناميده مىشود، چنانكه خَلق بر صورت ظاهرى و ديدنى انسان دلالت دارد. تاج العروس، ج 13، ص 124.
امّا اخلاق در اصطلاح دانشمندان علم اخلاق عبارت است از آن ملكهاى نفسانى كه به اقتضاى آن، فعلى و كارى به آسانى و بدون نياز به فكر كردن از انسان صادر مىشود، و اين حالت ملكه به كندى از بين مىرود، زيرا طبيعت مسايل باطنى اين چنين است كه بسيار كند و دير از بين مىرود و تغيير مىپذيرد. احياء علوم الدين غزالى، 96/3.
به طور نمونه انسان متواضع و فروتن بدون اينكه دقت كند و يا فكر كند، به ديگران احترام مىگذارد، و براى هر كسى مطابق شاناو، فروتنى و تواضع به خرج مىدهد، و يا شخص سخاوتمند بدون تامل و انديشه بخشش مىكند و همچنين رفتارهاي اخلاقي ناپسند مانند عجب و کبر و حسادت.
البته مقصود از اينكه بدون فكر انجام مىدهد، اين نيست كه بدون شعور و درك از او صادر مىشود، بلكه مقصود بدون فكر و انديشه تفصيلى است، يعنى نياز به فكر طولانى براى درك مطلب و اتخاذ تصميم ندارد.
با توجّه به دو مطلب پيشين، معلوم مىشود كه صِرف صدور فعلى از انسان و انجام كارى از آدمى را اخلاق نمىگويند، بلكه آن حالت مستمره و هميشگى فرد كه بدون فكر كردن از او صادر مىشود و براحتى و آسانى نيز از او زايل نمىگردد، را اخلاق مىگويند، زيرا ممكن است انسان در يك مورد و يا چند مورد تغيير چهره دهد ولكن براى هميشه ممكن نيست، و آن صورت باطنى وى برملا خواهد شد.
پس اگر آدمى به وصف خوب و يا بد متصف مىشود در حقيقت به اعتبار صدور افعال خوب و بد و رفتار شايسته و ناشايست او است، نه اينكه انسان از ابتدا ذاتا به خوب و بد متصف باشد، بلكه به تعبير صدر المتالهين انسان در هنگام تولد، حيوان بالفعل و انسان بالقوه است، و خودش سرنوشتش را رقم مى زند با پيروى از عقل، روح انسانى و اخلاق انسانى پيدا مىكند و با پيروى از شهوت، روح شيطانى و چهره كثيف درونى پيدا خواهد كرد، اگر چه در ظاهر چهره انسانى دارد ولى باطنا حيوانى و شيطانى بيش نيست.
اگر بخواهیم تعریفی از اخلاق داشته باشیم شاید نتوانیم همه افراد جامعه را در آن دخیل بدانیم. همان طور که همه می دانیم متاسفانه جامعه ایران به سمت بی اخلاقی دارد پیش می رود و هیچ کس نمی تواند برای افراد جامعه کاری انجام دهد.
در حال حاضر بی اخلاقی در بطن جامعه رخنه کرده است و گویا ربطی به قشر خاصی ندارد یعنی نمی توانیم بگوییم جامعه پزشکان، خبرنگاران، ورزشکاران، هنرمندان، خوانندگان و ... بی اخلاق هستند یا نه چون متاسفانه همه اقشار را دربرگرفته است. البته منظورمان این نیست که همه افراد اجتماع دچار بی اخلاقی شده اند منظور این است که بی اخلاقی در همه اقشار دیده می شود اما بین همه این افراد هستند کسانی که عزت نفس و شخصیت شان را حفظ کردند.
در این گزارش به بی اخلاقی در سینمای ایران می پردازیم البته از زبان برخی هنرمندان؛
مافیا در سینما و تلویزیون، انتخاب بازیگر در مهمانی ها و دورهمی های تهیه کننده ها، پیشنهادهای غیراخلاقی و هزاران گلایه دیگر، حرف هایی هستند که این روزها از زبان بعضی از بازیگران که از صحنه به دور مانده اند و پیشنهاد بازی نداشته اند، شنیده می شود. آنها که ادعا دارند تمام بیکاری های شان به خاطر بی اخلاقی های عرصه هنر است و نه آن چیزی که شاید نامش را تلاش یا شایستگی کمتر می شود گذاشت.
بازیگرانی که اغلب در روزگار اوضاع اقتصادی خوب تلویزیون و با سریال های نود قسمتی چهره شدند اما حالا و در دوران رکود و بی پولی صدا و سیما به بن بست خورده اند و دائم این بیکاری را به همه چیز ربط می دهند و غر می زنند. از بی اخلاقی می گویند و دلیل بیکاری شان را تنها و تنها «نه» گفتن به پیشنهادهای غیراخلاقی تهیه کننده ها ذکر می کنند.در این میان اما بعضی از بازیگران هم هستند
که از این غر زدن ها آشفته می شوند و مثل رویا تیموریان می گویند این مسائل مثل مسائل خانوادگی است که باید درون
خانواده سینما و تلویزیون حل شود و نباید به بیرون درز پیدا کند؛یا مثل ستاره اسکندری از همکاران شان گله می کنند که «بازیگران تا وقتی سر کار هستند و شرایط خوب است، اعتراض نمی کنند اما به محض اینکه بیکار می شوند شروع به غر زدن کرده و حرف های
عجیب و غریب می زنند که
فساد، سینما و تلویزیون را پر کرده است.»
مرجان گلچین
بازیگر سریال «سه دونگ سه دونگ» گفت: متاسفانه حرف زدن درباره بازیگری مثل تف سر بالا است، اما باور کنید سیستم سالمی در بازیگری نداریم، یعنی چه که یک بازیگر برای داشتن نقش صرفا باید به مهمانی شبانه برود، اگر آنجا بود نقش به وی میرسد و اگر نه باید سالها خانه نشین شود.
مرجانه گلچین پیرامون کم کاری خود در عرصه سینما گفت: متاسفانه دیگر جایی برای ما در سینما نیست، چند بازیگر محدود همه فیلمها را بازی می کنند، آن زمان که من سینما کار می کردم هیچکدام از این دوستان هنوز وارد بازیگری هم نشده بودند، حال امثال من در سینما جایی ندارند و اینها هر روز کار میکنند.
بازیگر سریال «سه دونگ سه دونگ» با اشاره به کیفیت بد فیلمنامه ها اضافه کرد: روزانه تعداد زیادی فیلمنامه به دست من میرسد، باور کنید چند صفحه اول را که می خوانم عطای بازی در آن اثر را به لقایش می بخشم، مگر میشود همه فیلمها تنها به چند سوژه دستمالی شده و تکراری بپردازند.
وی در همین رابطه تاکید کرد: متاسفانه حرف زدن درباره بازیگری مثل تف سر بالا است، اما باور کنید سیستم سالمی در بازیگری نداریم، یعنی چه که یک بازیگر برای داشتن نقش صرفا باید به مهمانی شبانه برود، اگر آنجا بود نقش به وی میرسد و اگر نه باید سالها خانه نشین شود، چطور اسم این وضعیت را بگذاریم سینما، هیچکس از پول بدش نمی آید اما من حاضر نیستم در این فیلمها بازی کنم.
بازیگر فیلم سینمایی «شب بیست و نهم» با اشاره به وضعیت بازیگران پیشکسوتان اضافه کرد: بازیگران پیشکسوت ما همه یا در گذشته اند و یا در خانه و در بستر بیماری هستند، شما اگر به یک تابلو نقاشی پاییزی هم نگاه کنید به عینه میبینید که هزار نوع رنگ زرد و قرمز وجود دارد، مگر می شود در تعداد زیادی فیلم فقط یک عده محدود فیلم بازی کنند.
وی با اشاره به عدم احترام به بازیگران پیشکسوت اظهار کرد: باور کنید هیچ احترامی برای بازیگران پیشکسوت قائل نمی شوند، در کوچکترین مورد با یک سرویس چندین بازیگر خوب را سوار می کنند و در شرایطی سخت به فیلمبرداری می رسانند، حال باید دید بازیگران پرمدعای امروزی هم حاضرند با چند نفر در یک سرویس قرار بگیرند؟. شاید ما از نسلی هستیم که ناز کردن بلد نیستیم، نسلی نیستیم که غذای سر فیلمبرداری اش حتما باید از فلان رستوران درجه یک برسد، ما عادت کردیم که بازیگری عشق می خواهد و به هیچ عنوان کار سهل و آسانی نیست، اما متاسفانه این نگاه به هیچ وجه در سینمای تجملاتی امروز دیده نمی شود.
بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر اضافه کرد: ما از نسل بازیگرانی هستیم که اگر ساعت شش صبح آفیش می شوم، ساعت پنج و نیم سر صحنه هستم اما بازیگران امروز اگر دیر نرسند به قول معروف کلاس کاری خود را از دست داده اند، من این مناسبات را نمی فهمم، اما خوشحالم که مردم در نهایت بهترین هایشان را انتخاب می کنند، زمان نشان میدهد که این شبه بازیگران پرمدعا چند سال به یاد مردم میمانند. من مزدم را از مردم میگیرم اما هر چیزی حساب و کتابی دارد، متاسفانه به یک بازیگر جوان آن قدر اعتبار کاذب می دهند که جواب سلام ما را هم نمیدهد. احترام به بزرگتر در میان نسل جوان کلا فراموش شده است.
پرستو صالحی
از مین هنرپیشه های زن، او اولین نفر بود که درباره بی اخلاقی های بعضی از تهیه کننده ها نوشت و با مصاحبه ای که با خبرگزاری فارس انجام داد، جرقه اعتراض ها و انتقادهای اینچنینی بعد را زد. بازیگر سریال «زیر آسمان شهر» در فروردین سال 91 در فیس بوکش نوشت: «به یک تهیه کننده سرشناس از سر درد دل گفتم دلم یه کار طولانی می خواد. گفت: اونی ام که بهت کار طولانی بده حال طولانی می خواد…
من هنوز ایمان دارم که تو هنر مقدس هفتم، هستند انسان هایی که بی درخواست و نیاز و … فقط و فقط به کارشون فکر می کنن و بس و متاسفم از وجود کسانی که هنر پاک آریایی رو با ناحیه 10 قدیم تهران اشتباه گرفتن…»صالحی پس از این نوشته دیگر در فیلم و سریالی دیده نشد. او پیش از آن، بازی در فیلم های کارگردانانی مثل بهمن فرمان آرا، مسعود کیمیایی، فرامرز قریبیان در سینما و قاسم جعفری، حسن هدایت، جواد رضویان، مهران غفوریان و … در تلویزیون را در کارنامه اش داشت.
فقیهه سلطانی
موج جدید صحبت درباره مافیا و فساد، بعد از خروج بازیگر درجه سومی مثل صدف طاهریان از کشور شکل تازه ای به خود گرفت. این بازیگر که با بازی در نقش های فرعی بعضی فیلم های تجاری به عرصه سینما معرفی شده بود، بعد از خروجش از کشور درباره پیشنهادهای غیراخلاقی در فضای سینما و تلویزیون ایران به بازیگران زن گفت. پس از او فقیهه سلطانی، بازیگر سینما و تلویزیون با تایید بخشی از سخنان صدف طاهریان نوشت: «خانم صدف طاهریان …
حرف های شما در مورد عده زیادی از دست اندرکاران سینمای ما متاسفانه، متاسفانه و متاسفانه، کاملا درست و مورد تایید است.»بازیگر فیلم صورتی پس از این هم بیکار ننشست و نامه ای را که به امضای 30 نفر از بازیگران زن تلویزیون رسیده بود منتشر کرد. نامه ای که ماه ها قبل برای مدیران ارسال شده بود اما تا زمانی که در یک روزنامه منتشر نشد، اثری نداشت. بعد از انتشار این نامه، اصغر پورمحمدی در جلسه ای با این بازیگران برای حل مشکلات آنها قول های مساعدی داد.
در بخشی از این نامه سرگشاده، خطاب به معاون سیما آمده بود: «امیدواریم شما برادر عزیز علت حضور این افراد را در لباس مقدس بازیگر که روز به روز به تعداد آنها افزوده می شود، بدانید… امیدواریم شما برادر عزیز از پشت صحنه ناسالم و غیرمطلوب اکثر پروژه های تلویزیونی باخبر باشید. از روابط آلوده و مافیای قدرتمند عده ای بی صلاحیت و شهوت پرست که روز به روز به نفوذ و قدرت ایشان برای وارد کردن چنین افرادی در صحنه مقدس تلویزیون اسلامی افزوده می شود، مطلع باشید…!»
السا فیروز آذر
فیروز آذر که بازیگری را از هفت سالگی با بازی در فیلم های خاله اش، تهمینه میلانی آغاز کرده بود، غیر از میلانی تنها با قاسم جعفری، علی عبدالعلی زاده و ابوالحسن داودی همکاری کرده. او در گفتگویی درباره بی اخلاقی در فضای سینما گفت: «با عده بسیاری از کارگردانانی روبرو هستیم که به جای آنکه بازیگران شایسته را در تئاتر یا فیلم های شایسته و کلاس های آموزشی جستجو کنند یا حداقل با تست گرفتن و آگاهی از استعداد افراد، آنها را شناسایی کنند،
در محافل و مهمانی ها به دنبال کشف بازیگر هستند که مسلما به این بی اخلاقی دامن می زنند.برای این قبیل کارگردانان فرق نمی کند که طراح صحنه یا فیلمبردار و سایر عوامل چه میزان خلاق و حرفه ای هستند بلکه بیشتر حواشی کار برای شان مطرح بوده و در این اندیشه اند که تا چه میزان این افراد زیر دست می توانند کمبودهای روحی، روانی، جنسی و مالی آنها را تامین کنند.» او از سال 89 تا امروز جلوی دوربین هیچ کارگردانی حاضر نشده است.
ساناز سماواتی
این بازیگر که مدت هاست در فیلم و سریالی دیده نشده، درباره علل این کم کاری می گوید: «اوضاع الان با بیست و خرده ای سال پیش متفاوت شده. من با تحصیلاتی که داشتم وارد این حرفه شدم و الان شما می بینید یک شبه یک آقا پسر یا یک خانم یا پول می دهد نقش را می خرد یا با حضور در مهمانی ها و پارتی ها وارد پروژه ها می شود. اکثر فیلم ها این طور شده. تهیه کننده نقش را می فروشد، می گوید من 300 میلیون برآورد بودجه ام است، 100 یا 150 میلیون می گیرم دو نقشم را می فروشم. الان در این حرفه ملغمه ای شده که من ترجیح می دهم کار نکنم چون کار هم که می کنی، پول نمی دهند.»
مرجان محتشم
محتشم نیز از دیگر بازیگرانی است که خود را از حرفه بازیگری کنار کشیده است و می گوید از طریق طراحی داخلی امرار معاش می کند. بازیگر سریال پربیننده «پس از باران» در این زمینه می گوید: «محبوبیت بین مردم چیزی نیست که بتوان به راحتی آن را به دست آورد ولی متاسفانه برخی ستارگان به دلیل ابزار شدن و ارتباطات غیراخلاقی که باعث شرمندگی و تاسف است محبوب شده اند که به اعتقاد من این محبوبیت نیست. جایی برای کسانی که بخواهند با اعتقاد به خدا در عرصه سینما فعالیت سالم داشته باشند نیست و متاسفانه برعکس، کسانی که تن به ارتباطات نامشروع می دهند، در این عرصه بالا می روند.»
صبا کمالی
صبا کمالی نیز چندی پیش در اعتراض به وضعیت حال حاضر سینمای ایران از فعالیت های هنری انصراف داد. این هنرپیشه سینما گفت: «من وقتی وارد این عرصه شدم شرایط خیلی محترمانه تر بود. اوضاع هنر نسبت به چند سال اخیر چه از نظر مالی و چه از نظر اخلاقی خیلی بهتر بود ولی چند سالی است که شرایط به گونه دیگری است. امیدوارم شرایط درست شود اما باید بگویم که من بابت هر جواب ردی که به پیشنهاد وقیحانه تهیه کنندگان داده ام آنها مرا پنج سال به عقب پرت کردند. یک مشت موجودات حقیر که اسم دیگری را روی آنها نمی توان گذاشت.»
شاهرخ استخری
بازیگر سریال دلنوازان از معدود آقایان بازیگر است که درباره این مسائل حرف زده است. او که کارش را با بازی در چند فیلم و تله فیلم آغاز کرد و سپس با سریال تلویزیونی دلنوازان به شهرت رسید، درباره ابتذال در سینما گفت: «خیلی از جاها دعوت شدم که نرفتم. اگر می رفتم شاید بد هم نمی شد. آنقدر این حاشیه ها را بلد هستم که همین الان یک بازیگر جوانی که اول راه است و حاضر است هر کاری بکند، به من نشان بدهید تا به او بگویم چه کار کند تا بتواند ستاره سینما شود. خیلی هم نیاز به استعداد ندارد، شاید یک خانه مجردی به کارش بیاید.»
با این اوصاف نمی دانیم این حجم از بی اخلاقی ارزش دارد که فردی عزت نفس و شخصیت خود را از بین ببرد؟ این افراد به چه نتیجه قابل توجه و توجیهی می رسند؟ آیا می توان آنها را به عنوان شریک زندگی انتخاب کرد و یا به عنوان همکار آیا افراد قابل اعتمادی هستند یا خیر.