ایران خبر- ایرانیان یهودی سنتی دارند که در آن افتخار تولیت کنیسه را به مزایده میگذارند. اما کنیسهٔ اهوایی
(۱) صهیون محلهٔ نوشالوم
(۲) اورشلیم، یک مورد استثنایی است: در مراسم روز یوم کیپور هنگامی که مومنین شروع به رقابت میکنند تا جایگاه تورات را باز کنند، چوب حراج به صدا در میآید و افتخار نصیب «مئیر بنایی» میشود که مبلغ ۵۰ لیر را پیشنهاد کرده است. این پیشنهاد بسیار بیش از ۵۰ لیر ارزش دارد ولی کسی مخالفتی نمیکند. همه میدانند که بنایی، فروشندهٔ میوه است و ثروت چندانی ندارد، ولی این افتخار متعلق به اوست. در زمان «جنگهای استقلال» پسر او آوراهام به دست اردنیها مجروح و اسیر شد. او برای آزادی پسرش نذر کرد. پسر او شش ماه بعد به خانه بازگشت.
چندی پیش از محلهٔ پارسیم
(۳) در اورشلیم دیدن کردیم. پارسیم (پارسیان) در اسرائیل کسانی هستند که اجداد ایرانی دارند. راهنمای ما در بازدید از این محله تال حنیا
(۴) بود. مردی که مهارت زیادی در داستانسرایی دارد. در طول گردش، داستانهای جذابی برایمان تعریف کرد از ایرانیانی که در قرن ۱۹ برای رسیدن به سرزمین مقدس راه دشواری را پیمودند. آنها در شرایطی به این سرزمین مهاجرت کردند که جز پیراهن تنشان چیزی به همراه نداشتند ولی برای رسیدن به سرزمین موعود شور و عشق داشتند.
نخستین گروه از مهاجرین در سال ۱۸۸۶ به اورشلیم رسیدند، آنها دنبالهروی خاخام مشهوری به نام آهارون هاکوهن
(۵) بودند. اکثرشان از شیراز میآمدند و برای رسیدن به بندر بوشهر یک ماه را پیاده طی کردند در حالی که زنان و فرزندانشان سوار بر زین چارپایان آنها را همراهی میکردند. هنگامی که به بوشهر رسیدند منتظر کشتی ماندند تا آنها را به سرزمین موعود برساند. در بندر یافا از کشتی پیاده شدند و خاک سرزمین مقدس را بوسیدند و به اورشلیم رفتند. دو گروه از مهاجرین - اشکنازیهایی
(۶) که از اروپای شرقی میآمدند و به عبری سخن میگفتند و یهودیان سفاردیم که از اسپانیا و پرتغال مهاجرت کرده بودند و زبانشان لادینو بود - هر دو در اورشلیم به خوبی مستقر شده بودند ولی باور نداشتند که این مسافران تازه از راه رسیده با چهرهای تیره و لباسهای عجیب و زبان غریبشان یهودی باشند. اشکنازیها و سفاردیم از مهاجرین دیگر استقبال میکردند ولی متاسفانه در قبال مهاجرین شرقی کوچکترین مسئولیتی احساس نکردند. پارسیمها که توان خریداری زمین نداشتند، زمینهای خالی نزدیک به محلهٔ میشکنات شئانامیم
(۸) (نخستین محلهٔ یهودینشین در بیرون حصار قدیمی شهر) را اشغال کردند. آنها پولی در بساط نداشتند و مصالح ساختمانی نیز در دسترس نبود، در نتیجه مجبور شدند تا قوطیهای حلبی گازوئیل را مسطح کرده و از آن برای ساختن دیوار بهره بگیرند. به همین دلیل است که نخستین محلهٔ آنها - که رسما شوت زدک
(۹) نام دارد - با عنوان حلبیآباد شناخته میشود.
کف خانهها در این محله خاکی است و برای ساختن تختخواب از تخته جعبههای چوبی استفاده شده است. پارچههای کهنه و لباسهای مندرس زیرانداز هستند و در فصل سرما به عنوان روانداز هم استفاده میشوند. اما این محله سرزنده و پرهیاهوست و رایحهای شرقی از آن به مشام میرسد.
ایرانیها، چه فقیر و چه ثروتمند، همگی پارسا بودند. آنها به کنیسهای احتیاج داشتند تا بتوانند مراسم و آیین خودشان را اجرا و خطبههایشان را به زبان فارسی ایراد کنند. به این ترتیب نخستین کنیسهٔ ایرانیان با نام پتاخیا
(۱۰) در سال ۱۸۹۴ در اورشلیم بنا شد. این کنیسه در ابتدا کلبهٔ محقری بود ولی دیوارهای آن با کمک اعضای محله یک به یک اضافه شدند. پولی برای ساخت کف کنیسه موجود نبود و این کف خاکی باقی ماند ولی توانستند تورات ۴۰۰ سالهای را تهیه کنند. پس از یافتن صندوقچهای که داخل آن با پارچه پوشانده شده بود، جلد محافظ تومار تورات نیز مهیا شد. یکی از خدام این کنیسه موشه میزراهی بود. او نزد مردم اورشلیم مشهور شده بود زیرا هر روز میبایست ده نفر را پیدا میکرد تا دعای صبحگاهی را برگزار کند. او هر روز ساعت سه یا چهار صبح مردم را بیدار میکرد و اگر پلیسی در آن نزدیکی بود بلندگوی دستیاش را قرض میگرفت تا این کار را انجام دهد. نخستین محله توسط پارسیمها برای پارسیمها در سال ۱۹۰۰ بنا شد و نوشالوم نام گرفت. این محله فقط چند خیابان و کوچه داشت ولی شش کنیسه را شامل میشد که نشان از اعتقادات ایرانیان داشت.
کنیسهٔ بیت ییتزاک
(۱۱) را به یاد خاخامی نامگذاری کردند که شیراز را به همراه خانوادهاش ترک کرد ولی هرگز به اسرائیل نرسید. زیرا دو روز پس از آنکه کشتی به راه افتاد خاخام ییتزاک در طوفان سهمگینی بر روی عرشه کشتی جان خود را از دست داد. ساکنین نوشالوم بسیار تهیدست بودند، برای ساختن کنیسهٔ بیت ییتزاک تمامی اهالی محل میباید کمک مالی میکردند. نام ساکنین محله تمامی دیوارها و حتی چراغهای کنیسه را پوشانده است. یکی از اهالی به نام آقا بابا بن ییتزاک بن رفول شمش، آب انبار ساخت و در ازای فروش هر بشکه آب به اعراب یک تکه سنگ بنا دریافت کرد.
در پایان قرن نوزدهم، مهاجرت پارسیمها روز به روز افزایش یافت. دختران در خانه میماندند و تلاش میکردند تا زنان خانهدار خوبی باشند ولی پسران به خیابانها میرفتند و دردسر میآفریدند. این نگرانی وجود داشت که بیسوادی مایهٔ از بین رفتن ایرانیان بشود، در نتیجه سازمانی به نام اهوایی صهیون موظف شد تا این نگرانی را برطرف کند. در سال ۱۹۰۶ ترکیبی از کنیسه و مدرسه احداث شد و خاخام یاکوف ملامد - پسر رهامیم ملامد، کسی که رهبر معنوی پارسیها بود و خاخام کنیسهٔ شاری رهامیم - مسئول آموزش شد.
هر خانواده فقط یک لگن دستشویی داشت که از آن برای شستشوی لباس، ظروف، دندان و حمام استفاده میشد؛ یاکوف ملامد یک حمام در این مدرسه بنا کرد و در آن صابون و حوله قرار داد. او برای دانشآموزانش تغذیهٔ کافی تهیه کرد و کلاسهای نمایش برگزار کرد. یوسی بنایی مشهور، در سال ۱۹۳۷ اولین برنامهاش را در اینجا اجرا کرد.
کنیسهٔ شار رهامیم
بانا هایی
(۱۲) به عرفای اورشلیم (مکوبالیم) تعلق دارد. این ساختمان در اصل برای ساختن تاکستان توسط یک پارسی در سال ۱۹۰۳ بنا شد. او که فرد بسیار موفقی بود تمام ثروتش را در جنگ جهانی اول از دست داد. در سال ۱۹۳۴ رهامیم آرونی این بنا را خرید و آن را کنیسه کرد.
دو کنیسهٔ دیگر به نام شاولی و کاشی در این نزدیکی وجود دارند، آنها نیز مانند دیگر کنیسههای ایرانی بیش از یک صندوق مقدس را در خود جای دادهاند. رسوم ایران حکم میکند که اگر در کنیسه یک صندوق مقدس قرار بگیرد، قرآن را نیز باید در آن جای دهند. در نتیجه یهودیان ایرانی در هر عبادتگاه دو صندوق قرار میدهند، یکی برای تورات و دیگری برای قرآن.
کنیسهٔ شار هرامیم
(۱۳) در داخل حیاط خانهای قرار دارد که شش خانوار شیرازی در آن منزل کردهاند. یکی از آنها، خانوادهٔ خاخام رهامیم ملامد و همسرش «استر» است. استر گلابگیری میکند و کارخانهٔ بافندگی شال دعا را برای بانوان راهاندازی کرده است. مطالعهٔ تلمود توسط زنان چندان پذیرفته نیست ولی او به تنهایی خواندن تلمود را آموخت. پس از مرگ همسرش، زمانی که مردان پشت سر او سخنان مهمل گفتند آنها را فراخواند و مواخذهشان کرد.
پینوشتها:
۱- Ohavei
۲- Neve Shalom
۳- Parsim
۴- Tal Chenya
۵- Aharon HaCohen
۶- Ashkenazim
۷- Sefaradim
۸- Mishkenot Sha’anamim
۹- Shevet Tzedek
۱۰- P’tachiya
۱۱- Beit Yitzhak
۱۲- Shaare Rahamim Bana Hai
۱۳- Shaar Harahamim
منبع: Times of Israel / تاریخ ایرانی
محله نوشالوم اورشلیم
محله شوت زدک و خانههایی که با حلبی ساخته شدند