کد مطلب: 39858
 
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۵۸
چرا برخی از فروشندگان آداب اولیه را در فروش فراموش کرده اند؟ در زمان های قدیم می گفتند: "کاسب جماعت" از نظر اخلاق و مرام حرف اول را می زند اما امروزه "کاسب جماعت" که لقب "فروشنده" را به خود نسبت داده لحظه ای از دروغ گفتن و تبلیغ جنس بد خود دریغ نمی کند.
 
 فروشندگان پرادعای بی اخلاق
ایران خبر- فروشندگی شغلی مانند دیگر شغل هاست که در آن اخلاق حرف اول را می زند. وقتی فردی شغل فروشندگی را انتخاب می کند باید در محله اول آداب و رفتار با مشتری را بداند زیرا مهم ترین و اصولی ترین روش برای جذب مشتری اخلاق و رفتار فروشنده است.
 

متاسفانه برخی درست رفتار کردن را فراموش کردند و فکر می کنند که اگر جنس یا محصول خوب به مردم ارائه می دهند آنها وظیفه دارند بر حسب نیازشان خرید کنند، اما همیشه این طور نیست.
مشتری با رفتار خوش فروشنده است که راغب به خرید کردن می شود.

چند مثال واضح که با آن روبرو شدم را در اینجا بیان می کنم. مدتی قبل در بازار رضا تهران برای خرید رفته بودم، از کیفی خوشم آمد وارد مغازه شدم سلام و خسته نباشید گفتم گویا فروشندگان مثل در و دیوار گوش و دهان نداشتند تا بتوانند پاسخ بدهند! قیمت کیف را پرسید به سختی یکی از آنها جواب داد. وقتی از فروشندگان پرسیدم چرا اینقدر بدخلاق هستید و جواب سلام مشتری را نمی دهید به راحتی گفتند ما خسته ایم و از عذرخواهی  هم خبری نبود، من هم رفتاری به راحتی خودشان نشان دادم گفتم: به خاطر اخلاق بدی که دارید از شما خرید نمی کنم و از فروشگاه خارج شدم!

این اولین و آخرین برخورد برخی از فروشندگان نیست و نخواهد بود، قطعا برای هر فردی این رفتار پیش آمده اما کسانی که قصد خرید دارند خصوصا اینکه جنس مورد نظرشان کمیاب باشد و در فروشگاه های این فروشندگان باشد دیگر توجهی به اخلاق بد فروشنده نمی کنند و آن چنان برای خرید خود ذوق و
هیجان دارند که بی احترامی فروشنده به چشم شان نمی آید!

چرا برخی از فروشندگان آداب اولیه را در فروش فراموش کرده اند؟ در زمان های قدیم می گفتند: "کاسب جماعت" از نظر اخلاق و مرام حرف اول را می زند اما امروزه "کاسب جماعت" که لقب "فروشنده" را به خود نسبت داده لحظه ای از دروغ گفتن و تبلیغ جنس بد خود دریغ نمی کند.
 
هدر دادن پول با خرید جنس چینی
از وقتی که جنس های بی کیفیت و نامرغوب چینی وارد بازار ایران شد برخی از فروشندگان از خود بیخود شدند و با وارد کردن انواع و اقسام محصولات چینی در رنگ های متنوع و به ظاهر جذاب مشتریانی را برای خود جذب کردند.

برخی از فروشندگان با جنس های بسیار بسیار بی کیفیت و سطح پایین چینی آن چنان بادی به غبغب می اندازند و جنس خود را تبلیغ می کنند که خارجی است! گویا آن جنس از طلای ناب ساخته شده است و مشتری غافل هم، برای جنس بی کیفیتی که عمر مصرف آن به یک ماه هم نمی رسد هزینه پرداخت می کند. دلش به این خوش است که جنس خارجی مصرف می کند!

با کمی دقت و تحقیق می توان به نتیجه رسید که آیا واقعا جنس چینی ارش خرید دارد؟ مگر کالای ایرانی چه ایرادی دارد. کفش چرم، پوشاک، کیف، فرش ایرانی و دیگر محصولات مصرفی ایرانی که مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفته اند! چرا باید بازار ایران رو به افول رود که حرف اول و آخر را جنس خارجی آن هم از نوع چینی بزند!

در خصوص اجناس چینی در مترو صحنه ای که توجه مرا جلب کرد این بود، یکی از فروشندگان گفت: اجناس ته بازار چین به ایران می رسد! یعنی برخی از فروشندگان خودشان هم مطلع هستند که جنس چینی بی کیفیت و نامرغوب است. اما چه اصراری در فروش آن دارند این را هم خودشان می دانند و بس.
 
ورود دستگاه پوز و مصیبت مشتریان
از وقتی که "دستگاه های پوز" یا همان "کارت خوان ها" وارد فروشگاه های ایران شد مصیبت جدیدی نصیب مشتریان گردید. زیرا طبق معمول ورود این دستگاه همانند بقیه محصولات با بی فرهنگی وارد بازار شد. هر فروشنده با نهایت جسارت این اجازه را به خود می دهد که رمز کارت مشتری را بداند! در صورتی که این حق مشتری در هنگام خرید خودش رمز کارت را وارد کند نه فروشنده.

 مسئله جالب توجه این است که بسیاری از فروشندگان با قیافه ای کامل حق به جانب می گویند: "یعنی به ما اعتماد ندارید" و این در حالی ست که در هیچ جای دنیا، استفاده از کارت مشتری و دادن رمز آن به فروشنده باب نیست و نوعی جرم به حساب می آید، یعنی اگر فروشنده ای رمز کارت مشتری را بپرسد مجرم شناخته می شود و می تواند این قضیه را به پلیس گزارش دهد. اما در ایران عکس این قضیه دیده می شود.
عدم اجازه استفاده از دستگاه های پوز به مشتری نیز دردسرهای خاص خود را دارد. زیرا برخی از مردم به دلیل ناآگاهی احساس می کنند حق با فروشنده است و متاسفانه برخی از فروشندگان فکر می کنند وظیفه مشتری است که از آنها خرید کند و حق را کامل به خود می دهند اما نمی دانند همه جا "حق با مشتری است".
 
برخورد اخلاق و اجرای عمل یکسان نیست
در برخی از فروشگاه ها یا بوتیک ها مشاهده می کنیم که پشت شیشه کاغذی نصب کرده اند با این مضمون "لطفا با لبخند وارد شوید". اما وقتی با لبخند وارد می شویم افراد ابرو گره زده و عبوسی را می بینیم گویا نوشته خود را فراموش کرده اند. وقتی هم جویا می شویم می گویند خانم/آقا اشتباه کردیم الان اعصاب خنده را نداریم.
 
البته این مضمون برای همه فروشگاه ها مصداق ندارد. بسیاری از کتاب فروشی ها حرف و عملشان یکی است و واقعا با برخورد بسیار خوب با مشتری رفتار می کنند علت آن هم فرهنگی بودن محیط کاری شان است.
 
ظاهر نشانه شخصیت شده است
ظاهر شیک و جدید هم یکی از عواملی است که ممکن است باعث تنش بین مشتری و فروشنده شود. متاسفانه در این برخورد هم از ضعف فرهنگ رنج می بریم. واقعا چه کسی به برخی افراد این اجازه و اختیار را می دهد که بره راحتی شخصیت دیگران را تخریب کند.
برخی فروشندگان که مشخص نیست از چه طریقی فروشنده شده اند در توهمات و خیال خود احساس برتری خاصی نسبت به دیگران دارند. برخی از این افراد اگر مشتری ساده پوش و بی آلایشی داشته باشند حاضر نیستند جنس خود را به آن عرضه دارند. این رفتار در مناطق به اصطلاح "بالای شهر" بیشتر و بدتر به چشم می خورد. زیرا این فروشندگان فکر می کنند با آوردن اجناس شیک و لوکس در مراکز خرید مدرن فقط افرادی با ظاهر خاص باید وارد فروشگاه های آنها شوند و کسانی که تیپ و ظاهری ساده دارند حق ورود به آن فروشگاه مدرن را ندارند!
حال خود قضاوت کنید حق با مشتری است یا فروشنده؟

امید به روزی که برخی فروشندگان عزیز اخلاق را سرلوحه کار خود قرار دهند.


گزارش از مه جبین محمدی - ایران خبر