کد مطلب: 40477

تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۳۴

خبر شکنجه معلولان در آسایشگاه فردیس اگر چه هر وجدانی را آزرده می کند اما به دلیل آنکه  این نوع  سوء برخورد با معلولان  دارای سابقه کمی نیست، بیشتر مایه تاسف است.

به گزارش ایران خبر، هر از چندگاهی خبرهایی از سوء برخورد با معلولان رسانه ای می شود و معلوم نیست چع مقدار از این خبرها اصلا به گوش اهل رسانه هم نمی رسد.

 
*تایید رسمی شکنجه معلولان با زنجیر در البرز

 
آخرین نمونه عمومی شدن خبر سوء رفتار با  معلولان به آسایشگاه فردیس باز می گردد.
دادستان عمومی و انقلاب کرج، حاجی رضا شاکرمی در این باره گفته است: چندی پیش گزارشی مبنی بر شکنجه معلولین با استفاده از سگ و زنجیر در یک آسایشگاه در فردیس به دادستانی عمومی و انقلاب کرج ارسال و پس از آن بررسی‌ها در خصوص این مساله آغاز شد و  طبق استانداردهای تعریف شده مرکز نگهداری از معلولین موظف است نسبتی کارآمد میان تعداد معلولین و کارکنان خود برقرار کند تا خدمات‌رسانی به معلولین به بهترین نحو انجام شود .
 
*روایتهای ضد و نقیض درباره علت استفاده از زنجیر و طناب
 
درحالیکه دادستان می گوید: این مرکز برای استخدام پرسنل کمتر و پرداخت پول کمتر به بستن معلولین با طناب و زنجیر مبادرت کرده بود، رئیس سازمان بهزیستی کشور مدعی است :بستن معلولان به تخت، توصیه روانپزشک آسایشگاه بوده است و عمدی برای سوء رفتار وجود نداشته است.
 
*آسایشگاه پلمپ شد


گفته های دادستان و رییس سازمان بهزیستی اما در اعلام یک خبر تناقض ندارد و آن هم پلمپ این آسایشگاه است.
یعنی سه ماهی هست که معلولان آسایشگاه فردیس به ولد آباد منتقل شده اند و آسایشگاه متخلف تعطیل شده است.
البته زمان تعطیلی آسایشگاه فردیس  هیچ رسانه ای این خبر را پوشش نداد و همه این اتفاقات در سکوت کامل خبری رخ داد و اکنون تازه کوس رسوایی بلند شده است.


*گزارش والدین معلول علت کشف تخلف
 


دادستان عمومی و انقلاب کرج می گوید: با مشاهده آثار طناب و زنجیر بر روی بدن برخی از معلولین و گزارش آن توسط والدین به بهزیستی، در اولین اقدام این مرکز پلمب شد و پرونده آن به دادستانی فردیس ارسال شد تا در خصوص مجازات متخلفین تصمیم گیری شود.

وی در پایان یادآور شد: بستن معلولین به وسیله طناب و زنجیر توسط مسئولان این مرکز آسیب‌هایی جدی به معلولین وارد کرده است و این اقدام جرم محسوب شده و تبعات قانونی در پی خواهد داشت.

 
 
*تعداد زیاد آسایشگاه های متخلف و تعلیق مجوز فعالیت آنها
 
 
رییس سازمان بهزیستی کل کشور اما از واقعیت دیگری نیز پرده برمی دارد و آن فراوانی تعداد آسایشگاههایی است که با معلولین رفتار ناشایستی دارند.
محسنی بندپی با اشاره به اینکه سازمان بهزیستی مجوز تعداد زیادی از آسایشگاه‌های متخلف را معلق کرده است، تصریح کرد: نظارت سازمان بهزیستی بر مراکز نگهداری از معلولان هفتگی بوده و کارشناسان حوزه‌های مختلف باید در صورت نیاز مشکلات را به مسئولان اطلاع دهند.


 
* در ارائه خدمات به معلولان نسبت به کشورهای دیگر ضعیفیم


چندی پیش معاون توانبخشی سازمان بهزیستی کشور گفته بود: نسبت به کشورهای پیشرفته دنیا در ارائه خدمات به معلولان عقب هستیم.
یحیی سخنگویی با اشاره به استانداردسازی مراکز خدمات توانبخشی و کمک توانبخشی گفت: این مراکز درحال حاضر با رعایت مقررات می‌توانند از استاندارد برخوردار شوند.
 او در ادامه درباره قانون جامع حمایت از معلولان گفت: امسال در بعد وسیع‌تر قانون جامع حمایت از معلولان را اجرا می‌کنیم. علاوه بر آن گسترش خدمات غربالگری طیف اوتیسم را مدنظر داریم تا به صورت کشوری اجرا شود.
معاون توانبخشی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به احیای کمیته‌های توانبخشی گفت: معلولان پس از ورود به سازمان بهزیستی بلاتکلیف بودند اما با تشکیل کمیته توانبخشی، تکلیف معلولان روشن می‌شود و آنان از سردرگمی نجات پیدا می‌کنند. علاوه بر آن از صرف میلیاردها تومان پول صرفه‌جویی می‌شود.


*650 هزار معلول تحت حمایت بهزیستی

مطابق آمار بهزیستی حدود ۶۵۰ هزار معلول تحت حمایت این سازمان وجود دارد ، البته  مطابق آمار تشکل‌های غیردولتی فعال در حوزه حقوق معلولان، دست‌ کم بالغ بر سه میلیون معلول در کشور وجود دارد که این آمار بیانگر آن است که درصد زیادی از معلولان ایرانی از هیچ گونه حمایت توانبخشی برخوردار نیستند. علاوه بر این، آن دسته از معلولانی هم که تحت پوشش بهزیستی هستند و در این سازمان پرونده دارند بهزیستی نتوانسته به‌طور کامل آنان را توانمند کرده و به اجتماع برگرداند.
  *مرگ سه معلول در آسایشگاه پاکدشت و نتیجه پرونده ای که هنوز اعلام نشده است


 دی ماه سال گذشته  هم سه معلول ذهنی در مرکز نگهداری معلولان ذهنی پدربزرگ در شهرستان پاکدشت فوت کردند.
 دلیل فوت این افراد مسمومیت با غذایی عنوان شد که در آشپزخانه این مرکز طبخ شده بود. در تمام توجیهاتی که از سوی مسئولان بهزیستی درمورد مرگ خاموش این افراد عنوان می‌شد ناتوانی ناشی از معلولیت این افراد و سختی مراقبت از آنها تکرار می‌شد.
تیر ماه امسال  بود که بهزیستی اعلام کرد: رای دادگاه درباره پرونده فوت ۳ معلول به زودی اعلام میشود ، اما دست کم تا امروز این اتفاق نیافتاده است. 
 


*سقوط  دختر هفت ساله ی معلول ذهنی و مجهول الهویه
 
 
ابتدای امسال ،سقوط دختر هفت‌ساله مجهول‌الهویه با معلولیت شدید ذهنی و نابینایی از طبقه سوم «مجتمع نگهداری کودکان معلول ذهنی، جسمی بهزیستی نارمک» باعث مرگ این کودک شد.
این حادثه درحالی 22 فروردین امسال رخ داد که معاون توانبخشی سازمان بهزیستی کشور، علت آن را لق‌بودن لوله محافظ پنجره طبقه سوم مرکز و همچنین باز شدن بیش از حد استاندارد پنجره، عنوان کرده است.

سخنگویی، در تشریح جزئیات این حادثه با استناد به فیلم موجود گفت: دختر یادشده که دچار معلولیت شدید ذهنی، نابینایی و همچنین اختلال رفتاری بود به دلیل لق‌بودن لوله محافظ پنجره طبقه سوم و بازشدن بیش از حد استاندارد پنجره، به پایین سقوط کرد.

 او با بیان اینکه «با توجه به اینکه کودک دارای اختلالات رفتاری و بی‌قراری بوده، توسط مربی بسته می‌شد»، افزود: اما در آن زمان با توجه به فیلم موجود، مربی درحال عوض کردن پوشکِ کودک دیگری بوده و در این فرصت، کودک خود را به کنار پنجره رسانده و خود را به پایین پرتاب می‌کند.
 
سخنگویی در این باره که چطور کودکی با این شدت معلولیت و با توجه به اینکه تختش کنار پنجره نبوده، توانسته خود را به تخت کنار پنجره برساند و به پایین پرتاب کند، گفت: کنترل کودکانی که دارای نابینایی و همچنین اختلالات رفتاری و معلولیت‌های ذهنی هستند، بسیار سخت است و آنها رفتارهای نابهنجاری از خود بروز می‌دهند .
 
 
 
*مرگ 15 کودک معلول طی یک سال در مرکز نارمک

 
اسفند 92 بود که  گزارش مرگ  15 کودک معلول در مرکز نگهداری معلولان جسمی و ذهنی نارمک فوت کردند، ارائه شد.
 بنا بر گزارشات مراقبان وظیفه خود را درباره این کودکان که همه آنها به‌دلیل بیماری نیازمند مراقبت‌های دائمی بوده انجام نداده‌ بودند و با سهل‌انگاری آنها قبل از رسیدن اورژانس و اعزام به بیمارستان این کودکان تشنج و فوت کردند.
در مورد مرگ سه کودک که اصلا گزارشی به اورژانس ارائه نشده بود.


*مقصر بهزیستی است


فاطمه آجرلو عضو شورای شهر کرج می گوید:انتشار خبر شکنجه جسمی و روحی کودکان دارای ناتوانی ذهنی و جسمی در یک مرکز نگهداری از کودکان معلول موجی از تاسف و تاثر را در بین افکار عمومی ایجاد کرد و با ایجاد شوک روانی در جامعه، مردم را متوجه یک عمل ضد انسانی و غیرمسئولانه ساخت.
وی با بیان اینکه خانواده‌های دارای کودکان معلول با پرداخت هزینه‌های سنگین پاره تن خود را نزد مسئولان این مرکز به امانت گذاشته بودند، تصریح کرد: آنطور که دادستان مرکز البرز به رسانه‌ها خبر داده، کارکنان مرکز از طناب و زنجیر برای بستن کودکان استفاده کرده و همچنین روش‌های ناجوانمردانه دیگری را نیز برای شکنجه این فرشتگان بی‌گناه بکار می بسته‌اند که باید برخورد قاطعانه و اشد مجازات برای مقابله با آنها در دستور کار قرار گیرد.


*اگر در کشور دیگری این اتفاق می افتاد رییس کل بهزیستی برکنار می شد


عضو پارلمان شهری کرج با تاکید بر اینکه تقصیر اداره کل بهزیستی استان البرز از مسئولان مرکز مذکور کمتر نیست، گفت: اعتماد خانواده‌ها جهت واگذاری مسئولیت نگهداری از کودکان معلول و ناتوان خویش به این مرکز به جهت تائیدیه و مجوزی است که بهزیستی برای آن صادر کرده است و این طور که از شواهد و قرائن بر می‌آید مسئولان و کارکنان آسایشگاه مذکور در خلاء نظارت به فعالیت مشغول بوده و فرصت را برای اعمال خشونت و سوء استفاده مناسب دیده‌اند. اگر مشابه این رویداد در برخی کشورها اتفاق می‌افتاد، حتی رئیس کل بهزیستی را از کار برکنار می‌کردند!
   
 
*مجهول‌الهویه ها بی نواتر از سایر معلولان
 

مجهول‌الهویه بودن معلولان اما مصائب بیشتری دارد  و چه بسا مجهول‌الهویه بودن کافی است تا برای همیشه نبودنت، زندگی و همه آدم‌ها ریتم عادی خود را طی کنند و حتی یک نفر هم چند ساعت که نه چند دقیقه‌ای دلگیر نشود از اینکه روزگاری در یکی از مراکز نگهداری بهزیستی دخترکی هفت ساله زندگی می‌کرده که علاوه بر مجهول‌الهویه بودن عقب‌افتاده ذهنی و نابینا هم بوده است.
 
 
*12هزار معلول مجهول الهویه در آسایشگاه
 
 
بهزیستی اعلام کرده است: 12 هزار مجهول‌الهویه در مراکز نگهداری بهزیستی وجود دارند. 12 هزار تنها، 12 هزار بی‌سرپناه، 12 هزار مرد و زنی که فاصله‌شان با کارتن‌خوابی و تکدی‌گری همان تخت‌خوابی است که این مرکز به آنها اختصاص داده بی‌آنکه ازحمایت اجتماعی خاصی برخوردار باشند.
اینها را حتی اگر شکنجه کنند، کسی خبر دار نمی شود، اصلا ملاقاتی ای وجود ندارد که از روی جای زنجیر و کبودی سر و صورت خبردارد شود که  کسی در حال بی صدا جان دادن است.
اگر با معلولان ذهنی شناسنامه دار که گه گاهی کسی سراغی از آنها  می گیرد، چنین می شود با آنهایی که بیم هیچ شاکی خصوصی ای از برخورد با آنها وجود ندارد چه می شود؟

 

 

 

 

تمام حقوق محفوظ بوده و استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.

  توليد شده توسط نرم افزار جامع ”استوديو خبر“