ایران خبر- "تئاتر" واژهای است یونانی در لغت به معنای چیزی که به آن نگاه میکنند. در فارسی به تئاتر "نمایش" میگویند. دراصل تعریف دقیق تئاتر یعنی بیان مشکلات مردم ومسائل اجتماعی، سیاسی وفرهنگی یک جامعه به زبان تئاترو مهمترین فنی که باید درتئاتراستفاده شود فن بیان میباشد. وتاریخچه رشته پرطرفدارتئاترمربوط به یونان باستان ورم درقبل ازمیلاد مسیح میباشد.
آشنایی با تاریخچه تئاتر در ایران
دقیقاً مشخص نیست سابقه تئاتر در ایران به چه موقع باز میگردد.
ولی تئاترهای اولیه ایرانی پیوند عمیقی با واقعه کربلا و سایر وقایع و زندگی پیامبران دارد که عموماً تعزیه نامیده میشود.
تئاتر جدید و مدرن اروپایی همچون بسیاری دیگر از مظاهر غربی در زمان ناصرالدین شاه به ایران آمد.
تا قبل از سفرهای سه گانه شاه به اروپا تئاتر غیرتعزیهای ایران تنها به یک سری نمایشهای سبک کوچه بازاری خلاصه میشد. روحوضی و تقلیدکاری نمونهای از آن بود.
همچنین به دستور شخص ناصرالدین شاه قاجار بود که در محل دارالفنون زیر نظر میرزا علی اکبر مزین الدوله نقاش، تئاتری دایر گردید.
با طلوع مشروطیت در ایران به سال 1324 هجری قمری، جوش و خروش عجیبی در زمینه ادبیات و فرهنگ به وجود آمد و تئاتر مانند هر شعبه دیگری از شعب ادبی و ذوقی، از این تحول عظیم بهرهمند گردید. جماعات هنرپیشگان و تئاترهای متعددی در این دوره پدید آمد.
اولین اینها، تئاتر فرهنگ بود که در عمارت مسعودیه نمایش میداد. یعنی بنایی بود که به اسم مسعود میرزا ظل السلطان معروف بود و بعدها شد وزارت فرهنگ.
بعضی از اعضای تئاتر فرهنگ در رشتههای دیگری شهرت پیدا کردند که از آن جمله بودند: محمد علی فروغی، عبداله مستوفی، علی اکبر داورفر، فهیم الملک و سید علی نصر یعنی کسی که او را پدر تئاتر ایران نامیدهاند.
کمدی ایران، در تاریخ تئاتر ایران نیز اهمیت به سزایی دارد، زیرا بسیاری از نمایشات خود را در عمارت جدید التاسیس" گراند هتل" در خیابان لاله زار، عرضه داشت و همین عمارت بود که بعدها مبدل به تماشاخانه تهران شد.(مرحوم علی حاتمی در سریال به یاد ماندنی "هزار دستان" از این عمارت در ساخت سریال، استفاده کرد).
تاسیس انجمنها و شرکتها یکی دیگر از عوامل پیشبرد تئاتر بودهاند. انجمن اخوت که در سال 1317قمری تاسیس شد و از اولین گروه هایی بود که دست به فعالیتهایی نظیر کنسرت و نمایش زده است.
پس از انجمن اخوت تاسیس (شرکت فرهنگ)را میتوان نام برد. در سال 1329قمری نخستین مکان مستقل نمایش در ایران به نام «تئاتر ملی» دایر شد.
تا پیش از تاسیس «تئاتر ملی» انجمنها و مراکز مختلف تحت عناوین گوناگون از تئاتر برای پیشبرد هدفهای سیاسی و تبلیغاتی خود استفاده میکردند،اما «تئاتر ملی» که ریاست آن را عبدالکریم خان محقق الدوله به عهده داشت، امکانات و بودجه خود را از محل خیریه آموزش و پرورش تامین میکرد و مستقلاً در اختیار نمایش و اجرای تئاتر قرار داد.
فعالیتهای چند ساله «تئاتر ملی»موجب شد که تئاتر همچون هنری مستقل که حتی قادر است از نظر مالی خود را تامین کند از طرف مقامات رسمی و مردم شناخته شود و شوق و شوری در میان مردم نسبت به تئاتر بر انگیخته شود.
شرایط تئاتر ایران در سالها فاصله سالهای 1320 تا 1322 را شماری پژوهندگان به سبب گستردگی اجرای صحنه و رشد تئاتر (دوران صحنه) نامیدهاند.
انگیزههای تماشاگران متفاوت بود و گروهی به قصد صرفاً سر گرمی و شماری به دلیل گرایشهای سیاسی خود نمایشهای مورد نظرشان را برای تماشا انتخاب میکردند.
دلیل عمده این امر رشد تقاضای آثار ایرانی و میزان تماشاگران است که برای برآورده شدن خواستههای آنان، مدیران تماشاخانهها ناگزیر از عرضه تعداد بالنسبه زیاد و سفارش و نگارش و ترجمه به (شکل بازی و تطبیق داده شده و آداپته) بودند که به سرعت آماده شود و در حد و اندازه پسند مخاطبان عام باشد.
حال پس از آشنایی با تاتر ایران به معرفی یکی از بهترین اساتید و کارگردانان عرصه تاتر می پردازیم؛
میکائیل شهرستانی آخرین فرزند یک خانواده شش نفره است. وی در سال ۱۳۶۴ از مدرسه عالی بازیگری صدا و سیما فارغالتحصیل شد و نخستین حضور رسمیاش روی صحنه تئاتر در سال ۱۳۶۱ در سن ۲۰ سالگی در تئاتر "سرود سرخ برادری" به کارگردانی ناصر نجفی و در سالن قشقایی تئاتر شهر بود. وی از آن زمان در سمت بازیگر، کارگردان، طراح صحنه در تئاتر، تلویزیون، رادیو و سینما به فعالیتش ادامه داده است. وی همچنین به آموزش بازیگری نیز اشتغال دارد.
میکائیل شهرستانی
تاریخ و محل تولد: 1341-تهران
تخصص: بازیگر ،کارگردان و مدرس
تحصیلات: مدرسه عالی بازیگری صدا و سیما؛1364
نمایش
کارگردانی:
"در منطقه جنگی" تهران، تئاترشهر،تالار اصلی؛ 1369
"پرواز" تهران، تئاترشهر، تالار قشقایی؛1377
"هملت" تهران، تئاترشهر، تالار قشقایی ؛ 1379
کارگردانی و طراحی صحنه:
"اژدهاک" (مشترک با صنم صالحی) تهران، تالار خانه نمایش -فرهنگسرای نیاوران، تالار گوشه؛ 1384
"آرش" (بهرام بیضایی) تهران،اداره تئاتر- فرهنگسرای نیاوران، تالار گوشه؛١٣٨۴
کارگردانی، طراحی صحنه و بازی:
"جنایت و مکافات" تهران، تئاترشهر، تالاراصلی؛ 1377
بازی و طراحی صحنه:
"جانمی چه زندگیی"به کارگردانی"رویا اسدی " تهران، تالار مولوی؛ 1371
"شب بخیر جناب کنت و آهنگهای شکلاتی" (اکبر رادی ) تهران،تئاترشهر،تالار قشقایی؛ 1385
بازی:
"سرود سرخ برادری"(ناصر نجفی) تهران،تئاتر شهر، تالار قشقایی؛ 1361
"پرومته در زنجیر"(مجید جعفری) تهران،تئاترشهر، تالار اصلی؛ 1363
"ازدواج آقای میسیسیپی"(حمید سمندریان) تهران،تئاترشهر، تالار اصلی؛ 1366
"دائی وانیا"(محمد رحمانیان)تهران، تالارمولوی؛ 1364
"پدر"(علی پویان) تهران،تئاترشهر تالار چهارسو ؛ 1367
"شاه اسکوریال"(حمید افشار) تهران، تالار مولوی؛ 1366
"آخر بازی"(پروانه مژده)تهران، تئاترشهر،تالار چهارسو؛1368
"سی ـ مرغ، سیمرغ "(قطبالدین صادقی) تهران، تئاترشهر،تالار اصلی؛ 1368
"تراژدی غربت"(مهدی شمسایی) تهران،تئاترشهر، تالار اصلی(یک اجرا)؛ 1366
"مرگ فروشنده"(محمد رحمانیان) تهران، تالار دانشگاه هنر؛1365
"سلطان مار"(شهره لرستانی)تهران، تئاتر شهر،تالار اصلی؛1366
"هملت"(قطبالدین صادقی)تهران،تئاترشهر، تالاراصلی؛ 1370
"مویه جم "(قطبالدین صادقی) تهران، تئاترشهر،تالار چهارسو؛ 1373
"بهرام چوبینه"(قطبالدین صادقی) تهران، تئاترشهر،تالار اصلی ؛ 1371
"زنان صبرا، مردان شتیلا"(قطبالدین صادقی) تهران، تالار وحدت؛ 1376
"آرش"(قطبالدین صادقی)تهران، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ 1377
"مهر و آینهها"(حمید امجد) تهران، تالار مولوی؛1378
"هفت قبیله گمشده"(قطبالدین صادقی) تهران، تئاترشهر،تالار چهارسو؛ 1379
"سحوری"(قطبالدین صادقی) تهران، تئاترشهر،تالار سایه ؛ 1380
"مریم و مردآویج"(بهزاد فراهانی) تهران، تالار سنگلج؛ 1381
"خاطرات هنرپیشه نقش دوم"(هادی مرزبان)تهران، تالار سنگلج؛ 1381
"سانتاکروز"(هما روستا)تهران، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ 1384
"خرده جنایتهای زن وشوهری" (سهراب سلیمی)تهران،تئاتر شهر،تالارسایه؛١٣٨۴
"زکریای رازی" (مجید جعفری) تهران،تالار وحدت؛١٣٨۴
"گوشه نشینان آلتونا" (مریم معترف ) تهران، تئاترشهر،تالار چهارسو؛ 1385
تله تئاتر
کارگردانی:
"دنباله شو نگیر " شبکه2؛1376
"آهسته با گل سرخ" شبکه4؛ 1383
بازی:
"چراغ گاز"(پروانه مژده) شبکه2؛ 1374
"شعبدهباز"(پروانه مژده) شبکه2؛ 1375
"مهمان"(زویا اسدی)شبکه2؛ 1376
"باغ زیتون"(نادر برهانیمرند)شبکه2؛ 1377
"مهمانی درندگان" 1385
سریال
بازی:
"آواز زیر باران" (صدرالدین شجره)؛ 1387
مجموعه تلویزیونی
کارگردانی:
"نسیم تماشا" (30 قسمت) شبکه2؛ 1375
"بخشهای نمایشی جنگ تصویری"با طراوت" شبکه3؛ 1373
"پند پارسی" (13 قسمت) شبکه2؛ 1375
بازی:
"تصویر یک رویا"(احمد امینی) شبکه1؛ 1375
"کمین"(مسعود کرامتی)شبکه3؛ 1379
"پدر خاک"به(نادر کجوری) شبکه1؛ 1380
فیلم سینمایی
بازی:
"سایه به سایه"( علی ژکان)؛1374
"صداها" (فرزاد معتمد)؛ 1386
"حافظ" (ابوالفضل جدیدی)؛ 1386
فیلم ویدئویی
کارگردانی:
"درای طلوع"؛ 1377
فیلم کوتاه
کارگردانی و تهیه کننده:
"پنچری"؛ 1380
"الو بفرمائین"؛ 1383
توضیحات:
فعالیتها:
تدریس در زمینه بازیگری بدن و بیان دانشگاه آزاد اراک، دانشگاه سوره، مدرسه آزاد بازیگری سوره، کارگاه آزاد بازیگری"امین تارخ"، کانون سمندریان، دانشگاه امیرکبیر، کوی دانشگاه تهران و...
تدریس بازیگری و صدا در آموزشگاه چهرههای ماندگار
حال با خواندن زندگی کاری میکائیل شهرستانی بیشتر با این کارگردان قهار و استاد تاتر ایران آشنا شدید. اما متاسفانه جای تاسف و ناراحتی دارد که کارگردانی همچون میکائیل شهرستانی که به اصطلاح "خاک صحنه خورده" باید در اجرای تاترش تعداد تماشاگران از تعداد بازیگرانش کمتر باشد!!!
شهرستانی این روزها نمایش "ارباب پونتیلاو نوکرش مانی" را در تماشاخانه ایران به اجرا گذاشته است. اما چرا باید این اجرا با 4 تماشاگر به روی صحنه برود در حالیکه بازیگران این تاتر حدود 14 نفر هستند. یعنی تعداد تماشاگران از بازیگران کمتر باشد! این یعنی فاجعه در تاتر ایران آن هم با کارگردانی چون میکائیل شهرستانی...
آیا کسی به فکر این استاد عزیز و گرانقدر هست؟ چرا شهرستانی و شهرستانی ها کمرنگ شده اند و دیده نمی شوند، چرا فقط عده کمی به دیدن تاترهای کارگردان های معروف می روند. اما اگر یک خواننده نوپا کنسرتی داشته باشد برخی مردم برای دریافت بلیط حاضرند حتی به بازار سیاه هم مراجعه کنند، اما شخصی مانند شهرستانی با کمترین مبلغ بلیط و حتی تخفیف دانشجویی باید شاهد صندلی های خالی در هنگام اجرای نمایش خود باشد!
بی فرهنگی در عرصه فرهنگ، درد بزرگ و غیر قابل هضمی است. چرا باید فرهیختگان این عرصه به فراموشی سپرده شوند ؟ کسانی هستند که فقط اسم "هنرمند" را یدک می کشند نه هنری دارند و نه زحمت چندانی برای هنر کشیده اند اما اسمشان بر سر زبان ها جاری است.
با دیدن تاتر "ارباب پونتیلاو نوکرش مانی" بسیار متاسف می شویم که دانشجویان تاتر هم احترامی به استاد خود نگذاشتند! شهرستانی حتی در خرید بلیط نیز به فکر جیب دانشجویان بود و برای آنها تخفیف در نظر گرفت، چرا که وی این دوران را سپری کرده تا به این جایگاه و مقام رسیده است. وی زحمات زیادی کشیده است اما نه چشمی وی را می بیند و نه دستی قدران زحمات این کارگردان است.
پس از اتمام برنامه زبانی برای بیان نبود، چرا که خستگی و ناراحتی در چهره استاد و کارگردان تاتر نمایان بود و نمیشد حتی بر زبان بیاوریم استاد عزیز خدا قوت و خسته نباشید.
شاید کسانی بتوانند با همفکران و معاشران خود شهرستانی های عرصه هنر را سرپا نگه دارند که البته تعداد این افراد انگشت شمار است. این افراد همان کسانی هستند که از 60 صندلی سالن تماشاخانه ایران می توانند 4 صندلی را پر کنند.
حال چگونه می توان بی فرهنگی را برای اهالی هنر فرهنگ از بین برد و به آنها فرهنگ هنر تزریق کرد؟ وقتی فکرها سطحی شده، وقتی هیچ تفکری برای هیچ سخنی وجود ندارد چگونه باید بی فرهنگی را محو کرد. تا زمانی که برخی از اهالی هنر و فرهنگ، طلایه دار بی فرهنگی هستند و بزرگان این عرصه را به فراموشی می سپارند جز گفتن افسوس حرف دیگری برایمان باقی نمی ماند!