۲
 
ایران خبر بررسی می کند؛

ژست روشنفکری با چاشنی جانوردوستی!

کد مطلب: 53329
 
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۳۴
این روزها آن قدر دور و برمان طرفدار حقوق حیوانات و مدافع محیط زیست زیاد شده که خجالت می کشیم بگوییم سرمان به زندگی مان گرم است و کاری به کار حیوانات و طبیعت نداریم.
ایران خبر- این روزها آن قدر دور و برمان طرفدار حقوق حیوانات و مدافع محیط زیست زیاد شده که خجالت می کشیم بگوییم سرمان به زندگی مان گرم است و کاری به کار حیوانات و طبیعت نداریم. همه یا عضو انجمنی مدافع طبیعت هستند، یا به احترام حیوانات، گیاه خوار شده اند یا حداقل تا روزانه به چند گربه و پرنده و چرنده بی خانمان غذا ندهند، سر راحت بر بالین نمی گذارند. خلاصه نگه داری از حیوانات خانگی یا مراقبت و تیمار گربه های محل دیگر به یک ژست روشنفکری تبدیل شده است که اگر دغدغه آن را نداشته باشید، از قافله روشنفکرها جا می مانید. 

تقصیر خودمان هم نیست. آن قدر در رسانه ها از حیوان آزاری و جمع آوری و کشتار دسته جمعی حیوانات بخت برگشته خیابانی و بیابانی و شکار غیرمجاز و سلفی با جنازه شیر و پلنگ می خوانیم و می شنویم که ناخواسته از آن طرف بام افتاده ایم. اگر در آپارتمان های کوچک مان به چند پرنده و جانور اهلی یا حتی وحشی سرپناه ندهیم، آرام و قرار نداریم.
 
حَیَوان و آدمیت!

برخی ادعا می کنند که جنبش حمایت از حقوق حیوانات، یکی از بزرگ ترین های جنبش دهه های اخیر است و حتی شاید بتوان آن را پرطرفدارترین جنبش حقوقی تاریخ دانست؛ چرا که هیچ جنبشی تا این حد در دنیا ریشه ندوانده و خود را در دل عامه مردم جا نکرده است. جانوردوستی حالا به مهم ترین مد روز دنیا تبدیل شده و هر کس از آن تبعیت نکند، ازمدافتاده و متحجر به نظر می رسد. برای آشنایی با پیامدهای فراگیرشدن این مد پرونده ای ترتیب داده ایم، درباره جانوردوستان واقعی و آن هایی که خواسته یا ناخواسته برای همرنگ شدن با جماعت به این جنبش بزرگ پیوسته اند.

افراط در پای بندی به جنبش ها و تفکرات مدرن و حمایت تمام قد از حق و حقوق کسانی که حتی اندک نیازی به حمایت دارند، موضوع نسبتا تازه ای است که با فراگیری شبکه های اجتماعی، شکل تازه ای به خود گرفته است. تا همین چند سال پیش کمتر کسی گمان می کرد که کار طرفداران افراطی حقوق حیوانات به جایی برسد که حاضر شوند انسان ها را به اتهام زیر پا گذاشتن حقوق حیوانات آزار و اذیت یا حتی ترور کنند. اما در همان زمان هم عده ای نسبت به آخر و عاقبت جنبش های مدرنی مثل جنبش های محیط زیستی و حامی حقوق حیوانات بدبین بودند. جورجیو گابر، کمدین و خواننده منتقد ایتالیایی از معدود کسانی بود که حدود 15 سال پیش درباره خطر افراط در پیروی از جنبش های مد روز هشدار داد.

این هنرمند ایتالیایی که با زبان تند و تیز و چهره متفاوتش طرفداران پروپاقرصی برای خودش دست و پا کرده بود، چند سال پیش از کسانی حرف می زد که امروز جوامع مدرن را نمایندگی می کنند. طرفداران حزب باد. اکثر ما آن کلیپ قدیمی گابر را دیده ایم که یکی از آن ترانه های نابش را می خواند و در آن با افتخار خودش را یک انسان نو می داند؛ آن قدر نو که خیلی وقت است دیگر فاشیست نیست. همانی که خیلی حساس و نوع دوست و شرق شناس است. قدیم ها طرفدار جنبش اعتراضی سال 68 بوده و حالا مدتی است که طرفدار محیط زیست شده. بعد با خوشحالی احساس کرده مثل خیلی از اطرافیانش سوسیالیست است. انسانی نو که ادعا می کند ترقی خواه است. در عین حال طرفدار بازار آزاد و مخالف نژادپرستی است. انسان های جدیدی که دیگر اگزیستانسیالیست نیستند و فدرالیست شده اند. اما این مسئله هم آنها را قانع نمی کند و تصمیم می گیرند سوژه جدیدی را دنبال کنند که به زور است و آن ها را باکلاس تر و روشن فکرتر از اطرافیانشان نشان می دهد؛ مدافع حقوق حیوانات.

جورجیو گابر در آلبومی به عنوان «نسل از دست رفته من» این انسان های مدرن جوزده را کسانی معرفی می کند که معمولا در جناح برنده قرار می گیرند. این انسان پاسخ های روشن و خوبی در سرش دارد که مخلوطی از عقاید روشن فکرانه موجود است. این فرد همیشه وقتی به اندیشیدن نیاز پیدا می کند، دو یا سه روزنامه را زیر بغلش می زند و یک فرصت طلب واقعی است. او همیشه سازگار است و در بهشت خودش زندگی می کند.
 
حَیَوان و آدمیت!

یک طرفدار حزب باد به اعتقاد گابر یک انسان همه جانبه است که بدون مقاومت موافق جریان آب حرکت می کند و سازشکار است. گابر این افراد را «حیوانات معمولی» می داند که کلمات مدروز را ندانسته بلغوی می کند، رویاهایشان از خواب و رویاهای دیگران بیرون می آید و عید آن ها زمانی است که با همه جهان در آشتی باشند. با این حال فقط وقتی شنا می کنند که راهشان باز باشد و هیچ مانعی را بر نمی تابند.

طرفدار حزب باد همانی است که زمانی طرفدار پروپاقرص حقوق زنان بود و ادعای فمینیست بودن داشت. او همیشه خوش بین است و از آن جا که صلح طلب است، هرگز صدایش را بلند نمی کند. انسان های مدرن مورد توجه جورجیو گابر تا همین چند سال پیش مارکسیست و لنینیست بوده اند و بعد بدون آن که خودشان بدانند چرا، یک باره خودشان را یک کمونیست خداپرست می یابند!

طرفدار حزب باد از نظر گابر خودش نمی داند که به سبکی یک توپ است و به راحتی به هوا می رود. درواقع او یک بالن هوایی تکامل یافته است که از حجم اطلاعات بادکرده، اما حتی جرئت اوج گرفتن هم ندارد و از آن گونه هایی است که در ارتفاع کم پرواز می کند. او جهان را با یک انگشت لمس می کند و به خیال خود در کارش ماهر است. انسان مدرن روشن فکرنما زندگی می کند و همین برایش کافی است.

اما غافل گیرکننده ترین بخش ترانه گابر همان بخش انتهایی آن است که می گوید این طرفداران حزب باد یا به قول گابر کانفورمیست ها تا حد زیادی به همه ما شبیه هستند. ما انسان های مدرن، آنقدر مدرن هستیم که در همان نگاه اول توجه اطرافیان را جلب می کنیم، اما در حقیقت هیچ حرف مهمی برای گفتن نداریم؛ طرفداران مدرن حزب باد هستیم که چیز زیادی برای از دست دادن نداریم.

حزب باد

من انسان نوام 
آن قدر نو که دیرزمانیست که دیگر فاشیستی نیست
من خیلی حساس و نوع دوست و شرق شناسم
قدیم ها طرفدار جنبش اعتراضی 68 بودم
و حالا مدتیست که طرفدار محیط زیستم
چند سال قبل با خوشحالی احساس کردم
مثل خیلی ها سوسیالیستم
من یک انسان نوام
با کمی لطف و به زبانی نو
باید بگویم من یک ترقی خواهم
در عین حال طرفدار بازار آزاد و مخالف نژادپرستیم
من خیلی خوبم! من طرفدار حیواناتم!
و دیگر اگزیستانسیالیست نیستم
اخیرا کمی خلاف جریان حرکت می کنم و فدرالیست شدم
کانفورمیست (حزب بادی) کسی است که معمولا در 
جناح برنده قرار می گیرد
او پاسخ های روشن و خوبی در سرش دارد
که مخلوطی از عقاید است
و زیر بغلش همیشه
دو یا سه روزنامه است وقتی به اندیشیدن نیاز دارد

(بخشی از شعر حزب باد)

روشن فکری با چاشنی جانوردوستی
چندوقتی است که در میان ویدیوهای پربازدید فضای مجازی، ویدیویی از یک دوربین مخفی ویژه به چشم می خورد که توسط یک موسسه خیریه مشهور فرانسوی تهیه شده است. این ویدیو که «تنها یک نگاه» نام دارد، به منظور اثبات زیاده روی انسان های مدرن در توجه به حیوانات و بی اعتنایی آن ها به هم نوعان خود تهیه شده و بر تغییر نگاه جوامع به جمعیت فقیر و بی خانمان تاکید دارد. برای تهیه این ویدویو، فردی بی خانمان و یک سگ در خیابانی در فاصله چند متری از هم نشانده می شوند و یک دوربین مخفی، تعداد دفعات واکنش نشان دادن رهگذران به هر یک از آن ها ثبت می کند. در پایان روز، نتیجه حیرت آوری ثبت می شود که به یکی از آفت های اصلی جوامع مدرن و به ویژه جماعت روشنفکران جوان و تازه نفس اشاره دارد؛ مردم به سگ 15 برابر بیشتر از فرد بی خانمان توجه نشان می دهند.
 
حَیَوان و آدمیت!

تا همین چند سال پیش، حتی در کشورهای پیشرفته دنیا کمتر کسی از مردم عادی جامعه دغدغه حمایت از حقوق حیوانات و محیط زیست و عضویت در انجمن های حامی حقوق جانوران را داشت، حالا اما حمایت از حیوانات به یکی از دغدغه های اصلی و روزانه بشر به ویژه جماعت تحصیل کرده و روشنفکر مرفه و طبقه متوسط تبدیل شده و در هر جمع و محفلی درباره آن صحبت می شود. هر کس تلاش می کند به نوعی علاقه خود را به حیوانات بی زبان به رخ دوستان و آشنایانش بکشاند. همین است که صفحات فیس بوک و اینستاگرام از عکس های سگ و گربه و پرنده و باقی حیوانات اهلی و وحشی پر می شود و پرطرفدارترین عکس و ویدیوی سال در فضای آن لاین، تصویر سگ و گربه ای می شود که برای صاحبش شیرین کاری می کند.

مهم نیست که حیوان بی گناه از بر تن کردن لباس های عجیب و غریب و شرکت در فشن شوهای ویژه حیوانات و مسابقات شیرین کاری جانورهای باهوش زبان بسته لذت می برد یا نه، سالانه در نقاط مختلف دنیا انبوهی از رویدادهای خوش آب و رنگ با حضور حیوانات خانگی و صاحبانشان برگزار می شود و برنده ها مقابل دوربین های رسانه ای لبخند می زنند و فخرفروشی می کنند. همان کسانی که با حرارت هر چه تمام تر از برگزاری سیرک و بازدید از باغ وحش انتقاد می کنند، به اسم مراقبت و بهداشت هر بلایی دلشان می خواهد سر حیوان بخت برگشته خانگی شان می آورند.

محیط زیست به جای فمینیسم!
تمایل آدم ها به نگه داری از حیوانات خانگی آن قدر زیاد شده که صنعت تولید غذا و لباس و اسباب بازی برای حیوانات خانگی را به یکی از پردرآمدترین صنایع دنیا تبدیل کرده است. سالانه هزاران فروشگاه تجهیزات حیوانات با پت شاپ در شهرهای بزرگ و حتی کوچک راه اندازی می شود و محصولات متنوعی را به ظاهر برای سرگرم سازی و آسایش حیوانات، اما در واقع برای پرکردن اوقات فراغت صاحبانشان عرضه می کند. هرچند تعداد کسانی که از سر انسانیت و به شیوه هایی سازمان یافته و اصلی، وقت و دارایی خود را صرف نگهداری از حیوانات و حمایت از حقوق آن ها می کنند کم نیست، اما این روزها تعداد افرادی که فقط برای پر کردن تنهایی هایشان حیوانات را از زندگی طبیعی و حقوق اولیه شان محروم می کنند هم سر به فلک کشیده است. 
 
حَیَوان و آدمیت!

بسیاری از همین افرادی که با بوق و کرنا از علاقه شان به حیوانات دم می زنند و هر چند روز یک بار به یک سایت یا انجمن مدافع حقوق حیوانات می پیوندند، برای کم کردن دردسرهای خودشان حیوان خانگی شان را عقیم می کنند و برای توجهی کارشان یا آرام کردن وجدانشان دائما از طرح هایی مثل «کنترل جمعیت حیوانات» دم می زنند. 

موضوع ناراحت کننده تر این است که توجه به بی خانمان ها و کودکان- کار کم کم در حال از مد افتادن است و کمپین های حمایت از فقرا می رود تا میدان را به نفع کمپین های محیط زیستی و حقوق حیوانات خالی کند. در یک کلام این که بازار کمپین های حمایت از حیوانات این روزها آن قدر داغ است که موضوعاتی چون حقوق زنان و سیاه پوستان و هر موضوع بشردوستانه دیگری را کم اهمیت جلوه می دهد.

بی خانمان ها نامرئی می شوند
بسیاری بر این باورند که فقر در جوامع مدرن به چنان مساله روزمره و لاینحلی تبدیل شده که بسیاری از مردم دیگر به آن واکنش نشان نمی دهند. حمایت از حقوق حیوانات اما دغدغه به روزتر و روشن فکرانه تری است که هنوز کهنه نشده و خریدار دارد. انجمن ها و افراد زیادی هستند که تلاش های قابل توجهی را برای ممانعت از حیوان آزاری و حفظ گونه های در حال انقراض حیوانات انجام داده اند، اما بخش اعظم این تلاش ها در میان موج گسترده افراط کاری مردم گم شده و چندان به چشم نمی آید. 

آن چه دیده می شود، موج و ویدئوها و عکس های اینستاگرامی و فیس بوکی است از حیوانات خانگی که روز به روز گونه های متنوع تر و حتی خطرناک تری را دربر می گیرد. این افراط کاری ها آن قدر در فضای مجازی و حقیقی زیاد شده که زنگ خطر را به صدا درآورده و بسیاری از خیریه ها و سازمان ها و سلبریتی ها را به فکر انداخته که برای کنترل وضع موجود دست به کار شوند. نمونه اش همین دوربین مخفی خیریه فرانسوی Depaul France یا هشتگ PersonasdeCarton# است که اخیرا با حضور فعال ریچارد گر بازیگر مشهور هالیوودی داغ شده و درباره نامرئی شدن فقر و بی خانمانی در جوامع هشدار می دهد و درصدد است تا آگاهی مردم را درباره بی خانمان ها بالاببرد.

خرابکاری و قانون گریزی به بهانه حمایت از حیوانات
در سراسر دنیا سازمان های زیادی برای حمایت از حقوق حیوانات و برگزاری کمپین هایی در این زمینه فعالیت می کنند. تعدادی از آن ها از اقداماتی مثل استفاده از حیوانات در آزمایش های پزشکی انتقاد می کند که در اکثر جوامع نسبتا پذیرفته شده و معقول است، اما گروه های رادیکال و افراط گرایی هم وجود دارند که می خواهند به روش های غیرقانونی مثل تهدید و ارعاب و حتی خشونت، دیدگاه های افراطی خود را به دیگران تحمیل کنند و حرف خود را به کرسی بنشانند.
 
حَیَوان و آدمیت!

در دو ده گذشته، گروه های حامی محیط زیست و حقوق حیوانات مسئولیت صدها جرم و جنایت تروریستی را در دنیا بر عهده گرفته اند و بیش از صدها میلیون دلار خسارت به بار آورده اند. تعدادی از این گروه ها برای ممانعت از حضور حیوانات در آزمایش های پزشکی و ژنتیک از تظاهرات و لابی گری استفاده می کنند و عده ای دیگر به راه حل هایی کمتر از تهدید و باج گیری از پژوهشگران و سازمان های پژوهشی رضایت نمی دهند.

اکثر افراط گراها عموما ترجیح می دهند به جای رو آوردن به خشونت های فیزیکی، از تهدید و ارعاب لفظی استفاده کنند. این افراد تشخیص مرز میان فعالیت قانونی و غیرقانونی را دشوار کرده اند و حداقل در ایجاد رعب و وحشت در برخی جوامع موفق ظاهر شده اند. در تعدادی از کشورها مثل انگلستان و آمریکا تهدیدهای افراط گراها به قدری جدی شده که بعضی سایت ها دستور العمل هایی را برای مقابله مردم عادی با تهدیدهای احتمالی گروه های افراطی طرفدار حقوق حیوانات و تامین امنیت مالی و جانی شان ارایه کرده اند.

مشکل اصلی از آن جا نشات می گیرد که در حال حاضر بسیاری از مدافعان افراطی حقوق حیوانات در دنیا خود را به عنوان چهره هایی موجه در رسانه ها معرفی کرده اند و جایگاه اجتماعی قابل قبولی دارند. این افراد از دل کمپین های قانونی و عقلانی حمایت از حقوق حیوانات ظهور می کنند و اسم و رسمی برای خود به هم می زنند. کار به جایی می رسد که هم برای مردم و هم برای سازمان ها و نهادهای قانونی تشخیص فعالیت های اعتراض آمیز قانونی از خرابکاری، آنارشیسم و رفتارهای مجرمانه دشوار می شود. 

یکی از مسائل دیگری که عرصه را برای فعالیت طرفداران افراطی حقوق حیوانات مهیا کرده، فراگیری اینترنت است. شبکه های مجازی به افراط گراها امکان می دهد که به آسانی تبادل نظر و تبلیغ کنند و به دیدگاه های شخصی خود، ابعاد جهانی ببخشند. در حال حاضر وب سایت های فراوانی وجود دارند که پیام افراط گراها را منتشر می کنند و به جرایم آن ها وجهه شرعی و اخلاقی می دهند. پروپاگاندای اینترنتی امروزی به یکی از اصلی ترین ابزارهای انتشار دیدگاه های افراطی در زمینه حمایت از حقوق حیوانات تبدیل شده است.
منبع : هفته نامه چلچراغ
 
 
United States
۱۳۹۴-۱۱-۱۶ ۱۹:۱۸:۴۹
خجالت نمی کشید؟ شرم بر نویسنده این مقاله. آقا برو کلیپ ها و عکسهای وحشتناک حیوان آزاری را در ایران ببین. گربه زبان بسته ای که در یک روستا با قهقهه چند نوجوان و جوان بی اصل و نسب وحشی بنزین رویش ریخته می شود و آتش زده می شود. حیوان مظلوم از خدا بیخبر که قبلش با مظلومیت نگاهش به آن جلادان بیرحم است.
آقا برو آن کفتر باز پست فطرت را ببین که به خاطر حرفه کثیفش یک گربه زیبا و معصوم را سر بریده و دل و روده اش را در آورده و دست و پای حیوان و سرش را جدا گانه در عکسهایی با دستان خونینش و با افتخار از جنایتش نشان میدهد.
آقا برو به پرونده خرسهای سمیرم نگاهی بیانداز که توله های بیگناه را زنده زنده دل و روده اش را در آوردند و ضجه های آن حیوانات معصوم تا عرش بالا رفت.
آقا برو گربه ای را ببین که یک حرامزاده دمش را گرفت و با شدت و دیوانه وار چند دور گرداند و مانند توپ فوتبال به بالای یک دیوار محکم کوباند.
و در جای دیگری گربه ای را به همین روش در استخری انداختند.
اقا برو اون کلیپ را ببین که یک حرومزاده گربه ای را که مشغول جستجو تکه نانی در سطل زباله شهرداری است آنچنان می ترساند که حیوان از ترس وسط خیابان می پرد و ماشینی با شدت به ان برخورد می کند.
صدها کلیپ و فیلم از حیوان آزاری در شبکه ها پخش شده و وای به آنهایی که دیده نمی شود
آقای محترم دروغ نمی گویند ایران وحشتناک ترین حیوان ازاری انجام می شود/ چون رسانه ها علیه حیوانات تا توانسته اند نوشته اند ننگ و شرم بر رسانه ای که دفتع از حقوق حیوانات را که یک واجب شرعی است سیاسی می کند.
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴-۱۱-۱۶ ۲۰:۳۷:۰۱
بنظر من که هر دو راست میگن