ایران خبر- تازه به دوران رسیده یا نوکیسه به فردی گفته میشود که بدون پشتوانه صحیح و یا زحمت متناسب با نتیجه، به مال و یا مقامی برسد. به دیگر کلام، به فردی گفته میشود که به تازگی وارد یک طبقه اقتصادی و یا اجتماعی میشود. لغت نامه آکسفورد در توضیح عبارت انگلیسی معادل آن چنین می نویسد : شخصی از طبقه اقتصادی یا اجتماعی پایین که به صورت ناگهانی سرمایه دار یا قدرتمند می گردد.
این صفت برای افرادی به کار میرود که به خاطر وقوع برخی نابسامانیهای اقتصادی و یا فرهنگی، با استفاده از رانتهای دولتی یا روابط ناسالم مافیاگونه به ثروتی گزاف و بدون پشتوانه دست میابند.
متاسفانه مدتی است در ایران برخی افراد پولدار برای اینکه مال و ثروت خود را به رخ دیگران بکشند از هر ترفندی استفاده می کنند. این روزها شبکه های اجتماعی مکانی شده برای جولان دادن برخی از بچه پولدارها! همان کسانی که از وسایل شخصی شان عکس می گرفتند و آنها را به اشتراک می گذاشتند تا دیگران متوجه ثروت آنها شوند.
برخی کسانی که به خودروهای آخرین مدلشان میبالند و اعتقاد دارند هر آنچه از ثروت می خواستند خدا نصیبشان کرده و آنها هم وظیفه دارند ثروت خود را رد چشم همه مردم فرو کنند. از اینجا شروع نوکیسگی پدید آمد و عده ای از مردم ایران به آن دچار شدند.
خودنمایی،فخر فروشی و نمایان کردن شخصیت و ثروت ابزارمورد استفاده افراد نوکیسه است. اینگونه افراد با تفاخر تمام این مسئله را به دیگران نشان می دهند. اما غافل از این هستند که این کار آنها باعث بروز کینه و نفرت بین دیگران می شود.
امروزه نوکیسگی در بطن جامعه نفوذ کرده و نمی توان این موضوع را که با چشم و هم چشمی همراه است فقط به زنان اختصاص داد زیرا اکنون برخی مردان جامعه نیز دچار این بحران شده اند.
نوکیسگی و فخرفروشی بین برخی از مردان هم مشاهده می شود. و آنها هم در جایگاهی که هستند به نوعی می خواهند خودنمایی و فخر فروشی کنند.
بحران نوکیسگی در جامعه امروزی تبدیل به یک بحران پیچیده شده است و باید به دنبال راه حل اساسی برای آن باشیم. متاسفانه وقتی در خانواده ایی برخی پدر و مادرها با بزرگ نمایی به دنبال کسب اسم و رسم هستند دیگر چه انتظاری می توان داشت فرزندان آن خانواده دچار نوکسگی نشوند!
بهترین راه برای اینکه بتوان خانواده های نوکیسه را از خودنمایی و تفاخر دور کرد تبلیغات غیرمستقیم است که حالت شعارگونه نداشته باشد. به عنوان مثال در این یکی، دوسال اخیر فرهنگ کارهای خیرخواهانه که هنرمندان هم با آن همراه شدهاند، شدت بیشتری گرفتهاست. یکی از مزیت کارهای خیرخواهانه و فعالیت در "انجیاو" این است که افراد از نزدیک با مشکلات دیگران آشنامیشوند و ناخواسته وارد معنویتی میشوند که میتواند خیلی از زرقوبرقها را از چشم بیندازد.
این در مورد بچهها مصداق بالایی دارد. چرا که اگر از بچگی به فرزندمان یاد بدهیم که با هر قشری دوستی کند و صرفا انتخابی از بین بچههای پولدار نداشته باشد، موضوعاتی مثل خودرو آخرین مدل و ساعت مارک از ذهنش میرود.
در جامعه خودنمایی هر روز در حال افزایش است و فاصله طبقاتی نیز همچنان زیاد می شود. تفاوت بین فاصله طبقاتی در جامعه و میزان درآمد افراد باعث بروز نوعی نفرت می شود. نفرتی که بین افراد فقیر و غنی به وضوح دیده می شود. به عنوان مثال تصادف پورشه زرد و مرگ دوجوان را به خاطر دارید هنوز یک سال هم از آن اتفاق نمیگذرد. همه الفاظ رکیک و کینه و نفرت دیگران را به یاد دارید که چطور بر سر این دو جوان آوارشد. ثروتمندبودن و داشتن پورشه زرد تنها جرم آن دو جوان بود!
تغییرات فرهنگی، از بین رفتن ارزش ها و معیارهای اصولی زندگی باعث رواج هرچه بیشتر نوکیسگی در جامعه ایران شد. داشتن خودروی مدل بالا، خانه و ویلای لوکس، وسایل منزل گران قیمت و مد روز، تیپ و ظاهر جدید و ... مردم را از زندگی ساده و عادی دور کرد و کم کم اکثر افراد جامعه به سمت زندگی های لوکس و مجلل عادت کردند.
برخی از افراد برای فخر فروشی با چشم و هم چشمی ثروت خود را به رخ دیگران می کشند و همین چشم و هم چشمی به طبقات پایین جامعه نیز نفوذ کرده است و باعث شده آنها هم به نوعی رقابت با یکدیگر مشغول شوند.
باید برای بحران نوکیسگی به دنبال سرچشمه پیدایش آن در جامعه باشیم و از دید آسیب به ان نگاه کنیم تا بتوان راه چاره مناسبی برای آن پیدا کرد. چرا که باعث آسیب پذیری در جامعه می شود.