کد مطلب: 58337
 
تاریخ انتشار : شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۰۳
محمد باقر این افتخار را داشت که پدربزرگ مادری و پدری اش، حسن بن علی و حسین بن علی هر دو نوه های محبوب پیامبر اسلام، محمد بودند.
 
امام محمد باقر (ع) پنجمین آفتابی است که بر افق امامت، جاودانه درخشید. زندگی‌اش سراسر دانش و ارزش بود، از این رو باقرالعلوم نامیده شد.

به گزارش ایران خبر،محمد باقر این افتخار را داشت که پدربزرگ مادری و پدری اش، حسن بن علی و حسین بن علی هر دو نوه های محبوب پیامبر اسلام، محمد بودند.

مادرش فاطمه ام عبداالله دختر حسن پسر علی بن ابیطالب بود. امام باقر حوالی سال 676 میلادی، وقتی معاویة ابن ابی‌سفیان در تدارک بیعت گرفتن برای پسرش یزید بود، در مدینه متولد شد. هنوز کودکی بیش نبود که خانواده اش دچار حادثه ی کربلا شدند، و سه یا چهار سال بیشتر نداشت وقتی پدربزرگش حسین در صحرای کربلاکشته شد. به عقیده ی یعقوبی باقر در واقع در کربلا حضور داشت.

کلبرگ تاریخ تولد او را در سوم صفر یا اول رجب ۵۷ یا ۵۶ قمری (۶–۶۷۵ میلادی) بیان می­کند. شاید با ذکر روایاتی که امام می­توانست مصایب خانواده‌اش در محرم سال ۶۱ هجری [نهضت کربلا] را به یاد آورد، سال ۵۶را ترجیح می­دهد. در جوانی باقر شاهد جنگ قدرت بین بنی امیه، عبدالله بن زبیر و گروههای مختلف شیعی بود، و این در حالی بود که همزمان باقر پدرش سجاد را می دید که از صحنه ی درگیری های سیاسی کناره گرفته بود.

امام محمّد بن علی بن الحسین(ع)، ملقب به باقر و کنیه ایشان ابو جعفر است. برخی روز تولد آن حضرت را در مدینه اول ماه رجب مصادف با روز جمعه می‌دانند و برخی دیگر، سوم صفر دانسته‌اند. پدر ایشان امام سجّاد(ع)، پیشوای چهارم شیعیان و مادرش «ام عبدالله» دختر امام حسن مجتبی(ع) است؛ لذا هم از جهت پدری و هم از جهت مادری فاطمی و علوی است.

مشهورترین لقب‏ امام محمد بن علی(ع)، باقر العلوم است که پیامبر اسلام(ص) به آن حضرت داده‌اند و چون امام باقر(ع) شکافنده و آشکار و ظاهر کنندۀ علوم است، به «باقرالعلوم» نام گذاری شده است. همچنین گفته‌اند چون پیشانی آن حضرت در اثر سجدۀ زیاد باز بود به لقب «باقر» نام‌گذاری شد.

پنجمین اختر آسمان امامت و ولایت در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سید الشهداء کودکی بود که به چهارمین بهار زندگی‌اش نزدیک می‌شد. دوران امامت امام محمد باقر علیه السلام از سال 95 هجری که سال درگذشت امام زین‌العابدین علیه السلام است آغاز شد و تا سال 114ه. ق یعنی مدت 19سال و چند ماه ادامه داشته است.


شیوه‌های مبارزاتی امام باقر(ع)

امام باقر(ع) برای احیای ارزش‌های دینی و انجام وظیفه پاسداری از ارزش‌ها و به تناسب موقعیت، از راه‌ها و شیوه‌های زیر استفاده می‌کرد:

الف. ترسیم وظایف حاکم اسلامی

امام باقر(ع) می‌کوشید با تبیین وظایف حاکمان، نوک تیز انتقاد خود را متوجه حاکمان وقت سازد و عدم مشروعیت اقدامات آنان را گوشزد کند؛ همان‌طور که می‌فرمود: «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَی خَمْسَةِ أَشْیَاءَ عَلَی الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَایَة»؛ اسلام بر پنج چیز بنا نهاده شده است: نماز، زکات، حج، روزه، ولایت». زراره پرسید: کدام افضل است؟ امام(ع) فرمود: «الْوَلَایَةُ أَفْضَلُ لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَّ وَ الْوَالِی هُوَ الدَّلِیلُ عَلَیْهِن»؛‏ ولایت برتر است؛ چون کلید آنهاست و والی (امام) راهنمایی کننده بر آنها است».

ب. نهی از همکاری با حکومت طاغوت

امام همواره مؤمنان را از همکاری با حکومت طاغوت نهی می‌کرد و به هر طریق ممکن، این پیام خود را به گوش امت می‌رساند.

یکی از شیعیان به نام عبدالغفار بن قاسم می‌گوید: به امام باقر(ع) گفتم: نظرتان در نزدیک شدن من به سلطان و رفت و آمد به دربار چیست؟ فرمود: این کار را برای تو صلاح نمی‌دانم. گفتم: گاهی به شام می‌روم و بر ابراهیم بن ولید وارد می‌شوم. فرمود: «ای عبدالغفار! رفت و آمد تو نزد سلطان سه پیامد منفی دارد: محبت دنیا در دلت راه می‌یابد، مرگ را فراموش می‌کنی، و نسبت به آنچه خدا قسمت تو کرده ناراضی می‌شوی».

عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! من عیال وارم و هدفم از رفتن به آن‌جا، انجام تجارت است. فرمود: «ای بندۀ خدا! من نمی‌خواهم تو را به ترک دنیا دعوت کنم، بلکه می‌خواهم گناهان را ترک کنی، ترک دنیا فضیلت است، اما ترک گناه فریضه و واجب است و تو در شرایطی هستی که به انجام واجبات نیازمندتری تا کسب فضائل».

امام باقر(ع) از یک سو قیام‌های ضد حکومتی مانند قیام زید و ... را تأیید می‌کرد و از سوی دیگر، در موقعیت‌های مناسب، خود با خلفا به رویارویی جدی می‌پرداخت.

همچنین آن حضرت مشروعیت حاکمان جور را زیر سؤال می‌بردند و راه را بر قیام علیه آنان هموار می‌ساخت و می‌فرمود: «ائمه حق و پیروان آنها بر دین خدایند و پیشوایان‏ ستمگر، از دین خدا و حق منحرفند خود گمراهند و دیگران را نیز گمراه کرده‌اند اعمالی که انجام می‌دهند مانند خاکستری است که در مسیر تند بادی سخت در یک روز طوفانی قرار گیرد نتیجه‌ای از کار خود نمی‌برند این یک گمراهی بسیار سختی است».

ج. تقیّه

میزان اهتمام حضرت باقر(ع) به تقیه چنان بود که می‌فرمود: «تقیه دین من و دین پدران من است، کسی که تقیه ندارد ایمان ندارد».

مقام علمی امام باقر(ع) و تربیت شاگردان

امام باقر(ع) در دوران امامت خویش، با وجود شرایط نامساعدی که بر عرصۀ فرهنگ اسلامی سایه افکنده بود، با تلاشی جدّی و گسترده نهضتی بزرگ را در زمینه علوم و معارف اسلامی طراحی کرد. تا جایی که این جنبش دامنه‌دار به بنیان‌گذاری و تأسیس یک دانشگاه بزرگ و برجسته اسلامی انجامید که پویایی و عظمت آن در دوران امام صادق(ع)، به اوج خود رسید.


امام با برقراری حوزۀ درس، با کج اندیشی‌ها مبارزه کرد و درصدد زدودن چالش‌های علمی، تحکیم مبانی معارف و اصول ناب اسلامی با تکیه بر آیات رهنمون‌گر قرآن برآمد و ابواب فقهی و اعتقادی را از دیدگاه قرآن بررسی کرد و به پرورش دانشمندان و فرهیختگان عصر خود و جنبش بزرگ علمی پرداخت، به گونه‌ای که دانشمندی چون «جابر بن یزید جُعفی» هر گاه می‌خواست سخنی در باب علم به میان آورد با آن توشه‌ای که از دانش داشت می‌گفت: «جانشین خدا و میراث دار دانش پیامبران محمد بن علی(ع) برایم این‌گونه گفت»و به دلیل ناچیز دیدن موقعیّت علمی خود در برابر جایگاه امام(ع)، از خود نظری به میان نمی‌آورد.

ابواسحاق سبیعی از دیگر فرهیختگان این دوره، آن قدر نظرات علمی امام را درست می‌پندارد که وقتی از او در مورد مسئله‌ای می‌پرسند، پاسخ را از زبان امام می‌گوید و می‌افزاید: «او دانشمندی است که هرگز کسی بسان او در علم ندیده‌ام».

امام محمد باقر(ع) در حالی‌ که 57 سال از عمر مبارکش ‏گذشته بود، بنابر نظر مشهور مورخان در هفتم ماه ذی الحجه سال 114 هجری دیده از جهان فرو بست و در قبرستان بقیع در کنار پدرش (امام سجاد (ع)) و عمویش (امام حسن(ع)) به خاک سپرده شده است، علت مرگ آن حضرت، شهادت به دستور هشام بن عبد الملک بود‏.

احادیثی از امام محمد باقر(ع)

- اسلام دین محکم و قوی خداوند است، راه مستقیم آن را با مدارا بپیمایید و تندروی ننمائید.

- دنیا بازاری از بازارهاست. گروهی از این بازار خارج می‌شوند، کالای نافع و سودبخش می‌برند و بعضی با متاع مضر و زیان‌بار از این بازار بیرون می‌روند.

- در دل هیچ انسانی کبر(تکبر) وارد نمی‌شود مگر آنکه عقلش به همان اندازه ناقص می‌شود، خواه کم باشد یا زیاد.

- چهار صفت در هرکس باشد اسلامش کامل و گناهش آمرزیده است و هنگام مرگ خدا از او راضی خواهد بود: 1. چون با مردم پیمانی بندد برای خدا به عهدش وفا کند.2. زبانش راستگو باشد.3. از کاری که نزد خدا یا در نظر مردم زشت است شرم کند.4. اخلاقش با زن و فرزندش خوش باشد.

- دعایی که بیشتر امید استجابت آن می‌رود و زودتر به اجابت می‌رسد دعا برای برادر دینی است در پشت سر او ( در غیاب او).

- چه نیکوست نیکی‌ها بعد از بدی‌ها و چه زشت است بدی‌ها پس از نیکی‌ها.

تفسیر باقرنوشتار اصلی: تفسیر الباقرتفسیر الباقر یا تفسیر ابوالجارود اثر تفسیری است منسوب به محمد باقر. این کتاب در حقیقت مجموعه نقل‌قول‌هایی از محمد باقر است که توسط شاگردش ابوالجارود زیاد بن منذر نوشته‌شده‌است. نجاشی این تفسیر را در صدر فهرست اولین تفسیرها بر قرآن می‌آورد. سیدابن طاووس حداقل پنج قسمت از این کتاب را داشته و از آن نقل قول کرده‌است.

اصل تفسیر به صورت مستقل در دسترس نیست اما بسیاری از روایات ابوالجارود را علی‌بن ابراهیم قمی در تفسیرش آورده‌است. مشکل این نقل از تفسیر این است که صرف‌نظر از موثق بودن یا نبودن ابوالجارود، راوی آن مجهول است و اتصال سند آن از ابوالجارود تا علی بن ابراهیم مشخص نیست.

*19سال امامت کرد و لباس فاخر پوشید!

 
امام باقر ( ع ) دارای خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامی بود . سيرت و صورتش ستوده بود . پيوسته لباس تميز و نو می پوشيد . در کمال وقار و شکوه حرکت می فرمود .

از آن حضرت می پرسيدند : جدت لباس کهنه و کم ارزش می پوشيد ، تو چرا لباس فاخر بر تن می کنی ؟ پاسخ می داد : مقتضای تقوای جدم و فرمانداری آن روز ، که محرومان و فقرا و تهيدستان زياد بودند ، چنان بود . من اگر آن لباس بپوشم در اين انقلاب افکار ، نمی توانم تعظيم شعائر دين کنم .

المناسک

در حدیثی از جعفر صادق چنین آمده که آداب حج در فقه شیعه برای اولین بار توسط محمد باقر تدوین شده‌است.

محمد باقر و ضرب سکه در قلمرو اسلامی

سکه‌های رومی تا زمان خلافت عبدالملک مروان در قلمرو مسلمانان رایج بود. به دنبال سردی رابطه بین امپراتور روم و خلیفه مسلمانان، خلیفه به پیشنهاد محمد باقر تصمیم به ضرب سکه گرفت. وی در زمینه برخی خصوصیات سکه‌ها، رهنمودهایی داد تا تقلب و دخل و تصرف در آنها به آسانی میسرنباشد و به عبدالملک گفت: «از مردم بخواه تا از این پس با این سکه‌ها معاملات خود را انجام دهند و مبادلات اقتصادی را با سکه‌های رومی ممنوع و دارای مجازات اعلام کن.» در ظرف چند ماه سکه‌های اسلامی در روابط اقتصادی به کار گرفته شد.