ایران خبر- قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت یکی از قطعنامههای شورای امنیت است که در ۲۹ تیر ۱۳۶۶، برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر شد .
این قطعنامه از نظر کمی و تعداد واژههای به کار گرفته شده مفصلترین و از نظر محتوا اساسیترین و از نظر ضمانت اجرایی قویترین قطعنامه شورای امنیت در مورد این جنگ بوده است. این قطعنامه بلافاصله از سوی عراق پذیرفته شد، ولی بعد از گذشت یکسال و هفت روز از تاریخ صدور آن (و به فاصله پانزده روز بعد از سقوط هواپیمای مسافری پرواز IR655 به دست آمریکا) در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی ایران پذیرفته شد و سید روحالله خمینی(رهبر وقت ایران) در ۲۹ تیر ۱۳۶۷ پیامی دربارهٔ پذیرش قطعنامه منتشر کرد که به «نوشیدن جام زهر» معروف شد.
پذیرش این قطعنامه هرچند به معنای پذیرش آتشبس از سوی ایران بود، ولی عراق به حملات خود ادامه داد و مجدداً داخل خاک ایران شد تا نقاط مهمی از جمله خرمشهر را به دست بیاورد تا با وضع بهتری در مذاکرات حضور داشته باشد، اما موفقیتی بدست نیاورد و نهایتاً جنگ در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ پایان یافت.
یکی از مهمترین عواملی که باعث پذیرفتن این قطعنامه از سوی رهبر ایران شد، نامهٔ محرمانه محسن رضایی(فرمانده وقت سپاه پاسداران) به امام خمینی بوده است. در بخشی از این نامه آمده است:
... تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم، ممكن است در صورت داشتن وسائلی كه در طول پنج سال به دست میآوریم قدرت عملیات انهدامی یا مقابله به مثل را داشته باشیم و بعد از پایان سال ۱۳۷۱ اگر ما دارای ۳۵۰ تیپ پیاده و ۲۵۰۰ تانک و ۳۰۰۰ قبضه توپ و ۳۰۰ هواپیمای جنگی و ۳۰۰ هلیکوپتر باشیم و قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاحهای لیزری و اتمی که از ضرورتهای جنگ در آن موقع است را داشته باشیم، میتوان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی انجام دهیم.
عوامل موثر
۱-پیروزیهای بزرگ و استراتژیک ایران در جبهه های جنگ بویژه در دو عملیات والفجر ۸ و کربلای ۵.
۲-به توافق رسیدن آمریکا و شوروی در مورد حل چند منازعه منطقه ای از جمله جنگ ایران و عراق.
یکی از عوامل مؤثر پشتیبانی آیت الله منتظری از این قطع نامه طی نامه های مکرر به آیت الله خمینی در آن مقطع در مخالفت با ادامه جنگ بود.
متن قطعنامه
مفاد قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت که در تاریخ ۲۰ژوئیه ۱۹۸۷ بیان شد به شرح زیر است:
در ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه با وجود درخواستهایش برای آتشبس منازعه بین جمهوری اسلامی ایران و عراق، با تلفات سنگین تر انسانی و ویرانیهای بیشتر همچنان ادامه دارد، با ابراز تاسف از آغاز و ادامه این منازعه، همچنین با ابراز تاسف از بمباران مراکز کاملاً مسکونی غیرنظامی، حمله به کشتیهای بی طرف و هواپیمایی مسافربری، نقض حقوق بینالمللی درباره بشر دوستی و سایر حقوق مربوط به درگیریهای مسلحانه، و به ویژه به کار بردن سلاحهای شیمیایی که بر خلاف تعهدات مذکور در پروتکل ۱۹۲۵ ژنو میباشد، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه تشدید و گسترش بیشتر منازعه ممکن است وقوع یابد با اتخاذ تصمیم پایان دادن به کلیه عملیات نظامی بین ایران و عراق و با اعتقاد به اینکه منازعه بین ایران و عراق باید به نحو جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار حل شود، با یادآوری مجدد مقررات منشور ملل متحد، و به ویژه تعهد کلیه کشورهای عضو که اختلافات بینالمللی خود را از راههای مسالمت آمیز و به گونهای که صلح و امنیت بینالمللی و عدالت دچار مخاطره نگردد، حل نمایند. با احراز این که نقض صلح در مورد منازعه بین ایران و عراق وجود دارد، با اقدام بر اساس مواد ۳۹ و ۴۰ منشور ملل متحد ؛
آمرانه میخواهد که ایران و عراق به عنوان نخستین گام در حل اختلاف از طریق مذاکره، آتشبس فوری را رعایت کنند، کلیه عملیات نظامی را در زمین، دریا و هوا قطع کنند و نیروها را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بینالمللی بازگردانند.
از دبیر کل درخواست میکند که گروهی از ناظران سازمان ملل را برای تأیید، تحکیم و نظارت بر آتشبس و عقبنشینی اعزام دارد و همچنین درخواست میکند که دبیر کل ترتیبات لازم را با مشورت با طرفین فراهم آورد و گزارش آنرا به شورای امنیت تسلیم دارد.
مصرا میخواهد که اسیران جنگی پس از قطع عملیات خصمانه، بر طبق کنوانسیون سوم ژنو، در اوت ۱۹۴۹ بدون درنگ آزاد شوند و به کشورهای خود برگردند.
از ایران و عراق میخواهد که در اجرای این قطعنامه و کوششهای میانجیگری برای دستیابی به یک راه حل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف، درباره کلیه مسائل مهم، بر طبق اصول مندرج منشور ملل متحد با دبیر کل همکاری کند.
از کلیه کشورهای دیگر میخواهد که نهایت خویشتن داری را به عمل آورند و از هر اقدامی که ممکن است منجر به تشدید و گسترش بیشتر منازعه گردد، خودداری کنند و به این ترتیب، اجرای قعطنامه حاضر را تسهیل کنند.
از دبیر کل درخواست میکند تا مشورت با ایران و عراق، مسئله ارجاع تحقیق درباره مسئولیت منازعه به هیئت بی طرفی را بررسی کنند و هرچه زودتر به شورای امنیت گزارش دهد.
با تصدیق ابعاد عظیم خساراتی که در طول منازعه داده شده و ضرورت تلاشهای بازسازی با کمکهای مناسب بینالمللی پس از خاتمه منازعه، از دبیر کل درخواست میکند که گروهی از کارشناسان را برای بررسی مسئله بازسازی تعیین و به شورای امنیت گزارش کند.
همچنین از دبیر کل درخواست میکند از طریق مشورت با ایران و عراق و سایر کشورهای منطقه، راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه را بررسی کند.
از دبیر کل درخواست میکند، که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطعنامه آگاه سازد.
تصمیم میگیرد که در صورت لزوم برای بررسی اقدامات دیگر به منظور تصمین اجرای این قطعنامه تشکیل جلسه دهد.
«و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتا مساله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصا برای من بود، این که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می دیدم ولی به واسطه حوادث و عواملی که فعلا از ذکر آن خودداری می کنم - و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد- وبا توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور - که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان ایمان دارم - با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می دانم و خدا می داند اگر نبود انگیزه ای که همه ما و عزت ما و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمن قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود...
- خوشا به حال شما ملت، خوشا به حال شما زنان و مردان، خوشا به حال جانبازان و اسیران و مفقودین و خانواده های معظم شهیدان و بدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قطعنامه را سرکشیده ام...
- من باز می گویم قبول این مساله برایم از زهر کشنده تر است ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم...
-گمان نکنید من در جریان کار جنگ و مسوولان آن نیستم.مسوولان، مورد اعتماد من هستند. آنها را از این تصمیمی که گرفته اند شماتت نکنید که برای آنان نیز سخت و ناگوار بوده است.»
این عبارات، بخش هایی از پیام تاریخی امام خمینی رهبر فقید انقلاب اسلامی تنها 48 ساعت پس از اعلام پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد از سوی جمهوری اسلامی ایران در 27 تیر 1367 است که به جنگ هشت ساله ایران و عراق پایان داد و امروز 26 سال از آن روز می گذرد.(سازمان ملل البته 29 مرداد 1367 را به عنوان روز آتش بس در جنگ هشت ساله ثبت کرده است. اما قبول قطعنامه و ورود سازمان ملل به میانجی گری آتش بس و بازگشت به مرزهای بین المللی ازهمان 27 تیر شروع شده بود.)
با این که پایان هر جنگی خوشایند است اما چون جمهوری اسلامی تاکید کرده بود تا کیفر متجاوز و سقوط حزب بعث و صدام حسین به عنوان تنبیه آنان حاضر به قبول آتش بس نیست، طبعا این همان پایانی نبود که ایران در پی آن بود. با این حال همین که برای اولین بار در تاریخ معاصر در جنگی همه جانبه ذره ای از خاک ایران کم نشد و دشمن به هدف خود که ساقط کردن جمهوری اسلامی بود دست نیافت پذیرش قطعنامه را هر چند به منزله پیروزی مطلق تصویر نمی کرد اما اقدامی از سر ضعف هم تلقی نشد.
27 تیر البته روزی نیست که مانند فتح خرمشهر در سوم خرداد 1361 جشن گرفته شود اما روز حقارت و شکست هم نیست واز این رو احساس دوگانه ای را یادآور می شود.
هم خرسندی مردم از پایان جنگی که جان 300 هزار جوان ایرانی پای آن قربان شده بود ، 500 هزار تن را مجروح و جانباز ساخته، ده ها هزار نفر را در اردوگاه های دشمن گرفتار ساخته ، صدها میلیارد دلار خسارت به بار آورده و پی گیری آرمان های دموکراتیک انقلاب را به تاخیر انداخته بود در پی داشت و هم شوک رزمندگانی را که باور نمی کردند رهبری که بر شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» تاکید کرده بود به آتش بس رضایت دهد.
27 تیر را نمی توان به مثابه روز صلح، شیرین دانست که مهم ترین تعبیر مرتبط با آن همان «جام زهر» است که امام به کار برد و به همین سیاق نمی توان این روز را روز فتح دانست و از این رو هر سال هفته آغاز جنگ به عنوان نماد مقاومت دربرابر تجاوز دشمن گرامی داشته می شود و نه مانند غالب کشورها روز ختم آن.
27 تیر اما بی گمان "روز شجاعت امام خمینی" است. روز دیگری در توصیف شجاعت های او و این بار بر پایه «مصلحت».
تصور کنید اگر امام تن به پایان جنگ نمی داد و کمتر از یک سال بعد هم درمی گذشت - که چنین هم شد- جانشین ایشان با چه چالش سهمگینی رو به رو می شد. به یاد آوریم که آیت الله خامنه ای پس از انتخاب به رهبری تصریح کردند: « ملتزم و متعهدم درس های الهی امام خمینی را مو به مو به کار بندم» و طبعا تصمیم درباره پایان جنگ اگر نه غیر ممکن که دشوار می نمود.
پس شجاعت اول قبول قطعنامه هموار ساختن راه برای جانشین خود بود. چه، در هر حالت دیگر همه دچار مشکل می شدند. اگر می پذیرفتند این سخن در می گرفت که «اگر امام بود» و اگر نمی پذیرفتند «تا کی و تا کجا قابل ادامه بود»؟
شجاعت دوم ترجیح مصلحت کشور و مردم بر آبروی خود بود. امام در آن لحظه نگران نبود که تصویر قاطع و آشتی ناپذیر او خدشه ببیند - که البته باز هم ندید- و از موضع خود گذشت.
شجاعت سوم این بود که تمام مسوولیت را خود قبول کرد. حال آن که می توانست سکوت کند تا جامعه در این تصور فرو رود که امام به رغم نظر خود و با فشار پذیرفته است. البته با اکراه پذیرفته بود -که اگر چنین نبود تعبیر جام زهر را به کار نمی برد- اما تصریح کرد:« گمان نکنید من در جریان کار جنگ و مسوولان آن نیستم. آنها مورد اعتماد من هستند.»
این رفتار امام پاسخی به فداکاری تاریخی جانشین وقت فرماندهی کل قوا - اکبر هاشمی رفسنجانی - هم بود که پیشنهاد می کند «اعتبار شما در این قضیه هزینه نشود. من در مقام جانشین فرمانده کل قوا پذیرش قطعنامه و پایان جنگ را اعلام می کنم و بعد هر چند که جنگ تمام می شود اما مرا برکنار کنید تا از چشم شما نبینند.»
امام اما پای یاران خود ایستاد. چندان که آنان 25 سال با او همراه بودند. پس تمام مسوولیت را خود می پذیرد تا فرماندهان و رزمندگان نیز دچار سرخوردگی و یاس نشوند.
رهبری که با واژگان انقلابی شناخته می شد در این پیام بارها واژه «مصلحت» را به کار می برد تا بعدتر اتهامی متوجه سیاسیون مصلحت اندیش نشود. چرا که تشخیص مصلحت با اهل سیاست است نه نظامی ها و در همین پیام نیز از «نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور» سخن گفته می شود.
امام فرصت نیافت تا جزییات این مصلحت را بازگوید اما به نظر می رسد نوعی روشن بینی در آن نهفته بود چرا که تنها دو سال بعد روند سقوط صدام آغاز شد و بی آن که مردم ایران هزینه بیشتری بپردازند پس از 12 سال سرانجام به دست آمریکایی ها برافتاد.
27 تیر روز شجاعت امام است به خاطر ترجیح مرارت جام زهر قبول قطعنامه بر احساس حلاوت اصرار بر مواضع گذشته. به سبب ترجیح نظر «تمام کارشناسان سیاسی و نظامی» بر «نظر خود تا چند روز قبل از آن». به دلیل قبول مسوولیت به جای نسبت دادن آن به دیگران.
قبول این مصلحت البته چنان برای امام تلخ و سنگین بود که در 11 ماه بعد از آن که در این جهان زیست هیچ گاه دیگر در دیداری عمومی در حسینیه جماران سخن نگفت. تنها دو دیدار رسمی با اعضای هیات دولت و ادوارد شوارد نادزه وزیر خارجه وقت اتحاد شوروی سابق داشت و اگر چه پیام هایی صادر کرد و تصمیمات مهم و انتصابات تاثیر گذار داشت اما کام او از قبول قطعنامه تلخ بود هر چند که کام مردم را با پایان جنگ، شیرین کرد.
27 تیر روزاتخاذ یک تصمیم بزرگ است: صرف نظرکردن از یک هدف برای تامین مصلحتی بزرگ تر. روزی که این صدا در گوش تاریخ می پیچد:
« من با مردم عزیز ایران پیمان بسته بودم تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم اما تصمیم امروز من فقط برای تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای خدا از هر آنچه گفتم گذشتم و اگر آبرویی داشتم با خدا معامله کردم تا راحتی خود را بر رضایت حق و راحتی مردم مقدم ندارم.»
27 تیر 67 را اگر نتوان به عنوان روز فتح جشن گرفت می توان به خاطر شجاعت امام در تغییر نظر خود و ترجیح مصلحت و واقع گرایی سیاسی بر آرمان خواهی های پرهزینه گرامی داشت.
کسانی اما هستند که اصرار دارند از این روز تصویر تیره و تاری بسازند که انگار چند سیاستمدار آبروی بنیانگذار نظام را به مخاطره انداختند.
کسانی که به جای مرور و تفسیر پیام امام در 29 تیر 1367 که بارها و بارها در آن به واژه «مصلحت» اشاره شده در پی متهمان خیالی یی هستند که بر جنگ 8 ساله نقطه پایان گذاشتند و از بازی های روزگار این که غالب فرماندهان و نقش آفرینان جنگ خود چنین مدعایی ندارند و طَبق طَبق ادعا از آنانی شنیده می شود که نقش چندانی هم در جنگ ایفا نکردند.