کد مطلب: 67413
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۴۴
برخی از افراد که به عنوان متکدی در سطح شهر هستند ممکن این نیاز مالی زیادی نداشته باشند اما راحت ترین شغل را انتخاب می کنند و همیشه دست گدایی به سمت دیگران دراز می کنند.
ایران خبر- گِدا، مُتِکَدی، یا دَریوزهگر به شخصی اطلاق میشود که از طریق درخواست کمک مادی از مردم روزی ستاندن میکند و با ایجاد حس ترحم از مردم پولمیستاند و این کار به صورت حرفه وی محسوب گردد.
در گفتار عامیانه ایرانیان به شخص سمج و ضعیفنما اصطلاحاً "مثل گداهای سامره" گفته میشود. این به این خاطر است که گداهای شهر سامره عراق در میان ایرانیان مسافر در قدیم بخاطر سماجت و مزاحمتآفرینی زبانزد شده بودند.
تکدی گری و گدایی مخاطراتی زیادی را برای جامعه به وجود می آورد. تکدی گری شامل کار افتادگی و پیر شدن، اعتیاد، درگیری های خانوادگی، مهاجرت، معلول شدن و دیگر مسائل را شامل می شود.
امروزه در جامعه ایران کودکان هم به تکدی گری و گدایی روی آورده اند و تعداد این افراد هر روز در جامعه ایرانی - اسلامی افزایش می یابد.
تگدی گری باعث نازیبا شدن چهره شهر می شود و هم چنین احساس نارضایتی شهروندان را در پی دارد. اما به این نارضایتی توجه چندانی نمی شود هرزگاهی کارمندان قالی باف با حرکات های نمایشی شهر را شلوغ می کنند و وظایف خود را مقابل دید همگان اجرا می کنند که بگویند ما احساس رضایت را برای شهروندان پایتخت فراهم می کنیم! اما فقط برای چند روز گدایان پایتخت از کف خیابان های شهر جمع می شوند دوباره روز از نو روزی از نو!
رواج گدایی و تکدی گری با باندهای بزرگ رو به افزایش است باندهایی که کودکان را اجاره می کنند تا در سطح شهر به هر طریقی گدایی کنند. اکثر کودکانی که در اختیار باندهای بزرگ فساد قرار می گیرند بدون سرپرست هستند و یا زاییده پدر و مادر معتاد بوده اند که اکنون دست پروره عده ای خلاف کار شده اند.
برخی از افراد که به عنوان متکدی در سطح شهر هستند ممکن این نیاز مالی زیادی نداشته باشند اما راحت ترین شغل را انتخاب می کنند و همیشه دست گدایی به سمت دیگران دراز می کنند. در مترو، اتوبوس و خیابان های شهر زنان زیادی را می بینیم که نوزادی را در بغل گرفته و مشغول گدایی هستند بارها پیش آمده برخی افراد با ترحم و دلسوزی مبلغی را به این افراد می دهند، اما اگر در چهره این افراد دقت کنیم می بینیم ابروهای تاتو کرده و موی مش شده دارند. همه اینها نشان می دهد متکدیان خیلی هم تحت فشار نیستند و به ظاهر خود می رسند تا شاید چهره ای بهتر در اجتماع داشته باشند.
اما سوالی مطرح است که چرا متولیان امر هرگز نمی خواهند تگدی کری را ریشه کن کنند؟ آیا دیدن گدایان و متکدیان در سطح شهر و زشت شدن خیابان های شهر برای آنها جذابیت خاصی دارد؟ چرا با کمی فکر سعی نمی کنند مرکزی را برای این افراد تاسیس کنند تا دیگر در خیابان های شهر پراکنده نباشند؟ فقط برای مدت کوتاهی آن هم با اعلام نارضایتی شهروندان مسئولان کمی به تکاپو می افتند!
نباید این موضوع را فراموش کرد که کمک کردن به گدایان خیابانی هیچ چیز جز ادعای فقر را در پی نخواهد داشت. با کمک کردن متکدیان نه تنها مشکلی از آنها برطرف نمی شود بلکه حریص تر هم می شوند. مصداق بارز این امر را می توان به حضور مصرانه گدایان برای رسیدن به پول مشاهده کرد. نمونه بارز آن حضور گدایان در بدترین شرایط آب و هوایی سر چهارراه ها است. در هر فصلی و در هر ساعتی از شبانه روز گدایان در حال گدایی کردن هستند! و این عادت زشت آنها باعث شده راحت ترین کار را انتخاب کنند.
اگر مسئولین همت و اراده ندارند تا تکدی گری را ریشه کن کنند مردم باید با اتحاد و همکاری یکدیگر اقدام به جمع آوری کدایان خیابانی کنند. اولین کار برای جمع آوری این افراد ندادن پول است. نباید مردم نسبت به گدایان حس ترحم و دلسوزی داشته باشند، بلکه باید کاری کنند که آناه با اراده و همت خود مشغول به کار بهتری شوند تا اینکه دست گدایی به سمت دیگران دراز کنند.
گدایی شغلی پردرآمدی شده توی ایران
وای از ترحم و دلسوزی های الکی بعضی ها
گداپرور شدن