کد مطلب: 82113
 
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۰۰
درست است که در زمانی دیگر، کاندیدایی با سن کلینتون شاید برای ریاست‌جمهوری خیلی مسن به نظر برسد اما در سال 2020، هیلاری کلینتون 73 ساله بوده و یک سال جوان‌تر از رئیس‌جمهور کنونی خواهد بود.
 
 به گزارش ایران خبر، هیلاری کلینتون بار دیگر وارد گود انتخابات ریاست‌جمهوری می‌شود. اطلاعات منابع آگاه منبع این پیش‌بینی نیستند. بحث این نیست که آیا حضور وی ایده خوبی است یا بد - دلایل زیادی برای اثبات هر دو وجود دارد. این امر صرفا نمودی از واقعیت‌های ساده است (اگر واقعیت دیگر معنایی داشته باشد). و واقعیت‌ها آشکارا نشان می‌دهند که وزیر خارجه سابق هر آنچه لازم است را انجام می‌دهد تا یک بار دیگر نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شود. اگر مسیر این کار را بیابد، وارد آن خواهد شد. و من می‌توانم این را ثابت کنم.

پس از شکست شوکه‌کننده و جنون‌افزای کلینتون در ماه نوامبر، سازمان «ابتکار جهانی کلینتون» عملیات‌های خود را به میزان زیادی کاهش داده است. این سازمان - جنجال‌برانگیزترین بخش بنیاد کلینتون - میدان عزاداری برای کمپین کلینتون بود. «ابتکار جهانی کلینتون» که برچسب صندوق هزینه‌های پنهان سیاسی را داشته و توسط دولت‌های خارجی تأمین مالی می‌شد، هدف شکایات بی‌شمار درباره تضاد منافع و رشوه بود. علی‌رغم درخواست حامیان مختلف در سال 2016، کلینتون‌ها بارها از بستن این مؤسسه یا کاهش برنامه کاری آن خودداری کردند تا اینکه بیل کلینتون چند هفته قبل از روز انتخابات بیانیه مورد نظر را خواند. که این سؤال را پدید می‌آورد: چه فایده‌ای، به غیر از سیاسی، می‌تواند انجام این کار در این زمان داشته باشد؟

به طریق مشابه، چرا کلینتون‌ها اجازه پخش شایعات را دادند - شایعاتی که هنوز به طور رسمی رد نکرده‌اند و ادعا دارند وزیر خارجه سابق قصد داشت/دارد/احتمالا دارد تا در انتخابات شهرداری نیویورک شرکت کند؟ برای هیجانش؟ برای ضربه زدن به شهردار کنونی که از نامزدی وی برای کاخ سفید حمایت کرد؟ یا دلیل دیگری وجود دارد: این ایده که آینده سیاسی هیلاری کلینتون در آینه عقب قرار نیست؟

در ماه جاری میلادی، کلینتون با شرکت سیمون اند شوستر قرارداد یک کتاب را بست. این مسأله به تنهایی ارزش خبری ندارد. این اثر، هفتمین کتاب او خواهد بود. اما اگر این را به تمام دیگر فعالیت‌ها بیفزایید، سؤالاتی پدیدار می‌شوند. آیا او واقعا اینهمه حرف برای گفتن دارد؟ یا شاید دلیل دیگری،‌ به غیر از پول وجود دارند که باعث می‌شود وی وارد مبحث کتاب شده و به سؤالات تحقیر کننده درباره باختش در برابر دونالد ترامپ پاسخ گوید تا در تیتر اخبار باقی بماند؟

چند روز پیش، کلینتون اشاره کنایه‌آمیزی در توئیتر به شکست دستور اجرایی ترامپ در دادگاه برای ممنوعیت ورود شهروندان هفت کشور مسلمان داشت. البته، او مجبور به انجام این کار نبود. معمولا رقبای شکست خورده پس از انتخابات در سکوت فرو می‌روند. اما به نظر می‌رسید کلینتون هنوز هم در کمپین انتخاباتی است. واقعا نیز اینگونه است.

و سرانجام، سخنرانی شکست در نوامبر گذشته را در نظر بگیرید. وی هیچ چیزی نگفت که نشان دهد می‌خواهد به آرامی در شب فرو رفته و دکمه را به نسلی جدید یا حتی رهبری جدید واگذار کند. به جای آن، کلینتون درباره آینده سخن گفت تا گذشته - و آشکارا خود را نیز در آن آینده گنجانده بود. وی در ادامه به نوشته‌ای از انجیل اشاره کرده و گفت: «بیایید از نیکی خسته نشویم، برای آنکه در فصلش،  اگر شجاعتمان را از دست ندهیم، محصولمان را درو خواهیم کرد.» وی در ادامه افزود: «پس دوستان من، بیایید به همدیگر اطمینان داشته باشیم، بیایید خسته نشویم، بیایید شجاعتمان را از دست ندهیم، چونکه فصل‌ها و کار بیشتری داریم.»

این اظهارات نشانی از جمله تلخ ریچارد نیکسون نداشت: «شما دیگر نیکسون را نخواهید داشت که لگد پراکنی کند.» وی در سال 1962 بازنده انتخابات شده و احساس کر که دیگر زندگی سیاسی‌اش به پایان رسیده است. سخنان کلینتون حرف‌های کسی بود که به جلو می‌نگرد. فصل‌های بیشتری خواهند آمد.

البته اکنون ایده یک کمپین ریاست‌جمهوری دیگر از جانب کلینتون‌ها - که پنجمین کمپین از سال 1992 خواهد بود - عجیب و غریب و حتی خسته‌کننده است. چه کسی می‌خواهد بار دیگر آن آشفته بازار را تجربه کند؟ اما چهار سال زمانی طولانی برای به حاشیه رفتن خاطرات است.

درست است که در زمانی دیگر، کاندیدایی با سن کلینتون شاید برای ریاست‌جمهوری خیلی مسن به نظر برسد. اما در سال 2020، هیلاری کلینتون 73 ساله بوده و یک سال جوان‌تر از رئیس‌جمهور کنونی خواهد بود.

همچنین در زمانی دیگر، به نظر خواهد رسید که زندگی سیاسی وی به پایان خود رسیده است. وی دو بار برای کاخ سفید رقابت کرده و باخته است. اما رونالد ریگان اینگونه فکر نمی‌کند. وی در سال 1968 و 1976 شرکت کرده و نزدیک بود که جرالد فورد، نامزد جمهوری‌خواه، را شکست دهد. ریگان بالاخره توانست در سال 1980 رئیس‌جمهور شود.

علاوه بر این، گزینه جایگزین را در نظر بگیرید: شانس رقابت برای سوم و پیروز شدن در آن. الگور برای اولین بار در سال 1988 و سپس در سال 2000 در انتخابات شرکت کرده و توانست آرای کلی بیشتری از جرج دبیلیو بوش را کسب کند. وی چند صد رأی با بردن ایالات تعیین کننده فلوریدا فاصله داشت. اگر الگور چهار سال بعد بار دیگر در برابر بوش قرار می‌گرفت چه اتفاقی می‌افتاد؟ (بوش در سال 2004 به سختی توانست جان کری را با 50.7 درصد آرا در برابر 48.3 درصد شکست دهد.)

تاریخ سال‌های اخیر نیز شاید بسیار متفاوت می‌بود اگر میت رامنی تصمیم می‌گرفت برای بار سوم در انتخابات ریاست‌جمهوری 2016 شرکت کند. گزارش‌ها نشان می‌دهند که وی بارها وسوسه شد این کار را انجام دهد. رامنی نیز یقینا هنوز از خود می‌پرسد که آیا با عدم حضور دچار اشتباه شده است؟

کلینتون یقینا نمی‌خواهد بقیه عمر خودش را با پرسش «چه می‌شد اگر» بگذراند. چه می‌شد اگر دوباره شرکت می‌کردم و می‌بردم؟ علاوه بر این،‌ دستیابی به کاخ سفید چندین دهه آرزوی وی بوده است. چه کار دیگری مانده که انجام دهد؟

بله، کلینتون می‌خواهد شرکت کند. و این ستون‌نویس شجاع یک قدم فراتر می‌رود. نه تنها کلینتون بار دیگر شرکت خواهد کرد، بلکه هنوز شانس بسیاری برای پیروزی در نامزدی حزب دموکرات دارد. البته اگر در مسیر مناسبی شرکت کند. کلینتون باید برخی موارد را رعایت کند.

بگذار آنها پیش تو آیند

هر گاه کلینتون خود را به عنوان کاندیدای اولی که حمایت‌های مالی را می‌بلعد نشان داده، موفق نشده است. به هر دلیل، بهترین لحظات سیاسی وی زمانی رقم خورده که ضعیف، آسیب‌پذیر و حتی شکننده به نظر آمده است. در دهه 1990، وی هیچ محبوبیتی نداشت تا اینکه رسوایی تحقیرآمیز مونیکا لوینسکی پدید آمد. در سال 2000، زمانی که برای کسب کرسی نیویورک در سنا تلاش می‌کرد، در نظرسنجی‌ها شانه‌به‌شانه یک نماینده جمهوری‌خواه ناشناخته کنگره بود تا اینکه در یکی از مناظرات به نظر رسید که وی با قلدری با کلینتون برخورد می‌کند. در سال 2008، وی در آستانه باختن آیووا و همشایر به باراک اوباما بود تا اینکه شروع به سخن گفتن درباره اینکه دیگر چیزی برای از دست ندادن ندارد، کرد و اندکی اشک ریخت. وی با نمایش آسیب‌پذیری و کسب همدردی، مقابل نظرسنجی‌ها ایستاده و کاندیداتوری‌اش را احیاء کرد. در هر کدام از این موارد، مردم به گونه‌ای در سمت وی قرار گرفتند که هیچگاه در سال 2016 شاهدش نبودیم.

بنابراین، در سال 2020، بهترین راه برای پیروزی در کاندیداتوری - و احتمالا راهیابی به کاخ سفید - این نیست که از همان ابتدا خود را نفر اول سازد، بلکه باید صبر کند تا مردم به سمتش جذب شوند. نبوع جرج دبیلیو بوش، فرماندار تگزاس، در انتخابات 2000 این بود که در تمام سال 1999، بسیاری، شامل برخی از بزرگترین نام‌های حزب جمهوری‌خواه، را وارد کرد که پیش وی آیند و برای کاندیداتوری التماسش کنند. زمانی که وی وارد گود شد، حزب چنان هیجان‌زده گشت که او توانست تا پایان انتخابات مقدماتی کارولینای جنوبی آراء لازم را کسب کند.

«عادی پرواز کن»

در یکی از صحنه‌های حساس فیلم «بازگشت جدای» [از مجموعه فیلم‌های جنگ ستارگان]، هان سولو هدایت یک فضاپیمای حمل و نقل به سمت ماه سیاره اندور را بر عهده داشت. وی سعی داشت تا از شناسایی شدن توسط دشمن اجتناب ورزد و نصیحتی حیاتی به چوبکا می‌کند: «عادی پرواز کن.» این کار باید مأموریت کلینتون در دو سال بعدی باشد - دیده شو اما با دیده شدن توجهات زیادی را جلب نکن.

برای اینکه بار دیگر در رقابت شرکت کند، مردم باید بدانند که هنوز حضور داشته و فعال است. رئیس‌جمهوری در انتظار که البته به مانند یک رئیس‌جمهور در انتظار به نظر نمی‌رسد. به همین خاطر است که یک تور کتاب برگزار خواهد شد، درباره مسائلی که برایش اهمیت دارد مقاله نوشته خواهد شد، سخنرانی و برنامه‌های تلویزیونی برگزار شده و همچنین تویئت‌هایی در حمایت از فعالیت‌های مختلف ضدترامپ، به مانند راهپیمایی زنان و اعتراضات فرودگاهای درباره دستور اجرایی ترامپ برای ممنوعیت ورود مهاجرین، ارسال خواهند شد. هر کاری که وی انجام دهد توجهات را به خود جلب خواهد کرد، بنابراین وی باید درباره حضورش برنامه‌ریزی دقیق و عاقلانه‌ای انجام دهد تا از خوانده شدن دستش جلوگیری کند. منتظر باشید که دقیقا همین کار را انجام دهد.

از همه حمایت کن و از هیچ کس حمایت نکن

در این اقدام، هدف اصلی حمایت از دموکرات‌هایی خواهد بود که سعی می‌کنند در انتخابات 2018 دوباره انتخاب شوند (و می‌توانند در سال 2020 به حمایت از وی برخیزند.)

مهمتر اینکه، وی باید از هر کاندیدای بالقوه ریاست‌جمهوری حمایت کند - چیزهای خوبی درباره آنها بگوید، به آنها مشورت ارائه کند اما از هیچ یک جانبداری نکند. تا زمانی که میدانی شلوغ از کاندیداها با نقاط قوت و ضعف مختلف وجود داشته و هر یک سهمی از کیک نمایندگان حزبی دموکرات‌ها بردارند، ورود و کنترل اوضاع برای وی آسانتر خواهد بود.

دیر و با تواضع وارد شو

هیلاری کلینتون نامی شناخته شده، سابقه‌ای شخصی و پایگاهی از وفاداران دارد. وی می‌تواند در آخرین لحظه ممکن - به نیابت از مردم البته - وارد شده و رقبایش در حزب دموکرات را غافلگیر سازد. کلینتون برای اینکه وجهه‌اش به عنوان یک چهره برنامه‌ریزی‌شده، بیش‌ از اندازه محتاط و قطبی کننده را نرم‌تر سازد باید برچسب نامزد شماره یک را کنده و به عنوان نفر بعدی رقابت کند، سایر کاندیداها و برنامه‌های آنها را تحسین کند، اتوبوس کمپین تبلیغاتی‌اش را به روی رسانه‌ها باز کرده و پیشنهاد دهد که با هر یک از رقبای اصلی در هر زمان و هرجایی مناظره کند.

اینها کارهایی هستند که وی می‌تواند انجام دهد - و تقریبا مطمئن هستم که انجام خواهد داد - تا کاندیداتور را برنده شود. اما آیا می‌تواند ترامپ را در راند دوم شکست دهد؟ خوب، این داستانی دیگر برای مقاله‌ای دیگر است.

منبع : تسنیم